گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۷۳

به روی من ز کجا رنگ اعتبار نشیند
سحر شوم همه گر بر سرم غبار نشیند
نفس به دل شکند بال اگر رمد ز تپیدن
دمی‌که موج نشیندگهر‌نار نشیند
نشست و خاست نمی‌گردد از سپند مکرر
حه ممکن است‌ که نقش ‌کسی دوبار نشیند
خرد چه سحرکند تا رهد ز فکر حوادث
مگر خطی کشد از جام و در حصار نشیند
غرور خلق نیفراخته‌ست گردن نازی
که بی اشارهٔ انگشت زبنهار نشیند
ز سایه زنگ نشوید هوای روم و خراسان
ستاره سوخته هرجا به زنگبار نشیند
دنی به‌مسند عزت همان‌دنی‌است نه عالی
که نقش پا به سر بام نیز خوار نشیند
به دشت چیند اگر خوی بد بساط فراغت
همان ز تنگی اخلاق در فشار نشیند
توان به نرمی از آفات‌ کرد کسب حلاوت
ترنجبینست چو شبنم‌ به نوک خار نشیند
دو روز شبههٔ هستی‌ست انفعال تماشا
وگرنه چشم‌که داردگر این غبار نشیند
بهوش باش‌ که پا در رکاب عرصهٔ‌ فرصت
اگر به خانه نشیند که زین سوار نشیند
طلب مسلم طبعی‌ که در هوای محبت
غبار خیزد ازبن دشت و انتظار نشیند
ز طاقت‌است‌که ما می‌کشیم‌محمل‌زحمت
به منزلیم اگر ناقه زبر بار نشیند
صدا بلند کند گر شکست خاطر بیدل
ترنگ شیشه در اجزای‌ کوهسار نشیند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به روی من ز کجا رنگ اعتبار نشیند
سحر شوم همه گر بر سرم غبار نشیند
هوش مصنوعی: به چه دلیلی رنگ اعتبار بر چهره من بنشیند، وقتی که سحرگاهان سرم پر از غبار شود؟
نفس به دل شکند بال اگر رمد ز تپیدن
دمی‌که موج نشیندگهر‌نار نشیند
هوش مصنوعی: اگر نفس به دل آید و بال پرواز کند، وقتی که دیگر تپش قلب نمی‌تواند ادامه یابد و در آرامش قرار گیرد، یعنی دل دیگر در تلاطم و حرارت نخواهد بود.
نشست و خاست نمی‌گردد از سپند مکرر
حه ممکن است‌ که نقش ‌کسی دوبار نشیند
هوش مصنوعی: نشستن و برخاستن از چیزی که همیشه تکرار می‌شود، نمی‌تواند مانع از آن شود که نقش کسی دوباره تکرار شود.
خرد چه سحرکند تا رهد ز فکر حوادث
مگر خطی کشد از جام و در حصار نشیند
هوش مصنوعی: سنجش عقل و درک عمیق چه جادویی دارد که می‌تواند انسان را از نگرانی‌های ناشی از اتفاقات رهایی بخشد؛ شاید بتواند خطی را رسم کند که او را از تهدیدها و چالش‌ها محافظت کند.
غرور خلق نیفراخته‌ست گردن نازی
که بی اشارهٔ انگشت زبنهار نشیند
هوش مصنوعی: غرور مردم به وجود نیاورده‌است گردنی که بدون اشاره‌ی انگشت، از خطر دور می‌ماند.
ز سایه زنگ نشوید هوای روم و خراسان
ستاره سوخته هرجا به زنگبار نشیند
هوش مصنوعی: سایه‌ای که تاریک و زنگ‌زده است، نمی‌تواند هوای روم و خراسان را پاک کند. هر جایی که ستاره‌ای سوخته بیفتد، حالتی شبیه زنگبار خواهد داشت.
دنی به‌مسند عزت همان‌دنی‌است نه عالی
که نقش پا به سر بام نیز خوار نشیند
هوش مصنوعی: دنیا در واقع همان دنیای فخری و عزتی است که در آن، حتی اگر کسی به بالاترین مقام‌ها برسد، باز هم نشانه‌هایی از کوچکی و حقارت در آن وجود دارد.
به دشت چیند اگر خوی بد بساط فراغت
همان ز تنگی اخلاق در فشار نشیند
هوش مصنوعی: اگر در دشت خوشی و آسایش هم حضور داشته باشی، اما ذات و رفتار ناپسندی داشته باشی، آرامش و راحتی تو تحت فشار و تنگنا قرار می‌گیرد زیرا اخلاق خوب برای زندگی راحت و خوشایند ضروری است.
توان به نرمی از آفات‌ کرد کسب حلاوت
ترنجبینست چو شبنم‌ به نوک خار نشیند
هوش مصنوعی: انسان می‌تواند با قدرت و لطافت، از آسیب‌ها دوری کند و لذت را به دست آورد، همان‌طور که شبنم به آرامی بر نوک خارها می‌نشیند و لطافت خود را حفظ می‌کند.
دو روز شبههٔ هستی‌ست انفعال تماشا
وگرنه چشم‌که داردگر این غبار نشیند
هوش مصنوعی: دو روز، تنها یک تردید در وجود دارد که ما از تماشا غافل می‌شویم و اگر گرد و غبار برطرف شود، چشم‌ها خواهد دید.
بهوش باش‌ که پا در رکاب عرصهٔ‌ فرصت
اگر به خانه نشیند که زین سوار نشیند
هوش مصنوعی: دقت کن که اگر در زمان مناسب اقدام نکنی، فرصتی که به دست آمده از دست می‌رود و دیگر به سادگی به دست نمی‌آید.
طلب مسلم طبعی‌ که در هوای محبت
غبار خیزد ازبن دشت و انتظار نشیند
هوش مصنوعی: طبیعتی که برای عشق و محبت تشنه است، مانند غباری در دشت زندگی، به دنبال آن می‌گردد و در انتظار می‌نشیند.
ز طاقت‌است‌که ما می‌کشیم‌محمل‌زحمت
به منزلیم اگر ناقه زبر بار نشیند
هوش مصنوعی: در اثر طاقت و توانایی‌ام، زحمت را به منزل خود می‌کشانم، اگر شتر زیر بار سنگینی بماند.
صدا بلند کند گر شکست خاطر بیدل
ترنگ شیشه در اجزای‌ کوهسار نشیند
هوش مصنوعی: اگر دل شکسته‌ای صدای گریه‌اش را بلند کند، احساسش همچون ترانه‌ای در لابلای کوه‌ها طنین‌انداز خواهد شد.