گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۰۰

به‌ گفتگوی کسان مردمی که می‌لافند
چو خط به معنی خود نارسیده حرافند
مباش غره انصاف کاین نفس‌بافان
به پنبه‌کاری مغز خیال ندافند
توانگری‌که دم از فقر می‌زند غلط است
به موی‌کاسهٔ چینی نمد نمی‌بافند
تهیهٔ سپر از احتراز کن کامروز
به قطع هم‌، بد ونیک زمانه سیافند
سخن چه عرض نجابت دهد در آن محفل
که سیم و ‌‌زر نسبان همچو جدول اشرافند
غرض ز صحبت اگر پاس آبرو باشد
حذر کنید که ابنای جاه اجلافند
در بهشت معانی به رویشان مگشا
که این جهنمی چند ننگ اعرافند
به‌علم‌پوچ چوجهل مرکبند بسیط
به فطرت کشفی درسگاه ‌کشافند
ز وضعشان مطلب نیم نقطه همواری
که‌ یک قلم به خم و پیچ سرکشی ‌کافند
تمام بیهوده گویند و نازکی این است
که چشم بر طمع ریشخند انصافند
ازین خران مطلب مردمی‌ که چون‌گرداب
به موج آب منی غرق ‌تا لب نافند
به خاک تیره مزن نقد ابرو بیدل
درین دیارکه کوران چند صرافند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به‌ گفتگوی کسان مردمی که می‌لافند
چو خط به معنی خود نارسیده حرافند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افرادی که به بحث و گفتگو می‌پردازند، مانند افرادی هستند که باوجود تلاش بسیار، به هدف واقعی خود نرسیده‌اند. آنها فقط در حال حرف زدن و مباحثه کردن هستند، بدون اینکه به عمق موضوع بپردازند یا به درک صحیحی از آن دست یابند.
مباش غره انصاف کاین نفس‌بافان
به پنبه‌کاری مغز خیال ندافند
هوش مصنوعی: به خودت دلخوش نباش که این افراد به ظاهری عادلانه رفتار می‌کنند؛ زیرا آنها با بازی کردن با افکار و احساسات، تو را فریب می‌دهند.
توانگری‌که دم از فقر می‌زند غلط است
به موی‌کاسهٔ چینی نمد نمی‌بافند
هوش مصنوعی: ثروتمندی که در مورد فقر صحبت می‌کند، اشتباه می‌کند؛ چرا که به موهای کاسه‌ چینی، نمد نمی‌بافند.
تهیهٔ سپر از احتراز کن کامروز
به قطع هم‌، بد ونیک زمانه سیافند
هوش مصنوعی: در این روزها از فراهم کردن وسیله‌ای برای دفاع بپرهیز، چون زمانه خوب و بد ندارد و شبیه یک شمشیرزن است که نمی‌توان به او اعتماد کرد.
سخن چه عرض نجابت دهد در آن محفل
که سیم و ‌‌زر نسبان همچو جدول اشرافند
هوش مصنوعی: در مجلسی که افراد با ثروت و مقام بالا همچون زینت‌های باارزش دیده می‌شوند، کلام و بیان ادب و نزاکت چه ارزشی دارد؟
غرض ز صحبت اگر پاس آبرو باشد
حذر کنید که ابنای جاه اجلافند
هوش مصنوعی: اگر هدف از سخن‌گفتن حفظ آبرو باشد، باید مراقب باشید چون افراد بی‌فرهنگ و نادان ممکن است آسیب برسانند.
در بهشت معانی به رویشان مگشا
که این جهنمی چند ننگ اعرافند
هوش مصنوعی: در بهشت، معانی و مفاهیم را برای آن‌ها فاش نکن، زیرا این افراد در حقیقت در جهنم گرفتارند و فقط به خاطر حجاب‌های ظاهری خود، به مکان‌های بهتر راه یافته‌اند.
به‌علم‌پوچ چوجهل مرکبند بسیط
به فطرت کشفی درسگاه ‌کشافند
هوش مصنوعی: به علم بی‌اساس، مانند مرکب است، در حالی که فطرت، با کشف و درک عمیق، در محیط‌های شناختی و آگاهی، به حقیقت دست می‌یابد.
ز وضعشان مطلب نیم نقطه همواری
که‌ یک قلم به خم و پیچ سرکشی ‌کافند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از شرایط و اوضاع آنها چیزی به دست نمی‌آید، حتی یک نکته کوچک نیز که نشان‌دهنده‌ی ثبات یا نظم باشد وجود ندارد، و تمام آنها در هم و پیچیده‌اند، به گونه‌ای که به سادگی نمی‌توان آنها را تفسیر کرد.
تمام بیهوده گویند و نازکی این است
که چشم بر طمع ریشخند انصافند
هوش مصنوعی: همه چیز بیهوده و بدون فایده به نظر می‌رسد، اما نکته ظریف این است که باید به انصاف نگاه کنیم و در دل طمع، ریشخند را ببینیم.
ازین خران مطلب مردمی‌ که چون‌گرداب
به موج آب منی غرق ‌تا لب نافند
هوش مصنوعی: این معنا را می‌توان این‌گونه بیان کرد: از این افراد بی‌خبر و نادان پرهیز کن که مانند گرداب، انسان را در خود محو کرده و به عمق می‌کشند.
به خاک تیره مزن نقد ابرو بیدل
درین دیارکه کوران چند صرافند
هوش مصنوعی: در این دیار، که افراد نابینا بسیاری وجود دارند و بهشت خود را درک نمی‌کنند، به راحتی نمی‌توان زیبایی‌ها را با زحمت به دست آورد.