گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۴۷

اشک ز بیداد عشق پرده‌گشا می‌شود
فهم معماکنید آبله وا می‌شود
ذوق طلب عالمی‌ست وقف حضور دوام
پر به اجابت مکوش ختم دعا می‌شود
گاه وداع بقاست زور  نفس در امل
چون به‌گسستن رسید رشته رسا می‌شود
جوهر اهل صفا سهل نباید شمرد
آینه‌ گر قطره‌ایست بحر نما می‌شود
حرص به صد عزوجاه در همه صورت گداست
گر به قناعت رسی فقر غنا می‌شود
آنطرف احتیاج انجمن کبریاست
چون ز طلب درگذشت بنده خدا می‌شود
چند خورد آرزو عشوه برخاستن
غیرت امداد غیر نیز عصا می‌شود
عذر ضعیفی دمی ‌کاینه ‌گیرد به دست
آبله در پای سعی ناز حنا می‌شود
از کف بیمایگان کارگشایی مخواه
دست چو کوتاه شد ناخن پا می‌شود
غیر وداع طرب ‌گرمی این بزم چیست
تا سحر از روی شمع رنگ جدا می‌شود
خاک به سر می‌کند زندگی از طبع دون
پستی این خانه‌ها تنگ هوا می‌شود
بگذر از ابرام طبع کز هوس هرزه‌دو
حرص خجل نیست لیک‌ کار حیا می‌شود
بیدل ازین دشت و در گرد هوس رفته‌گیر
قافله هر سو رود بانگ درا می‌شود

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اشک ز بیداد عشق پرده‌گشا می‌شود
فهم معماکنید آبله وا می‌شود
هوش مصنوعی: اشک‌های ناشی از ظلم و سختی عشق، پرده‌ها را کنار می‌زند و حقیقت را نمایان می‌کند، مانند اینکه وقتی زخم عفونی بهبود می‌یابد، دیگر نیازی به پنهان‌کاری نیست.
ذوق طلب عالمی‌ست وقف حضور دوام
پر به اجابت مکوش ختم دعا می‌شود
هوش مصنوعی: شوق و اشتیاق به علم و آگاهی همیشگی است، پس در حالتی که در حال حاضر هستید، به درخواست‌ها و دعاهای خود ادامه دهید که نتیجه این دعاها به زودی حاصل خواهد شد.
گاه وداع بقاست زور  نفس در امل
چون به‌گسستن رسید رشته رسا می‌شود
هوش مصنوعی: گاه وقتی که لحظه‌ی وداع نزدیک می‌شود و زندگی به پایان می‌رسد، نفس‌هایمان از شدت احساس، به آهی بلند تبدیل می‌شود.
جوهر اهل صفا سهل نباید شمرد
آینه‌ گر قطره‌ایست بحر نما می‌شود
هوش مصنوعی: جوهر افراد پاک و باصفا را نباید ساده و ناچیز دانست؛ زیرا حتی اگر آینه تنها یک قطره از دریا را نشان دهد، باز هم می‌تواند نمایانگر عظمت آن دریا باشد.
حرص به صد عزوجاه در همه صورت گداست
گر به قناعت رسی فقر غنا می‌شود
هوش مصنوعی: اگر به دنبال ثروت و مقام باشی، در هر حالتی مانند گدایی خواهی بود، اما اگر به قناعت و رضایت برسید، فقر نیز به ثروت و غنا تبدیل خواهد شد.
آنطرف احتیاج انجمن کبریاست
چون ز طلب درگذشت بنده خدا می‌شود
هوش مصنوعی: در آن سوی نیاز، اجتماع بزرگ و کامل وجود دارد. زمانی که انسان از خواسته‌های خود فراتر می‌رود و به نیازهای دیگران توجه می‌کند، به مقام بندگی واقعی دست می‌یابد.
چند خورد آرزو عشوه برخاستن
غیرت امداد غیر نیز عصا می‌شود
هوش مصنوعی: مدت‌هاست که آرزوی عشق در دل دارد و در برابرش غیرت و شجاعت او را یاری می‌کند و به او نیرویی می‌بخشد.
عذر ضعیفی دمی ‌کاینه ‌گیرد به دست
آبله در پای سعی ناز حنا می‌شود
هوش مصنوعی: هرگاه کسی بخواهد از ضعف خود عذر و بهانه بیاورد، مانند کسی است که با داشتن پا در گچ، در تلاش است تا به زیبایی و لطافت برسد، اما این تلاش به خودی خود نمی‌تواند او را از ناتوانی‌اش نجات دهد.
از کف بیمایگان کارگشایی مخواه
دست چو کوتاه شد ناخن پا می‌شود
هوش مصنوعی: از افرادی که خودشان بیمار و ناتوان هستند، انتظار کمک نداشته باش. زمانی که قدرت افراد در پرداختن به مشکلاتشان کم شده باشد، نمی‌توان از آن‌ها توقع داشت که به دیگران کمک کنند.
غیر وداع طرب ‌گرمی این بزم چیست
تا سحر از روی شمع رنگ جدا می‌شود
هوش مصنوعی: غیر از وداع شادابی و لذت دیگری در این مهمانی وجود ندارد، تا صبح که رنگ چهره شمع از بین می‌رود.
خاک به سر می‌کند زندگی از طبع دون
پستی این خانه‌ها تنگ هوا می‌شود
هوش مصنوعی: زندگی در این مکان‌ها باعث احساس حقارتی می‌شود و فضای تنگ و بسته آنها به انسان احساس خفگی می‌دهد.
بگذر از ابرام طبع کز هوس هرزه‌دو
حرص خجل نیست لیک‌ کار حیا می‌شود
هوش مصنوعی: از وسوسه‌های نفس که به خاطر خواسته‌های بی‌اساس و افراطی به وجود می‌آید، بگذر و بدان که اگرچه چنین خواسته‌هایی خجالت‌آور نیستند، اما در نهایت عمل به حیا و شرافت انسانی مهم‌تر است.
بیدل ازین دشت و در گرد هوس رفته‌گیر
قافله هر سو رود بانگ درا می‌شود
هوش مصنوعی: بیدل در این محیط به دنبال شادی و لذت است و در هر گوشه از این سفر، صدای خوش زندگی را می‌شنود و به اوج می‌رسد.

حاشیه ها

بیت صحیح این غزل.!
عذر ضعیفی دمی ‌کاینه ‌گیرد به دست
آبله در پای سعی نـــاز حنا می‌شود
حضرت بیدل

گـــــــاه وداع بقـــــــــا زور نفس از امل
چون به‌گسستن رسید آه رسا می‌شود
حضرت بیدل

این بیت در چاپ مطبعه عنایت السراج که تا بحر دال است اینگونه آمده است.