غزل شمارهٔ ۱۳۶۳
زد نفس فال تنآسانی دلی آراستند
بیدماغیکرد کوشش منزلی آراستند
سرکشم اما جبین سجده مشتاقم چو شمع
از نم اشک چکیدن مایلی آراستند
نارسایی داشت سعی کاروان مدعا
آخر از پرواز رنگم محملی آراستند
خواب راحت آرزو کردم تپیدن بال زد
عافیت جستم دماغ بسملی آراستند
صد بیابان خار و خس تسلیم آتشخانهای
محو شد نقش دو عالم تا دلی آراستند
آبرو یک عمر گردید آبیار سعی خلق
تا توّهم مزرع بیحاصلی آراستند
در فضای بینیازی عالمی پرواز داشت
از هجوم مطلب آخر حایلی آراستند
ازتسلسل جوش این مشت خون آگه نیام
اینقدر دانم که دل هم از دلی آراستند
بحر گوهر نذر مشتاقان که یاس اندیشگان
بیشتر از خاک گشتن ساحلی آراستند
بیدل از ضبط نفس مگذرکه راحت مشربان
هرکجاکشتند شمعی محفلی آراستند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زد نفس فال تنآسانی دلی آراستند
بیدماغیکرد کوشش منزلی آراستند
هوش مصنوعی: نفس راحتطلبی باعث شد تا دلی را زیبا کنند و بیپروا به تلاشی جدی پرداخته و مکانی را مرتب و آراسته سازند.
سرکشم اما جبین سجده مشتاقم چو شمع
از نم اشک چکیدن مایلی آراستند
هوش مصنوعی: من با وجود سرکشی و طغیانی که دارم، به سجده و فروتنی ترغیب میشوم. مانند شمعی که از ریزش اشک ذوب میشود، به این حالت دلم میخواهد.
نارسایی داشت سعی کاروان مدعا
آخر از پرواز رنگم محملی آراستند
هوش مصنوعی: کاروانی که در تلاش بود، به موفقیت نرسید. اما در نهایت، با رنگ و نمایی زیبا، محمولهای آماده کردند.
خواب راحت آرزو کردم تپیدن بال زد
عافیت جستم دماغ بسملی آراستند
هوش مصنوعی: آرزو داشتم خوابی آرام و سبک داشته باشم، اما ناگهانی قلبم به تپش افتاد و به دنبال آرامش رفتم، در حالی که در حال مرگ به وضعیتی زیبا و دلنشین رسیدم.
صد بیابان خار و خس تسلیم آتشخانهای
محو شد نقش دو عالم تا دلی آراستند
هوش مصنوعی: در این بیت بیان میشود که چگونه صدها دشواری و مشکلات (بیابان، خار و خس) در مقابل یک آتشخانه (جایی که زندگی و گرما وجود دارد) از بین میروند. به عبارتی، زمانی که یک دل زیبا و آراسته میشود، تمام آن سختیها و ناهمواریها محو میشوند و به جایی برای محبت و زیبایی تبدیل میشوند.
آبرو یک عمر گردید آبیار سعی خلق
تا توّهم مزرع بیحاصلی آراستند
هوش مصنوعی: آبروی یک عمر آدمی به خاطر تلاش و زحمت او از بین رفته است، در حالی که دیگران به خاطر تصورات نادرستشان درباره ناکارآمدی او، زحماتش را نادیده میگیرند.
در فضای بینیازی عالمی پرواز داشت
از هجوم مطلب آخر حایلی آراستند
هوش مصنوعی: در یک عالم پر از بینیازی، کسی در حال پرواز بود و برای جلوگیری از حمله مشکلات، مانعی ساخت و خود را محافظت کرد.
ازتسلسل جوش این مشت خون آگه نیام
اینقدر دانم که دل هم از دلی آراستند
هوش مصنوعی: از تکرار و پیوستگی این قطره خون، خبر ندارم، اما میدانم که دلها از دلهای یکدیگر زینت مییابند.
بحر گوهر نذر مشتاقان که یاس اندیشگان
بیشتر از خاک گشتن ساحلی آراستند
هوش مصنوعی: دریای گوهری است که برای عاشقان نذر شده و افراد ناامید بیشتر از خاک، ساحلی تزئین کردهاند.
بیدل از ضبط نفس مگذرکه راحت مشربان
هرکجاکشتند شمعی محفلی آراستند
هوش مصنوعی: بیدل میگوید: نفس خود را کنترل کن و از آن غافل نشو، زیرا آرامش و راحتی نوشندگان در هر جا، به برپایی شمعی و ساختن جایی برای گرد هم آمدن مرتبط است.