گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۳۴

طبع قناعت اختیار مصدر زیب و فر شود
آب‌ گهر دمد ز صبر خاک فسرده زر شود
همت ‌پیری‌ام رساست‌ ضعف حصول مدعاست
هرچه به فکر آن میان حلقه شود کمر شود
پایهٔ اعتبارها فتنه کمین آفت است
از همه جا به‌ کوهسار زلزله بیشتر شود
جاده به باد داده را خوش‌نفسان دعا کنید
خواجه خدا کند که باز یک دو طویله خر شود
نیست جنون انقلاب باعث انفعال مرد
ننگ برهنگی‌کراست ابره‌گر آستر شود
یک دو نفس حباب‌وار ضبط نفس طرب شمار
رنگ وقار پاس دار بیضه مباد پر شود
خط جبین به فرق ماست، چاره ی همتی‌ کراست
با دم تیغ سرنوشت سجده مگر سپر شود
بخت سیه چو دود شمع چتر زده است بر سرم
اشک نشوید این‌ گلیم ‌تا شب من سحر شود
گرد خرامت از چمن برد طراوت بهار
گل زحیا عرق ‌کند تا پر رنگ تر شود
دوش نسیم وعده‌ای دل به تپیدنم‌ گداخت
حرف لبی شنیده‌ام گوش زمانه‌ کر شود
پهلوی ناز حیرتی خورده‌ام از نگاه او
اشک نغلتدم به چشم ‌گر همه تن‌ گهر شود
با همه عجز در طلب ریگ روان فسرده نیست
بیدل اگر ز پا فتد آبله راهبر شود

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طبع قناعت اختیار مصدر زیب و فر شود
آب‌ گهر دمد ز صبر خاک فسرده زر شود
هوش مصنوعی: اگر انسان قناعت را بپذیرد، به یک سرچشمه زیبایی و طراوت دست می‌یابد. صبر مانند آب خالص می‌تواند خاک ناامیدی را به طلا تبدیل کند.
همت ‌پیری‌ام رساست‌ ضعف حصول مدعاست
هرچه به فکر آن میان حلقه شود کمر شود
هوش مصنوعی: عزم و اراده‌ی من در دوران پیری قوی و استوار است، اما ضعف‌های من مانع رسیدن به خواسته‌ام است. هرچه در ذهنم بیاندیشم، اگر به آن فکر کنم، ممکن است فرصتم از دست برود.
پایهٔ اعتبارها فتنه کمین آفت است
از همه جا به‌ کوهسار زلزله بیشتر شود
هوش مصنوعی: اعتبار و اعتماد مانند یک فتنه یا خطر بزرگ است که از همه جا می‌تواند آسیب ببیند و در نهایت باعث زلزله‌های بزرگتر در کوه‌ها شود.
جاده به باد داده را خوش‌نفسان دعا کنید
خواجه خدا کند که باز یک دو طویله خر شود
هوش مصنوعی: هر کس که در جاده‌ای بی‌سر و سامان رفته، به خوش‌بوید پیشنهاد می‌کنم که دعا کند تا خداوند او را به سلامت به خانه بازگرداند و از مشکلات فرار کند، تا بار دیگر از رفتن به بی‌سر و سامان‌ها پرهیز کند.
نیست جنون انقلاب باعث انفعال مرد
ننگ برهنگی‌کراست ابره‌گر آستر شود
هوش مصنوعی: جنون انقلاب به معنای ناتوانی و سلب اراده از افراد نیست، بلکه شخصی که بخواهد خود را با برهنگی عیان کند، سزاوار ننگ است. اگر پوشش و عفت از دست برود، مانند ابره گران می‌شود که در برابر عریانی قرار می‌گیرد.
یک دو نفس حباب‌وار ضبط نفس طرب شمار
رنگ وقار پاس دار بیضه مباد پر شود
هوش مصنوعی: به مدت کوتاهی با آرامش و شادی نفس بکش و به حرمت وقار خود، مراقب باش که زندگی‌ات دچار حواس‌پرتی و هیجان اضافی نشود.
خط جبین به فرق ماست، چاره ی همتی‌ کراست
با دم تیغ سرنوشت سجده مگر سپر شود
هوش مصنوعی: خطی که بر پیشانی ما نقش بسته، نشانه‌ای از سرنوشت و تلاش ماست. آیا کسی هست که راهی برای نجات پیدا کند؟ شاید تنها راه نجات، تضرع و دعا باشد تا در برابر سرنوشت به سکون و آرامش برسیم.
بخت سیه چو دود شمع چتر زده است بر سرم
اشک نشوید این‌ گلیم ‌تا شب من سحر شود
هوش مصنوعی: بخت شوم من مانند دودی که از شمع بلند می‌شود، بالای سرم سایه انداخته است و اشک من نمی‌تواند این مشکلات را پاک کند تا اینکه شب من به صبح تبدیل شود و اوضاع بهتر شود.
گرد خرامت از چمن برد طراوت بهار
گل زحیا عرق ‌کند تا پر رنگ تر شود
هوش مصنوعی: حرکات زیبا و دلنشین تو، شادابی و طراوت بهار را از میان گل‌های چمن می‌برد. به طوری که گل‌ها برای جذاب‌تر شدن، عرق می‌ریزد و رنگین‌تر می‌شوند.
دوش نسیم وعده‌ای دل به تپیدنم‌ گداخت
حرف لبی شنیده‌ام گوش زمانه‌ کر شود
هوش مصنوعی: دیروز نسیم ملایمی با وعده‌ای دلنشین مرا به تپش وا داشت. حرفی از لب کسی شنیده‌ام که زمانه به آن توجهی ندارد و کر شده است.
پهلوی ناز حیرتی خورده‌ام از نگاه او
اشک نغلتدم به چشم ‌گر همه تن‌ گهر شود
هوش مصنوعی: من از نگاه او به شدت حیرت‌زده شده‌ام و چشمانم پر از اشک شده است، حتی اگر تمام بدنم به زیورهای گرانبها آراسته شود.
با همه عجز در طلب ریگ روان فسرده نیست
بیدل اگر ز پا فتد آبله راهبر شود
هوش مصنوعی: با وجود ناتوانی در دنبال کردن چیزهایی که می‌خواهم، از لحاظ روحی ناامید نیستم. اگر در مسیر زندگی به مشکل بربخورد، این مشکلات می‌توانند راهنمای من باشند.