گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۴۹

بیقراری در دل آگاه طاقت می‌شود
جوهر سیماب در آیینه حیرت می‌شود
بر شکست موج‌ تنگی می‌کند آغوش بحر
عجز اگر بر خویش ‌بالد عرض ‌شوکت‌ می‌شود
گریه‌گر باشد غمی از زشتی اعمال نیست
روسیاهیها به اشکی ابر رحمت می‌شود
نفی قدر ما همان اثبات آب‌روی ماست
خاک را بر باد دادن اوج لذت می‌شود
ای توانگر غرهٔ آرایش دنیا مباش
آنچه اینجا عزت‌است آنجا مذلت می‌شود
قابل شایستگی چیزی به از تسلیم نیست
سجده‌گر خود سهو هم‌باشد عبادت می‌شود
از مقیمان طربگاه دلیم اما چه سود
آب در آیینه‌ها آخر کدورت می‌شود
شعله‌گر دارد سراغ عافیت خاکسترست
سعی ما از خاک گشتن خواب راحت می‌شود
مجمع امکان‌که شور انجمنها ساز اوست
چشم اگر از خود توانی بست خلوت می‌شود
رنگ این باغم ز ساز عبرت آهنگم مپرس
هرکه از خود می‌رود بر من قیامت می‌شود
ناله‌ای کافی‌ست‌ گر مقصود باشد سوختن
یک‌شرر سامان‌صدگلخن‌بضاعت می‌شود
غافل از نیرنگ وضع احتیاج ما مباش
بی‌نیازبهاست‌کاینجاگرد حسرت می‌شود
غفلت ما شاهد کوتاه‌بینیهای ماست
گر رسا باشد نگه صیاد عبرت می‌شود
بسکه مد فرصت از پرواز عشرت برده‌اند
بال تا بر هم زنی دست ندامت می‌شود
بیدل این‌گلشن به غارت‌دادهٔ جولان کیست
کز غبار رنگ وبو هر سو قیامت می‌شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیقراری در دل آگاه طاقت می‌شود
جوهر سیماب در آیینه حیرت می‌شود
هوش مصنوعی: دلتنگی در دل آگاه، قادر به تحمل می‌شود و جوهر نقره در آیینه، شگفت‌زده و حیرت‌زده می‌گردد.
بر شکست موج‌ تنگی می‌کند آغوش بحر
عجز اگر بر خویش ‌بالد عرض ‌شوکت‌ می‌شود
هوش مصنوعی: در حالی که امواج دریا به سمت ساحل می‌آیند و فشار می‌آورند، دریا نمی‌تواند از خود دفاع کند. اگر دریا به خود بال و پر بدهد و قدرتی به خود ببخشد، به شکوهمندی می‌رسد.
گریه‌گر باشد غمی از زشتی اعمال نیست
روسیاهیها به اشکی ابر رحمت می‌شود
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به خاطر خطاها و گناهانش ناراحت و گریان باشد، نیازی نیست به زشتی اعمالش فکر کند. پس ننگ و عیب‌ها می‌تواند با اشکی از رحمت و محبت، پاک و غیروارونه شود.
نفی قدر ما همان اثبات آب‌روی ماست
خاک را بر باد دادن اوج لذت می‌شود
هوش مصنوعی: عدم توجه به ارزش ما، به نوعی نشان‌دهنده حفظ آب‌روی ماست. وقتی که به چیزی که داریم بی‌اعتنا شویم، این می‌تواند به شکلی لذت‌بخش و آزادکننده باشد.
ای توانگر غرهٔ آرایش دنیا مباش
آنچه اینجا عزت‌است آنجا مذلت می‌شود
هوش مصنوعی: ای ثروتمند، به زیبایی‌های دنیا مغرور نباش، چون آنچه در این دنیا باعث عزت و افتخار است، در آن دنیا می‌تواند موجب ذلت و حقارت شود.
قابل شایستگی چیزی به از تسلیم نیست
سجده‌گر خود سهو هم‌باشد عبادت می‌شود
هوش مصنوعی: تنها تسلیم و فرمانبرداری در برابر خداوند از هر چیز دیگری ارزشمندتر است. حتی اگر فردی در عبادت خود اشتباهی هم مرتکب شود، همچنان عبادتش قابل قبول است.
از مقیمان طربگاه دلیم اما چه سود
آب در آیینه‌ها آخر کدورت می‌شود
هوش مصنوعی: من ساکن جایی شاد و پرنشاط هستم، اما چه فایده دارد وقتی که آب در آیینه‌ها در نهایت کدر می‌شود و دیگر روشنی خود را از دست می‌دهد.
شعله‌گر دارد سراغ عافیت خاکسترست
سعی ما از خاک گشتن خواب راحت می‌شود
هوش مصنوعی: شعله‌ور بودن آتش نشان‌دهنده این است که در جستجوی آرامش و آسایش، ما از خاک و دنیا دور شده و خواب راحت را تنها در خاک و خاموشی می‌جوییم.
مجمع امکان‌که شور انجمنها ساز اوست
چشم اگر از خود توانی بست خلوت می‌شود
هوش مصنوعی: اگر بتوانی چشمانت را ببندی و از خودت فاصله بگیری، فضای درونت آرامش بیشتری پیدا می‌کند و می‌توانی به عمق افکار و احساسات خود دسترسی پیدا کنی. در این حالت، شور و شوق دنیای بیرونی کمتر تو را درگیر می‌کند و امکان درک عمیق‌تری از خودت و محیط را فراهم می‌آورد.
رنگ این باغم ز ساز عبرت آهنگم مپرس
هرکه از خود می‌رود بر من قیامت می‌شود
هوش مصنوعی: رنگ و بوی این باغ به‌واسطه‌ی درس‌هایی است که از زندگی گرفته‌ام. نپرس چگونه احساس می‌کنم، زیرا وقتی کسی از خود دور می‌شود، اتفاقات سخت و تلخی برای من پیش می‌آید.
ناله‌ای کافی‌ست‌ گر مقصود باشد سوختن
یک‌شرر سامان‌صدگلخن‌بضاعت می‌شود
هوش مصنوعی: ناله‌ای بسنده است اگر هدف سوختن باشد؛ یک جرقه می‌تواند به صد گلخن تبدیل شود.
غافل از نیرنگ وضع احتیاج ما مباش
بی‌نیازبهاست‌کاینجاگرد حسرت می‌شود
هوش مصنوعی: از فریب و نیرنگی که در وضعیت نیاز ما وجود دارد غافل نشوید، چرا که بی‌نیازی در این جا به سادگی امکان‌پذیر نیست و حسرت به بار می‌آورد.
غفلت ما شاهد کوتاه‌بینیهای ماست
گر رسا باشد نگه صیاد عبرت می‌شود
هوش مصنوعی: غفلت ما نشان‌دهنده کم‌نگری‌های ماست. اگر نگاه ما عمیق و دقیق باشد، می‌توانیم از آنچه که می‌بینیم درس بگیریم.
بسکه مد فرصت از پرواز عشرت برده‌اند
بال تا بر هم زنی دست ندامت می‌شود
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه فرصت برای لذت بردن و شادی بسیار کم شده است، وقتی بخواهی دست به کار خطا و پشیمانی بزنی، دیگر نمی‌توانی به راحتی پرواز کنی و از زندگی لذت ببری.
بیدل این‌گلشن به غارت‌دادهٔ جولان کیست
کز غبار رنگ وبو هر سو قیامت می‌شود
هوش مصنوعی: در این باغ، چه کسی است که با شور و شوق خود این زیبایی‌ها را به یغما برده است، که از غبار عطرافشانی‌اش هر سمت به یک نوع شور و هیجان تبدیل می‌شود؟

حاشیه ها

1399/10/19 18:01
Polestar

همه کلمات "گر" اشتباهی به کلمه بعدی چسبیده!
شعله گر
سجده گر
...