گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۶۴

محفل هستی به تحریک دلی آراستند
دانه‌ای در شوخی آمد حاصلی آراستند
ذره تا خورشید بال‌افشان‌انداز فناست
عرصهٔ امکان ز رقص بسملی آراستند
عقدهٔ‌ کار دو عالم دستگاه هوش بود
بیخودان آسانی از هر مشکلی آراستند
دل غبار آورد و چشمی‌ گشت با نم آشنا
غافلان هنگامهٔ آب وگلی آراستند
کعبه و بتخانه نقش مرکز تحقیق نیست
هرکجاگم‌گشت ره سرمنزلی آراستند
قلزم دل را کناری در نظر پیدا نبود
گرد حیرت جلوه‌گرشد ساحلی آراستند
ساده بود آیینهٔ امکان ز تمثال دویی
مشق حق‌ کردند و فرد باطلی آراستند
بی‌نیازبها به توفان عرق داد احتیاج
کز نم خجلت جبین سایلی آراستند
چون جرس از بسکه پیش‌آهنگ ساز وحشتیم
گرد ما برخاست هرجا محملی آراستند
دست هر امید محکم داشت دامان دلی
یاس تا بیکس نباشد بیدلی آراستند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

محفل هستی به تحریک دلی آراستند
دانه‌ای در شوخی آمد حاصلی آراستند
هوش مصنوعی: در جمع هستی، به تأثیر یک دل، زیبایی‌هایی خلق کردند و به شکل شوخی، دانه‌ای کاشتند که ثمرات بسیاری به وجود آورد.
ذره تا خورشید بال‌افشان‌انداز فناست
عرصهٔ امکان ز رقص بسملی آراستند
هوش مصنوعی: ذره تا خورشید، هر دو در حال پرواز و بالا رفتن هستند، اما هر دو در نهایت مختار و فناپذیرند. دنیای موجودات به خاطر نگریستن و شوق رقصیدن به مرگ، زینت یافته و آراسته شده است.
عقدهٔ‌ کار دو عالم دستگاه هوش بود
بیخودان آسانی از هر مشکلی آراستند
هوش مصنوعی: مسئله‌ی کار در دو جهان به دقت و درک عمیق نیاز دارد و افرادی که از خود بی‌خبرند، در واقع راه‌حل‌های آسانی برای مشکلات پیچیده پیدا کرده‌اند و آن‌ها را با ظرافت مدیریت کرده‌اند.
دل غبار آورد و چشمی‌ گشت با نم آشنا
غافلان هنگامهٔ آب وگلی آراستند
هوش مصنوعی: دل به شدت غمگین و آشفته شده و چشمی نیز در حال تجربهٔ اشک و رنج است. در این میان، کسانی که غفلت می‌کنند، مشغول به کارهایی سطحی و بی‌توجهی به عمق احساسات هستند و به جمع‌آوری و تزیین لحظاتی پربازده از آب و گل می‌پردازند.
کعبه و بتخانه نقش مرکز تحقیق نیست
هرکجاگم‌گشت ره سرمنزلی آراستند
هوش مصنوعی: کعبه و بتخانه مرکز اصلی جستجو و تحقیق نیستند؛ هر جایی که در آن به حقیقت و هدف نهایی نزدیک شدیم، باید آن را زیبا و معنادار بسازیم.
قلزم دل را کناری در نظر پیدا نبود
گرد حیرت جلوه‌گرشد ساحلی آراستند
هوش مصنوعی: در دل که مانند دریای وسیع و عمیق است، ساحلی دیده نمی‌شود و تمامی وجود را حیرت و شگفتی فرا گرفته است، اما در کنار آن، ساحلی زیبا و آراسته به وجود آمده است.
ساده بود آیینهٔ امکان ز تمثال دویی
مشق حق‌ کردند و فرد باطلی آراستند
هوش مصنوعی: آیینهٔ امکان به سادگی تصویر دوگانگی را بازتاب می‌دهد و بر اساس آن، تصویر نادرستی از حقیقت واحدی به وجود آوردند.
بی‌نیازبها به توفان عرق داد احتیاج
کز نم خجلت جبین سایلی آراستند
هوش مصنوعی: در برابر نیازها و مشکلات، انسان باید از خود بی‌نیازی نشان دهد و به سختی‌ها فائق آید. این نوع رفتار می‌تواند به دیگران روحیه بدهد و در عین حال، ضعف‌ها و خجالت‌ها را پنهان کند. به این ترتیب، انسان می‌تواند با وقار و استحکام روی پای خود بایستد و با شجاعت رو به جلو حرکت کند.
چون جرس از بسکه پیش‌آهنگ ساز وحشتیم
گرد ما برخاست هرجا محملی آراستند
هوش مصنوعی: به دلیل ترس و وحشتی که داریم، صدای زنگ مانند زنگ جرس به گوش می‌رسد و هر جا که نشستی ترتیب داده‌اند، ما را به خود دعوت می‌کند.
دست هر امید محکم داشت دامان دلی
یاس تا بیکس نباشد بیدلی آراستند
هوش مصنوعی: هر کسی که به امیدی قوی دست یازیده، دلش را به دلتنگی و ناامیدی دچار نکرده است؛ زیرا می‌خواهند کسی با دل شکسته باقی نماند و به همین دلیل دل‌ها را با زیبایی‌ها آراسته‌اند.