گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۶۱

عجز نپسندید از ما شکوهٔ قاتل بلند
جز مژه‌ گردی نشد از کوشش بسمل بلند
هستی موهوم ما در حسرت ایجاد سوخت
سایه‌واری هم نگردیدیم ز آب و گل بلند
باعث آزادی سرو است یأس بی‌بری
دستگاه آه باشد در شکست دل بلند
مایهٔ شکر و شکایتهای ما کم فرصتی است
نیست جزگرد نفس ازشخص مستعجل بلند
چون به آسایش رسیدی شعلهٔ دل مر‌ده گیر
از جرس مشکل که گردد ناله در منزل بلند
جاه را با آبروی خاکساریها مسنج
نیست ممکن گردن موج از سر ساحل بلند
چشم اهل جود اگر می‌داشت رنگی از تمیز
اینقدر هرگز نمی‌شد نالهٔ سایل بلند
پای از خود رفتن ما بود سر برداشتن
موج بی‌تمکین ما زین بحر شد غافل بلند
ما ز صد دیوان به یک مصرع قناعت کرده‌ایم
نشئهٔ صهبا چه دارد فطرت بیدل بلند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عجز نپسندید از ما شکوهٔ قاتل بلند
جز مژه‌ گردی نشد از کوشش بسمل بلند
هوش مصنوعی: ما هرگز از ناتوانی خود شکایت نکردیم و از درد خود چیزی جز اشک بیرون نیامد. تلاش ما تنها به اندازه اشک زدن بود و بس.
هستی موهوم ما در حسرت ایجاد سوخت
سایه‌واری هم نگردیدیم ز آب و گل بلند
هوش مصنوعی: وجود ناپایدار ما در آرزوی خلق شدن سوخت و در حسرت زندگی، حتی به صورت سایه‌ای هم از آب و خاک برنخاستیم.
باعث آزادی سرو است یأس بی‌بری
دستگاه آه باشد در شکست دل بلند
هوش مصنوعی: یأس و ناامیدی از تلاش و کوشش، سبب زوال و شکسته شدن دل است؛ برعکس، امید و استقلال سبب رشد و آزادگی می‌شود.
مایهٔ شکر و شکایتهای ما کم فرصتی است
نیست جزگرد نفس ازشخص مستعجل بلند
هوش مصنوعی: ما بهانه‌هایی برای شادی و ناراحتی‌های خود داریم، اما زمان بسیار کوتاه است و چیزی جز نفس‌ها و لحن‌های پرشتاب ما در دست نیست.
چون به آسایش رسیدی شعلهٔ دل مر‌ده گیر
از جرس مشکل که گردد ناله در منزل بلند
هوش مصنوعی: وقتی به آرامش و آسایش رسیدی، نگذار آتش دل تو خاموش شود و از صدای جرس مشکل نترس، زیرا که ممکن است ناله و فریاد در خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنی، بلند شود.
جاه را با آبروی خاکساریها مسنج
نیست ممکن گردن موج از سر ساحل بلند
هوش مصنوعی: جاه و مقام را با آبرومندی ناشی از تواضع مقایسه نکن، زیرا ممکن است بلندای گردن موج از سطح دریا بیشتر باشد.
چشم اهل جود اگر می‌داشت رنگی از تمیز
اینقدر هرگز نمی‌شد نالهٔ سایل بلند
هوش مصنوعی: اگر چشم انسان‌های بخشنده و مهربان رنگی از پاکی و صفا داشت، هرگز صدای ناله و زاری درخواست‌کنندگان این‌قدر بلند و دردناک نمی‌شد.
پای از خود رفتن ما بود سر برداشتن
موج بی‌تمکین ما زین بحر شد غافل بلند
هوش مصنوعی: وقتی که ما از خود خواهی‌ و خودپسندی خارج شدیم، موج بی‌طراحی و بی‌نظم در این دریا به وجود آمد و ما از این وضعیت غافل ماندیم.
ما ز صد دیوان به یک مصرع قناعت کرده‌ایم
نشئهٔ صهبا چه دارد فطرت بیدل بلند
هوش مصنوعی: ما از میان صدها شعر فقط به یک بیت راضی شده‌ایم؛ چرا که حال و هوای شربت مستی چه چیزی در ذات بیدل و عاشق دارد.