گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۱۲

هر کجا سعی جنون بر عزم جولان بشکند
کوه تا دشت از هجوم ناله دامان بشکند
دل به خون می‌غلتد از یاد تبسّمهای یار
همچو آن ‌زخمی‌ که بر رویش نمکدان بشکند
می‌دمد از ابرویش‌ چینی‌ که‌ عرض شوخیش
پیچ و تاب ناز در شاخ غزالان بشکند
دل شکستن زلف او را آنقدر دشوار نیست
می‌تواند عالمی فکر پریشان بشکند
برنمی‌دارد تأمل نسخهٔ دیوانگی
کم‌ کسی اندیشه بر مضمون عریان بشکند
بر تغافلخانهٔ ابروی او دل بسته‌ایم
یارب این مینا همان بر طاق نسیان بشکند
هیچکس در بزم دیدار آنقدر گستاخ نیست
ای خدا در دیدهٔ آیینه مژگان بشکند
کوه هم از ناله خواهد رنگ تمکین باختن
گر دل دانا به حرف پوچ نادان بشکند
با درشتان ظالمان هم بر حساب عبرتند
سنگ ‌اگر مرد است‌، جای شیشه‌، ‌سندان بشکند
لقمه‌ای بر جوع مردمخوار غالب می‌شود
به که دانا گردن ظالم به احسان بشکند
بی‌مصیبت گریه بر طبع درشتت سود نیست
سنگ در آتش فکن تا آبش آسان بشکند
بر سر بی‌مغز بیدل تا به‌کی لرزد دلت
جوز پوچ آن به که هم در دست طفلان بشکند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کجا سعی جنون بر عزم جولان بشکند
کوه تا دشت از هجوم ناله دامان بشکند
هوش مصنوعی: در هر جایی که تلاش و شورش جنون به عزم و اراده ضربه بزند، کوه‌ها نیز فرو می‌ریزند و دشت‌ها در برابر ناله‌های شدید و مصیبت‌ها تسلیم می‌شوند.
دل به خون می‌غلتد از یاد تبسّمهای یار
همچو آن ‌زخمی‌ که بر رویش نمکدان بشکند
هوش مصنوعی: دل از یاد لبخندهای محبوبش و درد ناشی از آن می‌لرزد، مانند زخمی که وقتی رویش نمک می‌پاشند، احساس بیشتری از درد می‌کند.
می‌دمد از ابرویش‌ چینی‌ که‌ عرض شوخیش
پیچ و تاب ناز در شاخ غزالان بشکند
هوش مصنوعی: از ابروی او نسیمی می‌وزد که با زیبایی شوخ و فریبنده‌اش، می‌تواند ناز و لطافت در شاخ‌های غزالان را بشکند.
دل شکستن زلف او را آنقدر دشوار نیست
می‌تواند عالمی فکر پریشان بشکند
هوش مصنوعی: شکستن دل به خاطر زیبایی زلف او چندان سخت نیست، زیرا این قدرت را دارد که یک عالم را به فکر و پریشانی بیندازد.
برنمی‌دارد تأمل نسخهٔ دیوانگی
کم‌ کسی اندیشه بر مضمون عریان بشکند
هوش مصنوعی: کسی که به عمق موضوعی فکر کند، به راحتی نمی‌تواند از روی نسخه‌ای سطحی که نشان‌دهنده دیوانگی است، قضاوت کند و به معنای واقعی آن پی ببرد.
بر تغافلخانهٔ ابروی او دل بسته‌ایم
یارب این مینا همان بر طاق نسیان بشکند
هوش مصنوعی: ما به زیبایی و بی‌توجهی ابروی او دل داده‌ایم. ای خدا، ما امیدواریم که این مینا (نوشیدنی) همان‌طور که در طاق نسیان می‌شکند، ما را هم از یاد ببرد.
هیچکس در بزم دیدار آنقدر گستاخ نیست
ای خدا در دیدهٔ آیینه مژگان بشکند
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در حضور محبوب آنقدر جسور نیست که به چشمان او زل بزند و نگاهش را بشکند.
کوه هم از ناله خواهد رنگ تمکین باختن
گر دل دانا به حرف پوچ نادان بشکند
هوش مصنوعی: اگر دل آگاه و دانا به حرف‌های بی‌اساس و ناآگاهانه گوش دهد، حتی کوه نیز از ناله و شکسته‌خوری تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و تسلیم خواهد شد.
با درشتان ظالمان هم بر حساب عبرتند
سنگ ‌اگر مرد است‌، جای شیشه‌، ‌سندان بشکند
هوش مصنوعی: با افراد ستمگر و قدرتمند همیشه باید با احتیاط رفتار کرد. اگر کسی واقعاً مرد باشد و جرأت داشته باشد، باید در موقعیت‌های سخت، همانند سنگی استوار عمل کند و نه مانند شیشه که به راحتی شکستنی است.
لقمه‌ای بر جوع مردمخوار غالب می‌شود
به که دانا گردن ظالم به احسان بشکند
هوش مصنوعی: بهتر است که سخاوت و مهربانی در برابر ظلم و ستم برتری داشته باشد، حتی اگر فردی با علم و دانشی باشد. در واقع، کمک به نیازمندان و مهربانی در برابر بیدادگری، ارزشی بیشتر از دانش خشک و بی‌روح دارد.
بی‌مصیبت گریه بر طبع درشتت سود نیست
سنگ در آتش فکن تا آبش آسان بشکند
هوش مصنوعی: گریه کردن بر روی سختی و ناهنجاری‌ها فایده‌ای ندارد. برای نرم شدن و تغییر حالت، باید با مشکلات رو به رو شد و از آن‌ها گذشت، مانند این‌که سنگ را در آتش بگذاری تا نرم و شکستنی شود.
بر سر بی‌مغز بیدل تا به‌کی لرزد دلت
جوز پوچ آن به که هم در دست طفلان بشکند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که چرا باید همواره نگران یا ترسان باشی از چیزهایی که هیچ ارزشی ندارند و مانند میوه‌های بی‌مغز و بی‌خاصیت هستند. بهتر است چیزهای بی‌فایده را رها کنی و اجازه دهی که دیگران آن‌ها را بشکنند یا کنار بگذارند، زیرا هیچ فایده‌ای برای تو ندارند.

حاشیه ها

1402/02/01 02:05
فاطمه یاوری

هیچکس در بزم دیدار آنقدر گستاخ نیست

ای خدا در دیده ی آیینه مژگان بشکند

کوه هم از ناله خواهد رنگ تمکین باختن

گر دل دانا به حرف پوچ نادان بشکند