گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۹۱

عشاق‌ گر از سبحه و زنار نویسند
دردسر دلهای گرفتار نویسند
آن معنی تحقیق که تکرار ندارد
بر صفحه زنند آتش و یکبار نویسند
شرح جگر چاک من این‌ کهنه دبیران
هر چند نویسند چه مقدار نویسند
صد جاست قلم خوردهٔ مژگان تغافل
آن نامه که خوبان به من زار نویسند
قاصد به محبان ز تمنا چه رساند
آیینه بیارید که دیدار نویسند
صد عمر ابد دفتر اعجاز گشاید
کز قامت موزون تو رفتار نویسند
امید پیامیست به زلف از دل تنگم
سطری اگر از نقطه گره‌دار نویسند
زنهاری عجزند ضعیفان چه توان کرد
بر خاک مگر یکدو الف‌وار نویسند
بر صفحهٔ بی‌مطلبی‌ام نقش تعین
کم هم ننوشتند که بسیار نویسند
بگذار که نقش خط پیشانی ما را
بر طاق پریخانهٔ اسرار نویسند
جز ناله اسیران قفس هیچ ندارند
خطی‌ به هوا کاش ز منقار نویسند
حیف است تنزه رقمان قلم عفو
اعمال من از شرم نگون سار نویسند
منشور عذاب ابد است اینکه پس از مرگ
بر لوح مزارم دل بیمار نویسند
جز سجده نشد از ورق سایه نمودار
زین بیش خط جبهه چه هموار نویسند
تا حشر ز منت به ته سنگ بخوابم
گر بر سر من سایهٔ دیوار نویسند
در روز توان خواند خط جبههٔ بیدل
چون شمع همه ‌گر به شب تار نویسند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشاق‌ گر از سبحه و زنار نویسند
دردسر دلهای گرفتار نویسند
هوش مصنوعی: عاشقان اگر از تسبیح و زینت نویسند، درد و مشکل دل‌های درگیر را به تصویر می‌کشند.
آن معنی تحقیق که تکرار ندارد
بر صفحه زنند آتش و یکبار نویسند
هوش مصنوعی: معنای حقیقی که نیازی به تکرار ندارد، همچون شعله‌ای بر روی صفحه‌ای می‌درخشد و تنها یک بار نوشته می‌شود.
شرح جگر چاک من این‌ کهنه دبیران
هر چند نویسند چه مقدار نویسند
هوش مصنوعی: این شعر به درد و رنجی اشاره دارد که نویسندگان قدیمی و سنتی قادر به بیان آن نیستند، حتی اگر تلاش کنند تا با قلم خود آن را به تصویر بکشند. به نظر می‌رسد که عمق احساسات و تجربیات یک شخص فراتر از کلمات نوشته شده توسط دیگران است.
صد جاست قلم خوردهٔ مژگان تغافل
آن نامه که خوبان به من زار نویسند
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبا و معصوم، نامه‌ای را به من نوشته‌اند که در آن به زاری و گریه پرداخته‌اند، و این نامه در صد جا اثر قلم را نشان می‌دهد، زیرا من از حقیقت آن غفلت کرده‌ام.
قاصد به محبان ز تمنا چه رساند
آیینه بیارید که دیدار نویسند
هوش مصنوعی: پیام‌رسان چه می‌تواند به عاشقان بگوید، جز اینکه آینه‌ای بیاورید تا زیبا و تازه دیدار کنیم.
صد عمر ابد دفتر اعجاز گشاید
کز قامت موزون تو رفتار نویسند
هوش مصنوعی: هر صد عمر جاودانه، می‌تواند کتابی از شگفتی‌ها را باز کند، چون قامت موزون تو الهام‌بخش نویسندگان است.
امید پیامیست به زلف از دل تنگم
سطری اگر از نقطه گره‌دار نویسند
هوش مصنوعی: امید، پیامی است که از دل نگران و دل تنگ من به زلف معشوق منتقل می‌شود، انگار اگر به اندازه یک خط از گرهی در عشق بنویسم.
زنهاری عجزند ضعیفان چه توان کرد
بر خاک مگر یکدو الف‌وار نویسند
هوش مصنوعی: ضعیفان را هشدار می‌دهم که به خاطر ناتوانی خود ناامید نشوند، زیرا آن‌ها نمی‌توانند بر خاک رنج ببرند، مگر اینکه دو حرف الف را بنویسند.
بر صفحهٔ بی‌مطلبی‌ام نقش تعین
کم هم ننوشتند که بسیار نویسند
هوش مصنوعی: بر صفحهٔ زندگی‌ام که بی‌سر و سامان است، هیچ چیز مشخصی نوشته نشده و نویسندگان زیادی هم در این مورد کاری انجام نداده‌اند.
بگذار که نقش خط پیشانی ما را
بر طاق پریخانهٔ اسرار نویسند
هوش مصنوعی: اجازه بدهید تا اثر و نشان خط سرنوشت ما را بر دروازه‌های رازهای پنهان بنویسند.
جز ناله اسیران قفس هیچ ندارند
خطی‌ به هوا کاش ز منقار نویسند
هوش مصنوعی: تنها صدای ناله‌ها و گریه‌های افرادی که در قفس اسیرند، به گوش می‌رسد و هیچ نمادی از آزادی و آسمان وجود ندارد. کاش می‌توانستند از منقارشان بنویسند.
حیف است تنزه رقمان قلم عفو
اعمال من از شرم نگون سار نویسند
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که نویسنده نگران عواقب و اعمال ناپسند خود است و احساس شرمساری می‌کند. او به وضوح نشان می‌دهد که قصدی برای ارتکاب اعمال بد ندارد و از این که قلم او به ثبت این اعمال بپردازد عمیقاً ناراحت است. در واقع، او می‌خواهد از قضاوت دیگران در مورد خود اجتناب کند و تمایل دارد تا پاکی و بی‌گناهی را حفظ کند.
منشور عذاب ابد است اینکه پس از مرگ
بر لوح مزارم دل بیمار نویسند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که پس از مرگ، بر سنگ قبرم چیزهایی نوشته می‌شود که نشان‌دهنده عذاب و رنج‌های ابدی من است و به نوعی حال خراب من را به تصویر می‌کشد.
جز سجده نشد از ورق سایه نمودار
زین بیش خط جبهه چه هموار نویسند
هوش مصنوعی: جز سجده، هیچ چیز دیگری بر روی ورق نمایان نیست. از این بیشتر، چه نیازی به نوشتن است، در حالی که خط جبهه چنین صاف و واضح است؟
تا حشر ز منت به ته سنگ بخوابم
گر بر سر من سایهٔ دیوار نویسند
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که در زندگی دچار سختی و مشکلات شوم، به خاطر لطف و رحمت تو، می‌خواهم در تاریکی و فقر و تنهایی باشم، حتی اگر یاد تو بر دیوارها نوشته شود.
در روز توان خواند خط جبههٔ بیدل
چون شمع همه ‌گر به شب تار نویسند
هوش مصنوعی: در روز روشن، می‌توان از خط و نشان‌های بیدل فهمید، چرا که مانند شمعی است که در شب تاریک می‌درخشد.