گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۰۳

دلها تامل آینهٔ حسن مطلقند
چندانکه می‌زنند نفس شاهد حقند
طبعت مباد منکر موهومی مثال
کاین نقشها به خانهٔ آیینه رونقند
چون گردباد فاخته‌های ریاض انس
هرچند می‌پرند به‌ گردون مطوقند
در مکتب ادب رقمان رموز عشق
کام و زبان بهم چو قلمهای بی‌شقند
جز مکر در طبیعت زهاد شهر نیست
این ‌گربه‌طینتان همه یک چشم ازرقند
در جنتی‌که وعدهٔ نعمت شنیده‌ای
آدم کجاست اکثر سکانش احمقند
این هرزه فطرتان به هر علم و فن دخیل
در نسخهٔ قدیم عبارات ملحقند
شرم طلب هم آینه‌دار هدایتی است
پلها بر این محیط نگون گشته زورقند
بیدل ‌کباب سوختگانم‌ که چون سپند
درآتشند وگرم شلنگ معلقند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلها تامل آینهٔ حسن مطلقند
چندانکه می‌زنند نفس شاهد حقند
هوش مصنوعی: دل‌ها همچون آینه‌هایی هستند که زیبایی مطلق را به خوبی منعکس می‌کنند و هر چه بیشتر به آن‌ها توجه شود، بیشتر حقیقت را درک می‌کنند.
طبعت مباد منکر موهومی مثال
کاین نقشها به خانهٔ آیینه رونقند
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چرا بعضی‌ها وجود چیزهای غیرواقعی را انکار می‌کنند، در حالی که این تصاویر زیبا مانند نقش و نگارهایی هستند که به آینه زیبایی و جلا می‌بخشند.
چون گردباد فاخته‌های ریاض انس
هرچند می‌پرند به‌ گردون مطوقند
هوش مصنوعی: فاخته‌ها که در باغ‌ها و باغچه‌ها زندگی می‌کنند، مانند گردباد به هوا بلند می‌شوند، اما هرچند که به دور می‌روند، همچنان به همان محیط خود وابسته هستند و به آن برمی‌گردند.
در مکتب ادب رقمان رموز عشق
کام و زبان بهم چو قلمهای بی‌شقند
هوش مصنوعی: در مدرسه ادب، اعداد نشان‌دهنده اسرار عشق هستند و گفتار و احساسات همچون قلم‌های بی‌شکست با هم در تعامل‌اند.
جز مکر در طبیعت زهاد شهر نیست
این ‌گربه‌طینتان همه یک چشم ازرقند
هوش مصنوعی: جز فریب و نیرنگ در خوی زاهدان این شهر چیزی نیست. همه افرادی که در اینجا هستند، به نوعی دارای باطن نادرست و فریبنده‌اند.
در جنتی‌که وعدهٔ نعمت شنیده‌ای
آدم کجاست اکثر سکانش احمقند
هوش مصنوعی: در بهشتی که از نعمت‌ها صحبت شده، آدم کجاست؟ بیشتر ساکنان آنجا نادان هستند.
این هرزه فطرتان به هر علم و فن دخیل
در نسخهٔ قدیم عبارات ملحقند
هوش مصنوعی: این افراد بی‌ارزش در هر علم و فن، خود را به روش‌های قدیمی و عبارات گذشته وابسته کرده‌اند.
شرم طلب هم آینه‌دار هدایتی است
پلها بر این محیط نگون گشته زورقند
هوش مصنوعی: شرم و حیا مانند آینه‌ای هستند که هدایت را نشان می‌دهند؛ در این دنیای تاریک و نابسامان، قایق‌ها به درستی راه نمی‌یابند.
بیدل ‌کباب سوختگانم‌ که چون سپند
درآتشند وگرم شلنگ معلقند
هوش مصنوعی: بیدل، افرادی را توصیف می‌کند که مانند زیر خاکستر سوختگان، داغ و سوزان هستند و به‌گونه‌ای دچار عذاب و رنج می‌باشند. این افراد همچنان در حال قافلگی و معلق میان درد و امید به آرامش هستند.