غزل شمارهٔ ۱۳۷۲
حسرت زلف توام بود شکستم دادند
وصل میخواستم آیینه به دستم دادند
بیخود شیوهٔ نازم که به یک ساغر رنگ
نُه فلک گردش از آن نرگس مستم دادند
دل خون گشته که آیینهٔ درد است امروز
حیرتی بود که در روز الستم دادند
صد چمن جلوه ببالد زغبارم تا حشر
گه به جولان تویی رنگ شکستم دادند
فال جولان چه زنم قطرهٔ گوهر شدهام
آنقدر جهد که یک آبله بستم دادند
بهر تسلیم غبار به هوا رفتهٔ من
سجده کم نیست به هرجاکه نشستم دادند
چه توان کرد که در قافلهٔ عرض نیاز
جرس آهنگ دل نالهپرستم دادند
نه فلک دایرهٔ مرکزتسلیم من است
دستگاه عجب از همت پستم دادند
ناوک همتم از جوشن اسبابگذشت
به تغافل چقدر صافی شستم دادند
بیدل از قسمت تشریف ازل هیچ مپرس
اینقدر دامن آلوده که هستم دادند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حسرت زلف توام بود شکستم دادند
وصل میخواستم آیینه به دستم دادند
هوش مصنوعی: من دلم به زلف تو حسرت میخورد و نتوانستم به وصالت برسم. در عوض، مرا با آیینهای به خودم مشغول کردند.
بیخود شیوهٔ نازم که به یک ساغر رنگ
نُه فلک گردش از آن نرگس مستم دادند
هوش مصنوعی: ناز و دلربایی من بیدلیل است، چرا که با یک جام، اثر زیبایی و جذابیت نرگس، مرا به حالت مستی و شگفتی کشانده است.
دل خون گشته که آیینهٔ درد است امروز
حیرتی بود که در روز الستم دادند
هوش مصنوعی: دل من از درد به شدت متأثر شده است و امروز در حیرت و شگفتی به سر میبرم، گویی که در روز قیامت مانند آیینهای دردهایم را نشان میدهند.
صد چمن جلوه ببالد زغبارم تا حشر
گه به جولان تویی رنگ شکستم دادند
هوش مصنوعی: صد چمن از گرد و غباری که من ایجاد کردهام، جلوهگر میشود، تا روز قیامت که تو به رنگ تازهای به نمایش درآیی.
فال جولان چه زنم قطرهٔ گوهر شدهام
آنقدر جهد که یک آبله بستم دادند
هوش مصنوعی: من به دنبال نشانههایی هستم و در این راه تلاش کردهام تا جایی که به یک دانهٔ باارزش تبدیل شدهام، اما تنها نتیجهام یک زخم کوچک بوده که نصیبم شده است.
بهر تسلیم غبار به هوا رفتهٔ من
سجده کم نیست به هرجاکه نشستم دادند
هوش مصنوعی: من به خاطر تسلیم و خضوعی که دارم، هر کجا که نشستهام، مانند غباری که در آسمان رفته، سجدهام کم نیست و مورد احترام قرار گرفتهاست.
چه توان کرد که در قافلهٔ عرض نیاز
جرس آهنگ دل نالهپرستم دادند
هوش مصنوعی: در قافلهای که به سوی درخواستها حرکت میکند، چه کاری میتوان کرد وقتی صدای دل بهعنوان آهنگ، فقط ناله میکند؟
نه فلک دایرهٔ مرکزتسلیم من است
دستگاه عجب از همت پستم دادند
هوش مصنوعی: نه آسمان گردان مرکز تو تسلیم من است، بلکه این دستگاه عجیب از تلاش پایینام به من داده شده است.
ناوک همتم از جوشن اسبابگذشت
به تغافل چقدر صافی شستم دادند
هوش مصنوعی: من با اراده و تلاش خود، به راحتی از موانع عبور کردم و به سادگی و با بیتوجهی، مشکلات را کنار زدم و بر آنها غلبه کردم.
بیدل از قسمت تشریف ازل هیچ مپرس
اینقدر دامن آلوده که هستم دادند
هوش مصنوعی: بیدل، به هیچوجه از قسمت و سرنوشت اولیهام نپرس؛ چون من به حدی دست و دامن آلودهام که همینقدر هم که دارم به من دادهاند.
حاشیه ها
1403/06/24 00:08
اشتیاق
حسرت زلف توام بود شکستم دادند
وصل میخواستم آیینه به دستم دادند