غزل شمارهٔ ۱۴۳۱
هر نفس دل صدهزار اندیشه پیدا میکند
جنبش این دانه چندین ریشه پیدا میکند
اقتضای جلوه دارد اینقَدَر تمهید رنگ
تا پری بیپرده گردد شیشه پیدا میکند
شمع این محفل مرا بر سوختن پروانه کرد
هرکه باشد غیرت از هم پیشه پیدا میکند
مرد را سامان غیرت عارضی نبود که شیر
ناخن و دندان همان در بیشه پیدا میکند
در زوال عمر وضع قامت پیری بس است
نخل این باغ ازخمیدن تیشه پیدا میکند
یأس دل کم نیست گر خواهی ز خود برخاستن
نشئهواری از شکست این شیشه پیدا میکند
حسرت پیکان او بیناله نپسندد مرا
آخر این تخم محبت ریشه پیدا میکند
دل وفا، بلبل نوا، واعظ فسون، عاشق جنون
هرکسی در خورد همت پیشه پیدا میکند
عرصهٔ آفاق جای جلوهٔ یک ناله نیست
نیگره از تنگی این بیشه پیدا میکند
بیدل از سیر تأملخانهٔ دل نگذری
نقشها این پردهٔ اندیشه پیدا میکند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر نفس دل صدهزار اندیشه پیدا میکند
جنبش این دانه چندین ریشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: با هر نفسی، دل انسان هزاران فکر و اندیشه را تجربه میکند و همینطور این دانه (نشانهای از زندگی یا وجود) ریشههای زیادی را میسازد و توسعه میدهد.
اقتضای جلوه دارد اینقَدَر تمهید رنگ
تا پری بیپرده گردد شیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: برای اینکه زیبایی به خوبی نمایان شود، لازم است که مقدماتی چیده شود، تا به مانند یک پری، که پردهای در کار نیست، شفافیت پیدا کند.
شمع این محفل مرا بر سوختن پروانه کرد
هرکه باشد غیرت از هم پیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: شمع این مجلس من را به سوختن وادار کرد. هر کس غیرت داشته باشد، میتواند از همکاران خود فاصله بگیرد و تفاوتی در رفتارشان مشاهده کند.
مرد را سامان غیرت عارضی نبود که شیر
ناخن و دندان همان در بیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: مردی که غیرت دارد، نیازی به حمایت و کمک ندارد، زیرا او مانند شیر، قدرت و شجاعت خود را در دل جنگل نشان میدهد و به تنهایی میتواند روی پای خود بایستد.
در زوال عمر وضع قامت پیری بس است
نخل این باغ ازخمیدن تیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: با گذشت زمان و پیری، قامت انسان به حالت خمیده درمیآید، مانند اینکه درخت نخیلی که در این باغ است، وقتی به سن پیری میرسد، نشانههای خمیدگیاش نمایان میشود.
یأس دل کم نیست گر خواهی ز خود برخاستن
نشئهواری از شکست این شیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از دل شکسته و ناامیدی بیرون بیایی، باید بدانی که این شکست میتواند به تو حالت شگفتانگیز و سرخوشی بدهد.
حسرت پیکان او بیناله نپسندد مرا
آخر این تخم محبت ریشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: آرزو و حسرت عشق او را بدون درد و غم نمیپسندم؛ زیرا این محبت در دل من ریشه میزند و رشد میکند.
دل وفا، بلبل نوا، واعظ فسون، عاشق جنون
هرکسی در خورد همت پیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: هر کسی با دل وفادار، آواز دلنواز و سخنان دلربا، در عشق و جنون خود راهی را پیدا میکند که مناسب اوست.
عرصهٔ آفاق جای جلوهٔ یک ناله نیست
نیگره از تنگی این بیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: جهان اطراف مناسب بروز یک ناله و اندوه نیست، چرا که از شدت تنگی و محدودیت این جنگل، حتی نشانهای نمایان نمیشود.
بیدل از سیر تأملخانهٔ دل نگذری
نقشها این پردهٔ اندیشه پیدا میکند
هوش مصنوعی: اگر به دقت در دل و احساسات خود فکر کنی، میتوانی متوجه شوی که افکار و تصورات درونیات مثل نقوشی بر پردهای از اندیشه نمایان میشوند.