غزل شمارهٔ ۱۴۶۲
آنها که لاف افسر و اورنگ میزنند
در بام هم سریستکه برسنگ میزنند
جمعی که پا به منزل و فرسنگ میزنند
در یاد دامن تو به دل چنگ میزنند
چون منکسی مباد نماندود انفعال
کز عکس نامم آینهها زنگ میزنند
در باغ اعتبارکه ناموس رنگ و بوست
رندان ز خنده گل به سر ننگ میزنند
گردون حریف داغ محبت نمیشود
این خیمه در فضای دل تنگ میزنند
یاران چو گردباد که جوشد ز طرف دشت
دامن به زیر پا به هوا چنگ میزنند
طاووس ما خجالت اظهار میکشد
زین حلقهها که بر در نیرنگ میزنند
ما را به گرد کلفت ازین بزم رفتن است
آیینهها قدم بهدل زنگ میزنند
زین رهروان کراست سر و برگ جستجو
گامی به زحمت قدم لنگ میزنند
گاهی به کعبه می دوم و گه به سوی دیر
دیوانهام ز هر طرفم سنگ میزنند
بیپرده نیست صورت تحقیقکس هنوز
آثار خامهایست که در رنگ میزنند
بیدل به طاق ابروی وهمیست جام خلق
چندانکه هوشکارکند بنگ میزنند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنها که لاف افسر و اورنگ میزنند
در بام هم سریستکه برسنگ میزنند
هوش مصنوعی: افرادی که ادعای بزرگی و مقام میکنند، به حقیقت در جایگاهی نیستند و فقط در بالای سطح ظاهر میزنند، در حالی که هیچ عمق و محتوایی ندارند.
جمعی که پا به منزل و فرسنگ میزنند
در یاد دامن تو به دل چنگ میزنند
هوش مصنوعی: جمعی که در سفر و راه هستند، در ذهن و دلشان همیشه یاد تو و دامن تو را به خاطر میآورند.
چون منکسی مباد نماندود انفعال
کز عکس نامم آینهها زنگ میزنند
هوش مصنوعی: هیچکس مانند من نیست، بنابراین هیچگونه تاثیری از من وجود ندارد؛ حتی آینهها هم به خاطر نام من رنگ میزنند.
در باغ اعتبارکه ناموس رنگ و بوست
رندان ز خنده گل به سر ننگ میزنند
هوش مصنوعی: در باغ اعتباری که زیبایی و عطر دارد، افرادی که زرنگ و زیرک هستند، از شادی و خنده، بیپروا به گلها میخندند و هیچ حیا و شرمی ندارند.
گردون حریف داغ محبت نمیشود
این خیمه در فضای دل تنگ میزنند
هوش مصنوعی: آسمان به عشق و محبت ما توجهی ندارد و این دلهای کوچک و تنگ، خانههای موقتی برای احساسات ما هستند.
یاران چو گردباد که جوشد ز طرف دشت
دامن به زیر پا به هوا چنگ میزنند
هوش مصنوعی: دوستان مانند گردبادی هستند که از سمت دشت بالا میآید و در میان آن، دامن خود را به زیر پا میکشند و به هوا میچسبند.
طاووس ما خجالت اظهار میکشد
زین حلقهها که بر در نیرنگ میزنند
هوش مصنوعی: طاووس ما از اینکه شاخ و برگ زیبای خودش را نشان دهد، شرمنده است به خاطر آن حلقههایی که در دروازهی فریب و تزویر خودنمایی میکنند.
ما را به گرد کلفت ازین بزم رفتن است
آیینهها قدم بهدل زنگ میزنند
هوش مصنوعی: ما به دور کلفت این مهمانی رفتهایم و آینهها با صدای زنگ قدم برمیدارند.
زین رهروان کراست سر و برگ جستجو
گامی به زحمت قدم لنگ میزنند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افرادی که در مسیر جستجو و یافتن حقیقت یا هدفی در زندگی هستند، ممکن است با دشواریهایی مواجه شوند و حتی در حرکتهایشان به کندی و ناتوانی دچار شوند. به عبارتی، تلاش برای رسیدن به اهداف گاهی با چالشها و موانع همراه است.
گاهی به کعبه می دوم و گه به سوی دیر
دیوانهام ز هر طرفم سنگ میزنند
هوش مصنوعی: گاهی به کعبه میروم و گاهی به سوی میخانه، این حالت مرا دیوانه کرده است، و از هر سو به من سنگ پرتاب میشود.
بیپرده نیست صورت تحقیقکس هنوز
آثار خامهایست که در رنگ میزنند
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانسته بهطور واضح حقیقت را بیان کند؛ همچنان که لکههای رنگی که روی کاغذ میزنند، نتوانستهاند احساسات و واقعیت را بهخوبی نشان دهند.
بیدل به طاق ابروی وهمیست جام خلق
چندانکه هوشکارکند بنگ میزنند
هوش مصنوعی: بیدل به توصیف ابروی خیال میپردازد و میگوید که مردم به قدری تحت تأثیر این خیال قرار دارند که هر چقدر هم بخواهند باهوش باشند، باز هم دچار سردرگمی میشوند و به سادگی تحت تأثیر میآیند.