غزل شمارهٔ ۱۵۱۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
.
توضیحِ بیتِ دوم:
.
.
ز ناتوانیِ شبهای انتظار، مپُرس
نفس کشیدنِ من بی تو شَخکمانی بود
.
(بیدل دهلوی)
.
برای درکِ کاملِ این بیت ابتدا نیاز است به توضیحِ کلمه ی «شخ کمانی» یا «شق کمانی».
.
این اصطلاح زمانی کاربرد داشته که کماندار، کمانی محکم و سفت و خم نشدنی را میکشیده و تیر پرتاب میکرده.
.
این نوعِ کمان را برای این سفت و خشک میساختهاند که تیر، محکمتر و با شتابِ بیشتری پرتاب شود.
.
شخ کمانی، کاری سخت و انرژیبَر و طاقتفرسا بوده است.
.
چون کشیدنِ کمان به خودی خود سخت بوده، چه رسد به کمانی که خشک و با قابلیتِ ارتجاعیِ کمتر ساخته میشده.
.
در کنارِ این مقوله باید این را هم مدِ نظر داشت که در اشعارِ بیدل، کمانِ کشیده شده، بسیار دفعات به دهانِ باز و در حالِ نفس کشیدن تشبیه شده است.
.
مثلِ این بیت:
.
به شوقِ کینه ستمپیشه زندگی دارد
کمان، همین نفسی میکشد به زورِ خدنگ!
.
پس معنای ظاهری و تحتالفظلیِ بیت، این است که:
.
(از سختیِ شبهای انتظار چه بگویم و چگونه راجع به آن حرف بزنم، که بدونِ تو حتا نفس کشیدن «که لازمهی حرف زدن است» هم به سختیِ کشیدنِ کمانی محکم، سخت بود و ناتوان کننده)
.
در کنارِ این معنایِ تحتالفظی، این بیت شاملِ ظریفکاری های ادبی و بیدلانهای است که بعضی از این قرارند:
.
1 - فعلِ کشیدن که مشترک است بینِ «تیر» و «نفَس»
.
2 - یاد آوریِ «آه از دلِ سوخته» که در ادبیات معمولاً به تیری تشبیه میشده که به هدف میخورده و اینجا این معنا متبادر میشود که حتا توان و امیدِ آه کشیدن هم نداشتم که حدِ اقل آهم به دلت اثر کند. چرا که تیرِ آه که معمولا امیدِ افرادِ مظلوم است هم در این زمان به کمانی سخت و محکم افتاده است.
.
3 - یاد آواریِ قامتِ خمیده به تشابهِ کمان و سختیِ بارِ فراق بر دوشِ شاعر که موجبِ خمیدگیِ قامتش شده است. اگر قامتِ انسان خم باشد، نفس کشیدن دشوار خواهد بود. در اینجا این معنا متبادر میشود که قامتم مانند کمانی شخ بود و راست نمیشد که راحت نفس بکشم. البته کمان با کشیدن بیشتر خم میشود. اما این معنا صرفا به ذهن متبادر میشود و در تشبیه، به وضوح نیامده است.
.
تشبیهِ قامتِ خم به کمان، در ادبیاتِ ما سابقه دارد، چنان که حافظ میگوید:
.
قدِ خمیدهی ما، سهلت نماید اما
بر چشمِ دشمنان تیر، با این کمان توان زد!
.
4 - آهنگِ مصرعِ اول در استفاده ی پیاپی از حرفِ (آ) که در اثرِ تکرار، حسی بغض آلود و آه کشنده در حینِ خواندنِ بیت به مخاطب القا میکند.
.
.
در همین معنا، بیتِ دیگری هم دارد که از نظرِ حسی به پای این بیت نمیرسد و آن این است که:
.
آنجا که بیدماغی، زورآزمای عجز است
دارد نفس کشیدن، تکلیفِ شخکمانی
.
(بیدلِدهلوی)
.
کانالِ تلگرامیِ برکهی کهن پیوند به وبگاه بیرونی