گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۰۰

تا نفس ما ومن غبارنبود
همه بودیم و غیر یار نبود
نخل این باغ را به‌کسوت شمع
جز گداز خود آبیار نبود
سعی پرواز آشیان گم کرد
بی‌پر و بالی آشکار نبود
عالم آیینه خانهٔ سوداست
جز به خود هیچکس دچار نبود
هر حبابی‌که بازکرد آغوش
غیر درباب بی‌کنار نبود
چه حنا رنگ ناز بیرون داد
دست ما نیز بی‌نگار نبود
وهم بی‌پردگی قیامت‌کرد
نغمهٔ کس برون تار نبود
عثثبق‌از هرچه‌خواست‌شور انگیخت
خاک ما قابل غبار نبود
انتظار گل دگر داریم
اینقدر رنگ و بو بهار نبود
سیر بام سپهر هم کردیم
این هواها و هوای یار نبود
سیر بام سپهر هم‌کردیم
این هواها هوای یار نبود
حلقه‌گشتیم لیک بر در یاس
خلوتی داشتیم و بار نبود
محرمی چشم ما ز ما پوشید
چه توان کرد پرده‌دار نبود
نشنیدیم بوی زنده‌دلی
ششجهت غیریک مزار نبود
غم تیمار جسم باید خورد
رنج ما ناقه بود بار نبود
عجز جز زیر پاکجا تازد
سایه آخر شترسوار نبود
هیچکس قدر زندگی نشناخت
وصل ما مردن انتظار نبود
عالمی در خیال عشق و هوس
کارها کرد و هیچ ‌کار نبود
اینکه مختار فعل نیک و بدیم
بیدل آیین اختیار نبود

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا نفس ما ومن غبارنبود
همه بودیم و غیر یار نبود
هوش مصنوعی: تا زمانی که نفس وجود داشت و غبار در اطراف ما نبود، همه ما در کنار هم بودیم و هیچ چیز جز یار و محبوب نبود.
نخل این باغ را به‌کسوت شمع
جز گداز خود آبیار نبود
هوش مصنوعی: در این باغ، تنها شمعی که می‌تواند نخل را سیراب کند، فقط خود شمع است که با گدازش به این کار می‌پردازد.
سعی پرواز آشیان گم کرد
بی‌پر و بالی آشکار نبود
هوش مصنوعی: تلاش برای پرواز و رسیدن به اوج، اما بدون داشتن بال و پر، کاملاً نامحسوس و ناپیدا بوده است.
عالم آیینه خانهٔ سوداست
جز به خود هیچکس دچار نبود
هوش مصنوعی: دنیا مانند آینه‌ای است که تنها تصویری از خود را نشان می‌دهد و هیچ کس در آن گرفتار نمی‌شود.
هر حبابی‌که بازکرد آغوش
غیر درباب بی‌کنار نبود
هوش مصنوعی: هر باری که حبابی باز شود و به آغوش کسی دیگر برود، به این معنا نیست که به ساحل یا جایی امن رسیده است.
چه حنا رنگ ناز بیرون داد
دست ما نیز بی‌نگار نبود
هوش مصنوعی: دست ما هم بدون طراحی و نقش نبود و زیبایی خاصی داشت، مثل حنایی که به ناز و زیبایی رنگ می‌دهد.
وهم بی‌پردگی قیامت‌کرد
نغمهٔ کس برون تار نبود
هوش مصنوعی: تصور بی‌پرده بودن روز قیامت کرد، و صدای کسی که نمی‌نواخت، مانند تار خموش بود.
عثثبق‌از هرچه‌خواست‌شور انگیخت
خاک ما قابل غبار نبود
هوش مصنوعی: هر چیزی که خواستم شور و نشاط ایجاد کند، اما خاک ما آنقدر پاک و ارزشمند بود که حتی غبار هم نمی‌توانست بر آن بنشیند.
انتظار گل دگر داریم
اینقدر رنگ و بو بهار نبود
هوش مصنوعی: ما دیگر منتظر ظهور گل تازه‌ای هستیم، زیرا بهار این اندازه رنگ و بوی زیبا نداشت.
سیر بام سپهر هم کردیم
این هواها و هوای یار نبود
هوش مصنوعی: ما در این آسمان بی‌انتها سفر کردیم و به گردآوری احساسات پرداختیم، اما خبری از عشق و معشوق نبود.
سیر بام سپهر هم‌کردیم
این هواها هوای یار نبود
هوش مصنوعی: ما در آسمان پرواز کردیم و در این فضاها، تنها یاد و خاطره محبوب وجود نداشت.
حلقه‌گشتیم لیک بر در یاس
خلوتی داشتیم و بار نبود
هوش مصنوعی: ما در دوری از یاس و ناامیدی گشتیم، اما در نهایت تنها بودیم و بار سنگینی بر دوش نداشتیم.
محرمی چشم ما ز ما پوشید
چه توان کرد پرده‌دار نبود
هوش مصنوعی: چشمی که به ما نظر داشت و ما را می‌نگریست، اکنون از ما دور شده است؛ چه می‌توان کرد که آن نگهبان و حافظ وجود ندارد؟
نشنیدیم بوی زنده‌دلی
ششجهت غیریک مزار نبود
هوش مصنوعی: ما بوی زندگی و سرزندگی را از هیچ‌کجا نشنیدیم مگر از کنار یک آرامگاه.
غم تیمار جسم باید خورد
رنج ما ناقه بود بار نبود
هوش مصنوعی: باید بابت غم و نگرانی جسم خود دلگیر بود، زیرا رنج و زحمتی که متحمل می‌شویم شبیه به بار سنگینی است که بر دوش ما نیست، یعنی این رنج برای ما عذاب‌آور نیست.
عجز جز زیر پاکجا تازد
سایه آخر شترسوار نبود
هوش مصنوعی: ناتوانی به جز در سایه رحمت حق نمی‌تواند جایی بیابد، و کسی که در مقام شترسوار است، دچار ضعف و ناامیدی نخواهد شد.
هیچکس قدر زندگی نشناخت
وصل ما مردن انتظار نبود
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانست ارزش زندگی را درک کند، صمیمیت ما تنها در منتظر بودن برای مرگ بود.
عالمی در خیال عشق و هوس
کارها کرد و هیچ ‌کار نبود
هوش مصنوعی: شخصی در دنیای خیال و آرزوهای عاشقانه، کارهای زیادی انجام داد اما در واقع هیچ نتیجه‌ای از آن حاصل نشد.
اینکه مختار فعل نیک و بدیم
بیدل آیین اختیار نبود
هوش مصنوعی: اینکه ما در کارهای خوب و بد خود مختار هستیم، نشانه‌ای از آزادی انتخاب ما نیست.