غزل شمارهٔ ۱۵۵۵
هرکجا عبرت به درس وعظ رهبر میشود
صورت پست و بلند دهر منبر میشود
چشم حرص افزود مقدار جهان مختصر
همچو اعداد اقل کز صفر اکثر میشود
غیر آغوش فنا سرمنزل آرام نیست
کشتی ما را همانگرداب، لنگر می شود
در محبت بیش از این ناکام نتوان زیستن
ازگداز آرزوها زندگی تر میشود
از سلامت اینقدر آوارهگرد خفتیم
گرد ماگر بشکند سد سکندر میشود
آه عالمسوز دارد رشتهٔ پرواز ما
شعلهٔ آتش پر و بال سمندر میشود
آخرکار من و مای جهان بیرنگیست
میگدازد اینعرض چندانکه جوهر میشود
راحت جاویدم از پهلوی عجز آماده است
سایه در هر جا برای خویش بستر میشود
ناتوان رنگم ، سراغ شعلهام از دود پرس
نیست جز آه حزین، چو ناله لاغر میشود
قامت خم خجلت عمر تلف گردیده است
هرقدر مینا تهی شد سرنگونتر میشود
بسکه بیدل زین چمن پا در رکاب وحشتم
بر سپند شبنم من غنچه مجمر میشود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هرکجا عبرت به درس وعظ رهبر میشود
صورت پست و بلند دهر منبر میشود
هوش مصنوعی: هر جایی که از تجربهها و نصایح رهبران استفاده شود، دنیا به یک منبر تبدیل میشود که درسهای مهم و عبرتآموزی را به ما میآموزد. در این جا، حالات متفاوت زمان به شکل آموزشی و عبرتآموز در میآید.
چشم حرص افزود مقدار جهان مختصر
همچو اعداد اقل کز صفر اکثر میشود
هوش مصنوعی: چشم طمع، اندازهی دنیا را بیشتر میکند، مانند اعدادی که از صفر بیشتر میشوند.
غیر آغوش فنا سرمنزل آرام نیست
کشتی ما را همانگرداب، لنگر می شود
هوش مصنوعی: تنها جایی که میتوانیم آرامش پیدا کنیم غیر از آغوش مرگ نیست و کشتی ما در همان گرداب غرق میشود و فقط در آنجا توقیف میشود.
در محبت بیش از این ناکام نتوان زیستن
ازگداز آرزوها زندگی تر میشود
هوش مصنوعی: نمیتوان بیش از این در عشق دلسردی را تحمل کرد؛ آرزوها باعث میشوند زندگی رنگ و بویی تازه بگیرد.
از سلامت اینقدر آوارهگرد خفتیم
گرد ماگر بشکند سد سکندر میشود
هوش مصنوعی: به خاطر سلامتی و امنیتمان، اینقدر در معرض خطرات و مشکلات قرار گرفتهایم که اگر سد و مانع مشکلات بشکند، به شکلی سراسیمه و ناامید خواهیم شد.
آه عالمسوز دارد رشتهٔ پرواز ما
شعلهٔ آتش پر و بال سمندر میشود
هوش مصنوعی: دردی عمیق و جانسوز وجود دارد که بر سر راه آرزوها و پرواز ما قرار گرفته است، به گونهای که این شعله مانند آتش، بال و پر ما را میسوزاند و آسیب میزند.
آخرکار من و مای جهان بیرنگیست
میگدازد اینعرض چندانکه جوهر میشود
هوش مصنوعی: در نهایت، من و ما در این جهان بیروح و رنگ به سر میبریم، و این احساس بهقدری قوی است که مانند آتش، وجود و ظاهرم را به درون مایهای واقعی تبدیل میکند.
راحت جاویدم از پهلوی عجز آماده است
سایه در هر جا برای خویش بستر میشود
هوش مصنوعی: من در دنیای آرامش دائمی خود، از کنار ناتوانی دور هستم و در هر مکان، سایهام برای راحتیام جا میشود.
ناتوان رنگم ، سراغ شعلهام از دود پرس
نیست جز آه حزین، چو ناله لاغر میشود
هوش مصنوعی: رنگ و حالتم ضعیف است، برای یافتن شعلهام میتوانی از دود بپرسی. جز افسوسی عمیق، هیچ چیزی نمانده و وقتی که ناله و نالهام ضعیف میشود، تنها حسرتی در دل دارم.
قامت خم خجلت عمر تلف گردیده است
هرقدر مینا تهی شد سرنگونتر میشود
هوش مصنوعی: به خاطر خمیدگی قامت و شرمساری، عمر انسان بیثمر سپری شده است. هرچقدر که مینا (خمار) خالیتر میشود، اوضاع به هم ریختهتر و نابسامانتر میگردد.
بسکه بیدل زین چمن پا در رکاب وحشتم
بر سپند شبنم من غنچه مجمر میشود
هوش مصنوعی: به خاطر شدت احساسات و مشکلات درونیام، همچنان در این دنیای پرآشوب و ناامنی، دلم نمیتواند از غم و اندوه رهایی یابد و مانند غنچهای در برابر سختیها میشکفد.