گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۵۲

تا مقابل بر رخ آن شعله پیکر می‌شود
جوهر آیینه‌‌ها بال سمندر می‌‌شود
گر چنین دارد اثر نیرنگ سودای خطش
صفحهٔ خورشید هم محتاج مسطر می‌شود
حسن و عشق آنجا که ‌با هم‌ جوش الفت می‌زند
نور شمع آیینه و پروانه جوهر می‌شود
در محبت نیز رنگ زرد دارد اعتبار
هرکسی را شمع‌ عزت روشن‌ از زر می‌شود
مژده‌ای‌ کوشش که از توفان عالمگیر شوق
خاک ساحل مرده ما هم شناور می‌شود
در هوایت نامهٔ آهی گر انشا می‌کنم
رنگم از بی‌طاقتی بال‌ کبوتر می‌شود
می‌فزاید رونق قدر من از طعن خسان
تیغ تمکین مرا زنگار جوهر می‌شود
بی‌نصیبان را هدایت مایهٔ گمراهی‌ست
سایه رنگش در فروغ مه سیه‌تر می‌شود
سعی پیری ‌کم بسازد دستگاه مستی‌ام
از خمیدن پیکر من خط ساغر می‌شود
در بساط پاکبازان خجلت آلودگی‌ست
گر به آب دیده طرف دامنی تر می‌شود
نسخهٔ ما را ورق گرداندنی در کار نیست
دفتر گل رنگ اگر گرداند ابتر می‌شود
بی‌ندامت نیست بیدل‌ وحشت اهل حیا
اشک را از ترک تمکین خاک بر سر می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا مقابل بر رخ آن شعله پیکر می‌شود
جوهر آیینه‌‌ها بال سمندر می‌‌شود
هوش مصنوعی: تا وقتی که آن چهره‌ی زیبا در برابر من می‌درخشد، گوهر آیینه‌ها به مانند بال‌های سمندر جلوه‌گری می‌کند.
گر چنین دارد اثر نیرنگ سودای خطش
صفحهٔ خورشید هم محتاج مسطر می‌شود
هوش مصنوعی: اگر خط او این‌قدر جاذبه و تاثیر داشته باشد، حتی تصویر خورشید هم به رسم و نوشتار نیاز پیدا می‌کند.
حسن و عشق آنجا که ‌با هم‌ جوش الفت می‌زند
نور شمع آیینه و پروانه جوهر می‌شود
هوش مصنوعی: زیبایی و عشق در جایی که به هم پیوند می‌خورند، مانند نوری می‌درخشند که شمع، آینه و پروانه را به جوهره‌ای یکپارچه تبدیل می‌کند.
در محبت نیز رنگ زرد دارد اعتبار
هرکسی را شمع‌ عزت روشن‌ از زر می‌شود
هوش مصنوعی: در عشق نیز ممکن است اعتماد و اعتبار هر فردی تحت تأثیر قرار بگیرد. مانند شمعی که از طلا می‌تابد، ارزش و عزت انسان‌ها از درون خود آن‌ها می‌درخشد.
مژده‌ای‌ کوشش که از توفان عالمگیر شوق
خاک ساحل مرده ما هم شناور می‌شود
هوش مصنوعی: خبر خوش این است که تلاش و کوشش تو می‌تواند ما را که در وسط طوفان بزرگ شوق و اشتیاق قرار داریم، به آرامش و ساحل امنیت برساند.
در هوایت نامهٔ آهی گر انشا می‌کنم
رنگم از بی‌طاقتی بال‌ کبوتر می‌شود
هوش مصنوعی: اگر در آرزویت نامه‌ای بنویسم، از شدت دلتنگی و اضطراب، رنگ و حالتم تغییر می‌کند و شبیه بال‌های کبوتر می‌شود که در انتظار پرواز است.
می‌فزاید رونق قدر من از طعن خسان
تیغ تمکین مرا زنگار جوهر می‌شود
هوش مصنوعی: رونق و اعتبار من با انتقادهای خساست‌بار دیگران بیشتر می‌شود و قدرت من به حدی می‌رسد که حتی در برابر چالش‌ها نیز کدر نمی‌شود.
بی‌نصیبان را هدایت مایهٔ گمراهی‌ست
سایه رنگش در فروغ مه سیه‌تر می‌شود
هوش مصنوعی: کسانی که نصیب و بهره‌ای ندارند، راهنمایی و هدایت برایشان باعث گمراهی می‌شود و به تدریج در درخشش ماه، رنگشان تیره‌تر و ناپیداتر می‌شود.
سعی پیری ‌کم بسازد دستگاه مستی‌ام
از خمیدن پیکر من خط ساغر می‌شود
هوش مصنوعی: زحمت و تلاش این سن و سال، حالا در حال کم کردن حال و روز خوشی من است. خمیدگی بدن من باعث شده تا خط ساغر به دور دست‌ها برود.
در بساط پاکبازان خجلت آلودگی‌ست
گر به آب دیده طرف دامنی تر می‌شود
هوش مصنوعی: در جمع کسانی که پاکباز و پرهیزگارند، شرمساری و ناپاکی جایی ندارد. اگر کسی بخواهد با اشک چشم، دامنی را تر کند، نشان دهنده‌ی ضعف و ناتوانی اوست.
نسخهٔ ما را ورق گرداندنی در کار نیست
دفتر گل رنگ اگر گرداند ابتر می‌شود
هوش مصنوعی: هیچ کس نیازی به ورق زدن نسخهٔ ما ندارد، زیرا اگر دفتری که رنگ گل دارد را ورق بزنند، ناقص و بی‌روح خواهد شد.
بی‌ندامت نیست بیدل‌ وحشت اهل حیا
اشک را از ترک تمکین خاک بر سر می‌شود
هوش مصنوعی: اجازه ندهید که در دل خود احساس پشیمانی کنید، زیرا انسان‌هایی که دارای حیا هستند، با سادگی و بی‌جلوه‌گی، با رحمت و محبت، در سختی‌ها و آزمایش‌ها، به خاک و رنجی که بر سرشان می‌آید، می‌پردازند و اشک‌هاشان بر اثر تسلیم و کنار رفتن خود، جاری می‌شود.