غزل شمارهٔ ۱۴۰۱
چه بوربا و چه مخمل حجاب میبافند
به هر چه دیده گشادیم خواب میبافند
قماش کسوت هستی نمیتوان دریافت
حریر وهم به موج سراب میبافند
نفس چه سحر طرازد به عرض راحت ما
درین طلسم همین پیچ وتاب میبافند
ز لاف ما و من ای بیخودان پوچ قماش
کتان به کارگه ماهتاب میبافند
ز تار و پود هجوم خطش مشو غافل
که بهر فتنهی آن چشم، خواب می بافند
به کارگاه نفس ره نبردهای کانجا
هزار ناله به یک رشته تاب میبافند
کمند سعی جهان جز نفس درازی نیست
چو عنکبوت سراسر لعاب میبافند
عبث به فکر قماش ثبات جامه مدر
به عالمیکه تویی انقلاب میبافند
به وهم خون شدهٔکو چمن،کجاست بهار
هنوز رنگ به طبع سحاب میبافند
ز تیغ یار سر ما بلند شد بیدل
به موج خیمهٔ ناز حباب میبافند
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه بوربا و چه مخمل حجاب میبافند
به هر چه دیده گشادیم خواب میبافند
هوش مصنوعی: بدون توجه به اینکه پارچههای مختلفی مانند بوربا و مخمل برای پوشش تهیه میشود، هر چیزی که میبینیم، خواب و خیالهایی را برای ما میسازد.
قماش کسوت هستی نمیتوان دریافت
حریر وهم به موج سراب میبافند
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند لباسی از حقیقت زندگی بپوشد، چون دروغ و توهم مانند تار و پودهایی در آبهای سراب بافته میشوند.
نفس چه سحر طرازد به عرض راحت ما
درین طلسم همین پیچ وتاب میبافند
هوش مصنوعی: نفس ما چه جادویی دارد که به راحتی ما در این دنیای پیچیده و پر رمز و راز دچار میشود و تنها با این بازیهای پیچیده، ما را سرگرم میکند.
ز لاف ما و من ای بیخودان پوچ قماش
کتان به کارگه ماهتاب میبافند
هوش مصنوعی: ما و شما که بیخودید، فقط در حرفهایمان به خود میبالیم؛ در حالی که حقایق واقعی، مثل تولید پارچههای نازک و زیبا، در کارگاههایی واقعی و روشن انجام میشود.
ز تار و پود هجوم خطش مشو غافل
که بهر فتنهی آن چشم، خواب می بافند
هوش مصنوعی: به خطوط نوشتههای او بیتوجه نباش، زیرا چشمان او به دنبال ایجاد مشکل و فتنه هستند و در این بین، مشغول بافتن خوابهایی برای فریب دادن هستند.
به کارگاه نفس ره نبردهای کانجا
هزار ناله به یک رشته تاب میبافند
هوش مصنوعی: در جایی که نفس و درون را نمیشناسی، متوجه نمیشوی که در اینجا هزاران درد و غم به هم متصل میشوند و به مانند یک رشته به هم بافته میشوند.
کمند سعی جهان جز نفس درازی نیست
چو عنکبوت سراسر لعاب میبافند
هوش مصنوعی: تلاش و زحمت در این دنیا تنها به کشیدن نفسهای طولانی شباهت دارد. همچون عنکبوت که به دور خود تار میتند و دنیای خود را میسازد.
عبث به فکر قماش ثبات جامه مدر
به عالمیکه تویی انقلاب میبافند
هوش مصنوعی: به خودت زحمت نده که برای نگهداری و ثبات لباس عوضی فکر کنی، در دنیایی که تویی مردم به دنبال ایجاد تغییرات و انقلاب هستند.
به وهم خون شدهٔکو چمن،کجاست بهار
هنوز رنگ به طبع سحاب میبافند
هوش مصنوعی: چمن به سرخی خون درآمده و بهار کجاست؟ هنوز ابرها رنگهایی برای زندگی به زمین نمیدهند.
ز تیغ یار سر ما بلند شد بیدل
به موج خیمهٔ ناز حباب میبافند
هوش مصنوعی: از تیزی و شجاعت دوست، سر ما به آسمان بلند شده است. بیدل (شاعر) در حال مشاهده است که همچون حبابی در زیر خیمهٔ ناز و زیبایی فراموش شده، همه چیز به زیبایی و نشاط میسازد.