غزل شمارهٔ ۱۵۱۰
شب که در یادت سراپایم زبان ناله بود
خواستم رنگی بگردانم عنان ناله بود
کس نیامد محرم راز نفس دزدیدنم
ورنه این شمع خموش از دودمان ناله بود
جوش دردم نونیاز بیقراری نیستم
در خموشی هم سرم بر آستان ناله بود
از فسون عشق حیرانم چها خواهمکشید
گر کشیدم ناوکت از دل کمان ناله بود
با تظلم پیشگان خوش باشد استغنای عشق
شیشهگر بر سنگم آمد امتحان ناله بود
یاد آن محمل طرازی های گرد بیخودی
کز دلم تا کوی جانان کاروان ناله بود
سوختن کرد اینقدر آگاهم از احوال دل
کاین سپند بینوا مهر زبان ناله بود
حسرت دیدار نیرنگی عجب درکار داشت
هرقدر دل آب شد آتش بهجان ناله بود
شوخی اظهار ما از وضع خود شرمنده نیست
گوش سنگین ادافهمان فسان ناله بود
اینقدر ای محملآرا از دلم غافل مباش
روزگاری این جرس هم آشیان ناله بود
بیتمیزیهای قدر عافیت هم عالمی است
خامشی پر می زد و ما را گمان ناله بود
ترک هستی شد دلیل یک جهان رسواییام
عالم از خود برون چیدن دکان ناله بود
درد عشق از بینیازی فال معراجی نزد
ورنه چون نی بندبندم نردبان ناله بود
بیدلیها گشت بیدل مانع اظهار شوق
گر دلی میداشتم با خود جهان ناله بود
غزل شمارهٔ ۱۵۰۹: بسکه در ساز صفاکیشان حیا خوابیده بودغزل شمارهٔ ۱۵۱۱: شبکه وصل آغوشپرداز دل دیوانه بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب که در یادت سراپایم زبان ناله بود
خواستم رنگی بگردانم عنان ناله بود
هوش مصنوعی: در شبهایی که به یاد تو بودم، تمام وجودم ناله و فریاد بود. تلاش کردم که این ناله را به رنگی دیگر تبدیل کنم، اما باز هم صدای نالهام ادامه داشت.
کس نیامد محرم راز نفس دزدیدنم
ورنه این شمع خموش از دودمان ناله بود
هوش مصنوعی: هیچکس به عنوان آشنای رازهای من نیامد که از من دزدیده شود، وگرنه این شمع خاموش، از درون خودش ناله میکرد.
جوش دردم نونیاز بیقراری نیستم
در خموشی هم سرم بر آستان ناله بود
هوش مصنوعی: در درونم دردی وجود دارد که نشاندهندهی نیاز به آرامش نیست؛ حتی در سکوت هم سرم بر درگاه ناله است.
از فسون عشق حیرانم چها خواهمکشید
گر کشیدم ناوکت از دل کمان ناله بود
هوش مصنوعی: از جادو و سحر عشق گیج و سردرگم هستم، چه چیزی را باید تحمل کنم؟ اگر تیر عشقت از دل برود، فقط صدای ناله خواهد ماند.
با تظلم پیشگان خوش باشد استغنای عشق
شیشهگر بر سنگم آمد امتحان ناله بود
هوش مصنوعی: در اینجا به موضوع عشق و احساسات عمیق اشاره شده است. بیان میشود که در برابر درد و رنج عشق، انسان ممکن است احساس ناتوانی کند. عشق مانند شیشهای است که با وجود ظرافت و حساسیتش، میتواند بر سنگی سخت بیفتد و آزمایش شود. این تصاویری از آزمون و چالشهای عشق است که در دل انسان ایجاد میشود. نالهها و آوای درونی آسیبها و سختیها، نشانهای از همین آزمونهاست.
یاد آن محمل طرازی های گرد بیخودی
کز دلم تا کوی جانان کاروان ناله بود
هوش مصنوعی: یاد آن محملهای زیبا و خوش شکل میافتم که با حالتی از بیخودی از دل من تا کوی محبوب پر از ناله و آه حرکت میکردند.
سوختن کرد اینقدر آگاهم از احوال دل
کاین سپند بینوا مهر زبان ناله بود
هوش مصنوعی: من به قدری از حالات دل آگاه شدهام که این عشق بینوا، همانند آتشی سوزان، زبانش نالهای بیش نیست.
حسرت دیدار نیرنگی عجب درکار داشت
هرقدر دل آب شد آتش بهجان ناله بود
هوش مصنوعی: حسرت دیدار باعث شد که دل به شدت غمگین شود، هرچقدر که دل میطلبید آرامش و نرمش، در درونش آتش حسرت و نالهای وجود داشت.
شوخی اظهار ما از وضع خود شرمنده نیست
گوش سنگین ادافهمان فسان ناله بود
هوش مصنوعی: ما از حال خود عذر خواهی نمیکنیم، زیرا شنیدنی که در دل داریم، غمگینانه و پر از ناله است.
اینقدر ای محملآرا از دلم غافل مباش
روزگاری این جرس هم آشیان ناله بود
هوش مصنوعی: ای محملآرا، لطفاً از دل من غافل نباش. روزگاری این جرس، به یاد نالهها و غمها همنشین بود.
بیتمیزیهای قدر عافیت هم عالمی است
خامشی پر می زد و ما را گمان ناله بود
هوش مصنوعی: آشفتگیها و مشکلات زندگی نیز دنیایی دارد. سکوت به قدری به ما نزدیک بود که فکر میکردیم صدای نالهای به گوش میرسد.
ترک هستی شد دلیل یک جهان رسواییام
عالم از خود برون چیدن دکان ناله بود
هوش مصنوعی: وجودم به طور کلی، سبب تمام رسواییها و افشای من شده است. من از خودم خارج شدهام و در حقیقت، هر چه که دارم و هستم، تنها ناله و فریاد است که به پا کردهام.
درد عشق از بینیازی فال معراجی نزد
ورنه چون نی بندبندم نردبان ناله بود
هوش مصنوعی: درد عشق به من چنان است که اگر خودم را بینیاز از آن بدانم، مانند شخصی که در حال سجده است، احساس نخواهم کرد. اما اگر به غم و اندوه دچار شوم، فریاد و نالهام به بلندای آسمان خواهد رفت.
بیدلیها گشت بیدل مانع اظهار شوق
گر دلی میداشتم با خود جهان ناله بود
هوش مصنوعی: بیدلها باعث شدند که نتوانم عشق و شوق خود را بیان کنم. اگر دلی داشتم، تمام دنیا پر از ناله و آه بود.