گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۶۰

گذشتگان‌که ز تشویش ما و من رستند
مقیم عالم نازند هر کجا هستند
چو اشک شمع شرر مشربان آزادی
ز چشم خویش چکیدند اگرگهر بستند
همین نه نالهٔ ما خون شد از نزاکت یأس
کدام رشته‌کزین پیچ و تاب نگسستند
عنان‌کشان هوس صنعت نظر دارند
خدنگ صید جهانند تا ز خود جستند
به عاشقان همه‌گر منصب‌گهر بخشی
همان به عرض چکیدن چو اشک تردستند
نکرده‌اند زیان محرمان سودایت
اگر ز خویش‌گسستند باکه پیوستند
چه جلوه‌ای که چو شبنم هواییان گلت
شدند آب و غبار نگاه نشکستند
ز ساز عافیت خاک می‌رسد آواز
که ساکنان ادبگاه نیستی‌، هستند
کدام موج ندامت خروش طاقت نیست
شکستگان همه آواز سودن دستند
در این زمانه سخن محو یأس شد بیدل
دمید عقدهٔ دل معنیی‌که می‌بستند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گذشتگان‌که ز تشویش ما و من رستند
مقیم عالم نازند هر کجا هستند
هوش مصنوعی: گذشتگان که از نگرانی‌های خود رها شده‌اند، در هر کجا که باشند، در دنیای آرامش به سر می‌برند.
چو اشک شمع شرر مشربان آزادی
ز چشم خویش چکیدند اگرگهر بستند
هوش مصنوعی: وقتی که اشک شمع به خاطر عشق سرازیر شد، گویی این اشک‌ها همانند دانه‌های درخشانی بودند که از چشمانش جاری شدند.
همین نه نالهٔ ما خون شد از نزاکت یأس
کدام رشته‌کزین پیچ و تاب نگسستند
هوش مصنوعی: ناله‌های ما از درد و ناامیدی به جایی رسیده که به خون تبدیل شده است. کدام رشته از این پیچیدگی و گرفتاری تاکنون نرشته و پاره نشده است؟
عنان‌کشان هوس صنعت نظر دارند
خدنگ صید جهانند تا ز خود جستند
هوش مصنوعی: آنان که کنترل و هدایت خود را در دست دارند، آرزوی بهره‌برداری از زیبایی‌ها و هنر را دارند و مانند تیرهایی که به سوی شکار پرتاب می‌شوند، در جستجوی آزاد شدن از قید و بندهای خود هستند.
به عاشقان همه‌گر منصب‌گهر بخشی
همان به عرض چکیدن چو اشک تردستند
هوش مصنوعی: به عاشقان، هرچقدر هم مقام و جایگاه درخشان داشته باشند، باز هم مانند اشک‌های لطیف و نازک جاری می‌شوند.
نکرده‌اند زیان محرمان سودایت
اگر ز خویش‌گسستند باکه پیوستند
هوش مصنوعی: اگر دوستان و کسانی که از عشق تو بهره‌مند هستند، به تو آسیبی نرسانده‌اند، پس دیگرانی که از تو دور شده‌اند، به من نزدیک شده‌اند.
چه جلوه‌ای که چو شبنم هواییان گلت
شدند آب و غبار نگاه نشکستند
هوش مصنوعی: چه زیبایی‌ای دارد وقتی که شبنم بر گل‌ها نشسته و آن‌ها به شکلی دل‌انگیز خود را نشان می‌دهند، در حالی که آب و غباری که در نگاه‌ها وجود دارد، شکسته نمی‌شود.
ز ساز عافیت خاک می‌رسد آواز
که ساکنان ادبگاه نیستی‌، هستند
هوش مصنوعی: از ساز آرامش و آسودگی، صدایی به گوش می‌رسد که نشان می‌دهد افرادی که در عالم ادب و معنا زندگی می‌کنند، در حقیقت وجود ندارند.
کدام موج ندامت خروش طاقت نیست
شکستگان همه آواز سودن دستند
هوش مصنوعی: کدام موجی از پشیمانی آن‌قدر قوی است که نتواند کسانی که آسیب دیده‌اند را فرا ببرد؟ همه‌ی آن‌ها به دنبال نجات و رهایی هستند.
در این زمانه سخن محو یأس شد بیدل
دمید عقدهٔ دل معنیی‌که می‌بستند
هوش مصنوعی: در این دوران، حرف‌ها و سخنان امیدواری کم‌رنگ شده و به یأس تبدیل شده است. بیدل، احساسات و درونیاتش را بیان کرده و معنای عشق و دلبستگی را که قبلاً پنهان کرده بودند، آشکار کرده است.