غزل شمارهٔ ۱۴۶۵
حقمشربان دمی که به تحقیق رو کنند
خود را ز خود برند به جایی که او کنند
بر دوش غیر تکیه ز دردیکشان خطاست
دستی مگر به گردن خود چون سبو کنند
مشتاق جلوهٔ تو ندارد دماغ گل
اینجا دل شکسته به یاد تو بو کنند
زین گلستان به سیر خزان نیز قانعیم
رنگ شکسته کاش به ما روبرو کنند
مضمون تازه بینقط انتخاب نیست
هرجا دلی بود گرو زلف او کنند
پر سرکش است حسن، همان به که بیدلان
آیینهداری دل بیآرزو کنند
ای خرمنت هوا نشوی غرهٔ نفس
زین ریشهها که سیر خزان در نمو کنند
حیرت متاعگرمی بازار وهم باش
یکسوست آنچه در نظرت چارسو کنند
تا حشر روسیاهی داغ خجالت است
مردان دمی که چون سپر از پشت رو کنند
تمثال عافیت نکندگرد ازبن بساط
آیینهها مگر به شکستن غلو کنند
آسوده زی که اهل فنا پیش از انتقام
از وضع خویش خاک به چشم عدو کنند
بیدل چو تار ساز جهانگیر شهرتند
در پرده همگر اهل سخنگفتگوکنند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حقمشربان دمی که به تحقیق رو کنند
خود را ز خود برند به جایی که او کنند
هوش مصنوعی: زمانی که اهل حقیقت اندکی به تحقیق بپردازند، در آن لحظه خود را به مرتبهای میرسانند که برتر از خودشان است.
بر دوش غیر تکیه ز دردیکشان خطاست
دستی مگر به گردن خود چون سبو کنند
هوش مصنوعی: باید به درد و رنج دیگران تکیه نکرد، بلکه باید به توانمندیها و داشتههای خود اعتماد کرد و بار مسئولیت را خود به دوش کشید.
مشتاق جلوهٔ تو ندارد دماغ گل
اینجا دل شکسته به یاد تو بو کنند
هوش مصنوعی: عاشق زیبایی تو اینجا حتی گل هم احساس حقارت میکند و دلهای شکسته فقط یاد تو را معطر میکنند.
زین گلستان به سیر خزان نیز قانعیم
رنگ شکسته کاش به ما روبرو کنند
هوش مصنوعی: ما از این گلستان به پاییز هم راضی هستیم، فقط ای کاش رنگهای شکستهاش را به ما نشان دهند.
مضمون تازه بینقط انتخاب نیست
هرجا دلی بود گرو زلف او کنند
هوش مصنوعی: موضوع جدیدی به سادگی انتخاب نمیشود؛ هر کجا که دلی باشد، به موهای او علاقهمند میشود.
پر سرکش است حسن، همان به که بیدلان
آیینهداری دل بیآرزو کنند
هوش مصنوعی: هست حسن پر شور و هیجان، بهتر است که کسانی که در دل آرزویی ندارند، فقط به تماشای او بپردازند و خود را در آینهاش ببینند.
ای خرمنت هوا نشوی غرهٔ نفس
زین ریشهها که سیر خزان در نمو کنند
هوش مصنوعی: ای کسی که به زیباییهای ظاهری دلخوش هستی، فریب نفس خود را نخور. این ریشهها فقط برای فصول سرد و پاییز، نشانههایی از رشد و نمو دارند.
حیرت متاعگرمی بازار وهم باش
یکسوست آنچه در نظرت چارسو کنند
هوش مصنوعی: حیرت و شگفتی چیزی است که باعث رونق و جذابیت دنیای خیالات میشود، اما در واقع همه چیز در نظر تو در یک راستا و به یک سو وجود دارد.
تا حشر روسیاهی داغ خجالت است
مردان دمی که چون سپر از پشت رو کنند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تا روز قیامت مردم سرافکنده و شرمنده خواهند بود. مردانی که در لحظهای که نیاز به دفاع و حمایت است، به راحتی از پشت به دیگران پشت میکنند و از خودشان محافظت میکنند.
تمثال عافیت نکندگرد ازبن بساط
آیینهها مگر به شکستن غلو کنند
هوش مصنوعی: تصویر عافیت درآیینهها به گردن نمیافتد مگر این که برای شکستن آن مبالغه کنند.
آسوده زی که اهل فنا پیش از انتقام
از وضع خویش خاک به چشم عدو کنند
هوش مصنوعی: آرام زندگی کن، زیرا کسانی که روزی از بین میروند، قبل از اینکه از وضعیت خود انتقام بگیرند، خاک در چشمان دشمنان میپاشند.
بیدل چو تار ساز جهانگیر شهرتند
در پرده همگر اهل سخنگفتگوکنند
هوش مصنوعی: بیدل به این نکته اشاره میکند که بهترین آثار و نامها در دنیای هنر و ادبیات همچنان در پسزمینه و ناشناخته باقی میمانند. حتی اگر اهل قلم و سخن درباره آنها صحبت کنند، باز هم در پردهای از اسرار و رمز آلودگی قرار دارند.