گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۳۲

در بیابانی‌ که سعی بیخودی رهبر شود
راه صد مطلب به یک لغزیدن پا، سر شود
جزوها در عقده ی خودداری‌کل غافلند
نقطه از ضبط عنان ‌گر بگذرد دفتر شود
خشکی از طبع جهان آلودگی هم محوکرد
لاف چشم تر توان زد دامنی گر تر شود
گر همه گوهر بود نومیدیست افسردگی
از گرانباری مبادا کشتی‌ام لنگر شود
فال آسودن ندارد خودگدازیهای من
جمله پرواز است آن آتش که خاکستر شود
عقدهٔ ‌کارت دلیل اعتبار دیگر است
شاخ‌ گل چون غنچه آرد رشتهٔ‌ گوهر شود
بر شکست هر زیان تعمیر سودی بسته‌اند
فربهی وقف غناگر آرزو لاغر شود
چاره نتواند نهفتن راز ما خونین‌دلان
زخم‌ گل از بخیهٔ شبنم نمایان‌تر شود
خاک حسرت برده ای دارم‌که مانند جرس
ناله پیماید به‌جای باده، گر ساغر شود
صاحب آیینه نتوان گشت بی‌قطع نفس‌
بگذرد از زندگی تا .خضر، اسکندر شود
وضع همواری ز ابنای زمان مطلوب ماست
آدمیت‌گر نباشد هر که خواهد خر شود
بیدل آسان نیست کسب اعتبارات جهان
سخت افسردن به‌خود بنددکه خاکی زر شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در بیابانی‌ که سعی بیخودی رهبر شود
راه صد مطلب به یک لغزیدن پا، سر شود
هوش مصنوعی: در یک بیابان که تلاش بی‌فایده رهبری کند، به راحتی با یک اشتباه می‌توان به صد نتیجه مختلف رسید.
جزوها در عقده ی خودداری‌کل غافلند
نقطه از ضبط عنان ‌گر بگذرد دفتر شود
هوش مصنوعی: موجودات جزئی در درک خود دچار اشتباه هستند و نمی‌دانند اگر لحظه‌ای از کنترل خود خارج شوند، سرنوشتشان به کلی تغییر خواهد کرد.
خشکی از طبع جهان آلودگی هم محوکرد
لاف چشم تر توان زد دامنی گر تر شود
هوش مصنوعی: طبیعت خشن و سخت، همواره سبب پریشان‌حالی بوده است. اگر اندکی باری دیگر زندگی و شادابی در وجود پیدا کند، می‌توان امید داشت که چشم‌انداز بهتری پدید آید.
گر همه گوهر بود نومیدیست افسردگی
از گرانباری مبادا کشتی‌ام لنگر شود
هوش مصنوعی: اگرچه همه چیز ارزشمند است، ناامیدی باعث می‌شود که افسردگی بر ما غلبه کند و از سنگینی آن ممکن است کشتی زندگی‌ام به لنگر بیفتد.
فال آسودن ندارد خودگدازیهای من
جمله پرواز است آن آتش که خاکستر شود
هوش مصنوعی: آرامش و راحتی در زندگی حاصل نمی‌شود و تلاش‌های بیهوده من تنها به وقوع پیوستن رویاهایم به مانند پرواز است. آن آتش که در وجودم است، به زودی خاموش شده و به خاکستر تبدیل می‌شود.
عقدهٔ ‌کارت دلیل اعتبار دیگر است
شاخ‌ گل چون غنچه آرد رشتهٔ‌ گوهر شود
هوش مصنوعی: کسی که در کار خود تبحر و مهارت دارد، ارزش و اعتبار خاصی پیدا می‌کند. مانند گل که وقتی غنچه می‌شود، زیبایی و ارزش بیشتری پیدا می‌کند؛ در اینجا اشاره به این است که با پیشرفت و شکوفایی، افراد یا چیزها به گوهر، یعنی ارزش واقعی خود دست پیدا می‌کنند.
بر شکست هر زیان تعمیر سودی بسته‌اند
فربهی وقف غناگر آرزو لاغر شود
هوش مصنوعی: برای هر آسیب، راهی برای جبران وجود دارد، و کسی که در ثروت غرق است، با آرزوهای بی‌پایه خود ممکن است ضعیف و لاغر شود.
چاره نتواند نهفتن راز ما خونین‌دلان
زخم‌ گل از بخیهٔ شبنم نمایان‌تر شود
هوش مصنوعی: درد و راز دل‌های خونین را نمی‌توان پنهان کرد؛ زخم گل، درخشش و زیبایی قطره‌های شبنم را بیشتر نشان می‌دهد.
خاک حسرت برده ای دارم‌که مانند جرس
ناله پیماید به‌جای باده، گر ساغر شود
هوش مصنوعی: من در دل خود حسرتی به همراه دارم که مانند زنگی به صدا در می‌آید و ناله سر می‌دهد. اگرچه به جای نوشیدنی، همچنان می‌نالد.
صاحب آیینه نتوان گشت بی‌قطع نفس‌
بگذرد از زندگی تا .خضر، اسکندر شود
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند به مقام عظیم و بینایی برسد مگر اینکه در زندگی خود از نفس و خواسته‌های خود بگذرد و همچون خضر و اسکندر بزرگ شود.
وضع همواری ز ابنای زمان مطلوب ماست
آدمیت‌گر نباشد هر که خواهد خر شود
هوش مصنوعی: زندگی راحت و آرام از انسان‌های زمانه برای ما مطلوب است؛ اما هر کسی که بخواهد به راحتی و بدون تلاش زندگی کند، هیچگاه نمی‌تواند به مقام و حقیقت انسانی خود برسد.
بیدل آسان نیست کسب اعتبارات جهان
سخت افسردن به‌خود بنددکه خاکی زر شود
هوش مصنوعی: دستیابی به احترام و جایگاه در دنیا کار آسانی نیست. انسان باید تلاش و کوشش کند تا حتی از خاک هم چیزی ارزشمند و باارزش به دست آورد.