غزل شمارهٔ ۱۳۹۷
از چه دعوی شمعها گردن به بالا میکشند
بر هوا حیف است چشمی کز ته پا میکشند
شبهه نتوانکرد رفع ازکارگاه عمر و وزید
روزگاری شد که از ما نام ما وامیکشند
معنی ما بیعبارت لفظ ما بیامتیاز
بوی گل نقشی ز ما پنهان و پیدا میکشند
میپرستان از خمار آگاه باید زیستن
انتقام عشرت امروز ، فردا میکشند
رحم بر قارونسرشتان کن که از افسون حرص
این خران زیر زمین هم بار دنیا میکشند
چون تعلقرفت دیگر ذوق آزادی کجاست
خار پا با شوخی رفتار یکجا میکشند
قانعان ساحل بیدستپاییهای عجز
دام ماهی گر کشند از آب دربا میکشند
بس که وقف مشرب اهل قناعت سرخوشیست
گر همه خمیازهٔ باشد جام صهبا میکشند
خواهد آخر بینفسگشتن به عریانیکشید
مدتی شد رشته از پیراهن ما میکشند
گوش مستان آشنای حرف و صوت غیر نیست
کوه گر نالد همان قلقل ز مینا میکشند
تشنهٔ وصلم به آن حسرت که نقاشان صنع
گر کشند از پرده تصویرم زبانها می کشند
ما عبث بیدل به قید بام و در افسردهایم
خانمانها نیز رخت خود به صحرا میکشند
غزل شمارهٔ ۱۳۹۶: زان زر و سیم که این مردم باذل بخشندغزل شمارهٔ ۱۳۹۸: جماعتیکه نظرباز آن بر و دوشند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از چه دعوی شمعها گردن به بالا میکشند
بر هوا حیف است چشمی کز ته پا میکشند
هوش مصنوعی: شمعها به چه دلیلی سرشان را بلند میکنند و خود را به آسمان میزنند؟ دریغ از چشمی که فقط به پای خود نگاه میکند و از عمق وجودش غافل است.
شبهه نتوانکرد رفع ازکارگاه عمر و وزید
روزگاری شد که از ما نام ما وامیکشند
هوش مصنوعی: در زندگی نمیتوان به راحتی مشکلات و سوالات را حل کرد، و زمانی رسیده که دیگران از نام و یاد ما بهرهبرداری میکنند.
معنی ما بیعبارت لفظ ما بیامتیاز
بوی گل نقشی ز ما پنهان و پیدا میکشند
هوش مصنوعی: ما در عمق وجودمان مفاهیم و احساساتی داریم که نمیتوانیم بهخوبی آنها را با کلمات بیان کنیم. کلمات ما قادر نیستند که بهطور کامل تفاوتها و زیباییهای درون ما را نشان دهند. همچون بوی گل که هم به لطف طبیعت قابل حس است و هم بهصورت آشکار و پنهان به شکل تصویر درمیآید.
میپرستان از خمار آگاه باید زیستن
انتقام عشرت امروز ، فردا میکشند
هوش مصنوعی: افرادی که پیرو شهوات و لذتها هستند، باید از حالت نشئگی و مستی خود آگاه باشند، زیرا لذتهای امروز چیزی جز انتقام فردا نیست و ممکن است در آینده عواقب بدی را به دنبال داشته باشد.
رحم بر قارونسرشتان کن که از افسون حرص
این خران زیر زمین هم بار دنیا میکشند
هوش مصنوعی: بر کسانی که مانند قارون به خشم و حرص گرفتارند رحم کن، زیرا حتی این انسانهای حریص، همانند خرهایی که بار دنیا را بر دوش دارند، در زیر زمین هم به دنبال دنیاست.
چون تعلقرفت دیگر ذوق آزادی کجاست
خار پا با شوخی رفتار یکجا میکشند
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از وابستگیها رها میشود، دیگر خبری از لذت آزادی نیست. درد و مشکلات، به راحتی کنار هم قرار میگیرند و با شوخی و به راحتی با هم تحمل میشوند.
قانعان ساحل بیدستپاییهای عجز
دام ماهی گر کشند از آب دربا میکشند
هوش مصنوعی: افرادی که به کمترینها راضی هستند و از ناتوانیهای خود ناراضیاند، اگر ماهیگران از آب دریا دست خالی بیرون بیایند، آنها هم با دست خالی میرود.
بس که وقف مشرب اهل قناعت سرخوشیست
گر همه خمیازهٔ باشد جام صهبا میکشند
هوش مصنوعی: اهل قناعت افرادی هستند که به آنچه دارند راضیاند و از زندگی خود لذت میبرند. حتی اگر همهٔ آنها هیچچیز نداشته باشند و در حال خوابآلودگی باشند، باز هم میتوانند با نوشیدن جامی از شراب شاداب و خوشحال شوند. این نشان میدهد که شادی و سرخوشی ممکن است حتی در شرایط ساده و با حداقل داشتهها نیز وجود داشته باشد.
خواهد آخر بینفسگشتن به عریانیکشید
مدتی شد رشته از پیراهن ما میکشند
هوش مصنوعی: مدتی است که ما را از یکدیگر جدا کردهاند و به زودی مجبور خواهیم شد به حالت عریانی و بینفس بودن روی آوریم.
گوش مستان آشنای حرف و صوت غیر نیست
کوه گر نالد همان قلقل ز مینا میکشند
هوش مصنوعی: گوش مستها فقط به حرفها و صداهای خاصی توجه دارند و صدای دیگران برایشان آشنا نیست. اگر کوه هم فریاد بزند، آنها فقط صدای جویبار و نغمهی مینا را میشنوند و تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
تشنهٔ وصلم به آن حسرت که نقاشان صنع
گر کشند از پرده تصویرم زبانها می کشند
هوش مصنوعی: من به شدت در انتظار وصال محبوبم هستم و از این حسرت رنج میبرم که هنرمندان با خلاقیت خود تصویر مرا روی پردهها به تصویر میکشند و زبانها دربارهام صحبت میکنند.
ما عبث بیدل به قید بام و در افسردهایم
خانمانها نیز رخت خود به صحرا میکشند
هوش مصنوعی: ما بدون دلیل به قید و بند درها و دیوارها گرفتاریم، حتی در خانهها هم وسایل و لوازم را به بیرون میبرند.