گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۴۳

جهدکن‌که دل ز هوس پایمال شک نشود
این‌کتاب علم‌یقین نقطه‌ای‌ست حک نشود
رنگ مهرگیتی اگر دیدی از هوس بگذر
این جلب گلی که زند غیر آتشک نشود
آب‌و رنگ‌حسن جهان می‌دهد ز قبح نشان
کم دمید گل‌ که به رخ شبنمش ‌کلک نشود
از مزاج اهل دول رسم اتحاد مجو
در زمین تیره‌دلان سایه مشترک نشود
بلبل ار رسی به چمن طرح خامشی مفکن
ناله‌کن‌که برلب‌گل خنده بی‌نمک نشود
نیست شامی و سحری‌ کز حجاب جلوه او
غنچه شبنمی نکند شمع شبپرک نشود
رنگ عشق و داغ طلب نور شمع و مایل شب
هرکجا زری‌ست چرا طالب محک نشود
مانع تنزه ما گشت شغل حرص و هوا
تا بود شراب وغذا آدمی ملک نشود
زحمت محال مبر جیب انفعال مدر
ما نمی‌رسیم به او تا زمین فلک نشود
گفتگوی‌.عین وسوا قطع‌کن زشبهه بزآ
تا به لب‌گره نزنی اینکه دوست یک نشود
بیدل اقتضای جشد می‌کشد به‌حرص‌و حسد
خواب امنی داری اگر پیرهن خسک نشود

اطلاعات

وزن: فاعلات مفتعلن فاعلات مفتعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جهدکن‌که دل ز هوس پایمال شک نشود
این‌کتاب علم‌یقین نقطه‌ای‌ست حک نشود
هوش مصنوعی: به تلاشت ادامه بده تا دل‌ات تحت تأثیر خواسته‌ها و تمایلات نادرست قرار نگیرد. این دانش و آگاهی که به دست می‌آوری، مثل نقطه‌ای است که نمی‌توان آن را فراموش کرد.
رنگ مهرگیتی اگر دیدی از هوس بگذر
این جلب گلی که زند غیر آتشک نشود
هوش مصنوعی: اگر رنگ مهر و محبت دنیا را دیدی، از خواسته‌های زودگذر و دنیوی بگذر. چون این زیبایی ظاهری مانند گل است که اگر شعله‌ای به آن برسد، دیگر به حالت اولیه‌اش برنمی‌گردد و نمی‌تواند دوام بیاورد.
آب‌و رنگ‌حسن جهان می‌دهد ز قبح نشان
کم دمید گل‌ که به رخ شبنمش ‌کلک نشود
هوش مصنوعی: آب و رنگ زیبایی دنیا به خاطر زشتی‌های آن است. اگر گل به چهره‌ی شبنم بدمند، هیچ نقص یا عیبی به چشم نمی‌آید.
از مزاج اهل دول رسم اتحاد مجو
در زمین تیره‌دلان سایه مشترک نشود
هوش مصنوعی: همنوازی و همدلی اهل قدرت را در دل‌های تاریک نیابید، چرا که این نوع نزدیکی بین آن‌ها وجود نخواهد داشت.
بلبل ار رسی به چمن طرح خامشی مفکن
ناله‌کن‌که برلب‌گل خنده بی‌نمک نشود
هوش مصنوعی: اگر بلبل به چمن برسد، باید سکوت را کنار بگذارد و ناله کند، زیرا بر لب گل، خنده بدون حس و حالت دلچسب نخواهد بود.
نیست شامی و سحری‌ کز حجاب جلوه او
غنچه شبنمی نکند شمع شبپرک نشود
هوش مصنوعی: در هر شام و سحری، جلوه و زیبایی او باعث می‌شود که حتی غنچه‌های شبنم هم نتوانند خود را پنهان کنند و شمع‌ها هم نمی‌توانند بی‌نور بمانند.
رنگ عشق و داغ طلب نور شمع و مایل شب
هرکجا زری‌ست چرا طالب محک نشود
هوش مصنوعی: عشق و خواسته‌های شدید مانند نوری است که شمع را روشن می‌کند و شب را روشن‌تر می‌سازد. هر کجا زیبایی و ظرافتی وجود دارد، چرا باید به آنجا نرویم و خودمان را امتحان نکنیم؟
مانع تنزه ما گشت شغل حرص و هوا
تا بود شراب وغذا آدمی ملک نشود
هوش مصنوعی: انسان به واسطه حرص و آرزوهایش از پاکی و صفای روح دور می‌شود؛ تا زمانی که مشغول لذت‌هایی چون نوشیدنی و خوراک است، نمی‌تواند به مقام والای انسانی دست یابد.
زحمت محال مبر جیب انفعال مدر
ما نمی‌رسیم به او تا زمین فلک نشود
هوش مصنوعی: به خود زحمت نده و از سویی منفعل نباش؛ ما هرگز به او نمی‌رسیم تا زمانی که زمین و آسمان به یکدیگر نپیوندند.
گفتگوی‌.عین وسوا قطع‌کن زشبهه بزآ
تا به لب‌گره نزنی اینکه دوست یک نشود
هوش مصنوعی: اگر از شک و تردید فاصله بگیری و به خودت ایمان داشته باشی، می‌توانی به هدفی که داری، برسید و نگذاری که ارتباطت با دوستی آسیب ببیند.
بیدل اقتضای جشد می‌کشد به‌حرص‌و حسد
خواب امنی داری اگر پیرهن خسک نشود
هوش مصنوعی: نگرانی و حسادت به احساسات حقیرانه‌ای اشاره دارد که ممکن است موجب بیدار شدن از خواب آرام و امن شود. اگرچه انسان ممکن است در ظاهری شیک و مرتب به نظر برسد، اما به یاد داشته باشد که این ظاهر نمی‌تواند او را از خطرات درونی و احساسات منفی محافظت کند.