گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۵۳

ای بهار پرفشان دل برگل و سنبل مبند
آشیان جز در فضای نالهٔ بلبل مبند
شوق آزادی تعلق اختراع وهم تست
از خیال پوچ چون قمری به‌گردن غل مبند
مجمع دلها تغافلخانهٔ ابرو بس است
غافل از شور قیامت بر قفا کاکل مبند
بزم‌خاموشی‌ست از پاس‌نفس غافل مباش
بر پر پروانه تشویش چراغ گل مبند
دورگردونت صلاها سزندکای بیخبر
تا نفس داری ز گردش پای جام مل مبند
سرگذشت‌عبرت‌مجنون‌هنوز افسانه‌نیست
محشر آسوده‌ست بر زنجیر ما غلغل مبند
زندگی تاکی کشد رنج تک و تاز هوس
پشت‌ خر ریش ‌است ای ‌گاو از تکلف جل ‌مبند
از شکست موج آزاد است استغنای بحر
تهمت نقصان اجزا بر کمال ‌کل مبند
نیست بی‌آرایش عشاق استعداد شوق
موی سرکافیست بر دستار مجنون‌ گل مبند
تا دم حاجت مبادا بگذری از آبرو
اندکی آگاه باش از چشم بستن پل مبند
پیری و لاف جوانی بیدل آخر شرم دار
شیشه چون‌ شد سرنگون‌ جز بر عرق‌ قلقل‌ مبند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بهار پرفشان دل برگل و سنبل مبند
آشیان جز در فضای نالهٔ بلبل مبند
هوش مصنوعی: ای بهار زیبا و پرگل، دل را به گل و سنبل گره نزن. آشیان خود را جز در فضای ناله و غم بلبل بساز.
شوق آزادی تعلق اختراع وهم تست
از خیال پوچ چون قمری به‌گردن غل مبند
هوش مصنوعی: علاقه به آزادی، وابستگی و محدودیتی است که تنها در خیال وجود دارد. مثل قناری که به گردن خود زنجیری را بسته است و نمی‌تواند پرواز کند.
مجمع دلها تغافلخانهٔ ابرو بس است
غافل از شور قیامت بر قفا کاکل مبند
هوش مصنوعی: مجمع دل‌ها، جایی است که باید ابروها را به‌دور از غفلت نگه داشت. نباید به شادی‌های زودگذر و ظاهری، چندان اهمیت داد و از حال و روز قیامت غافل شد. به هیچ عنوان، سر و وضع خود را فدای زیبایی‌های ظاهری نکن.
بزم‌خاموشی‌ست از پاس‌نفس غافل مباش
بر پر پروانه تشویش چراغ گل مبند
هوش مصنوعی: محفل بی‌سر و صدایی به راه افتاده است، از خویشتن غافل نشو. بر بال پروانه که به چراغ نزدیک می‌شود، اجازه نده که به گل آسیبی برسد.
دورگردونت صلاها سزندکای بیخبر
تا نفس داری ز گردش پای جام مل مبند
هوش مصنوعی: زندگی به دور و برش ادامه می‌دهد، بی‌خبر از آنچه برای ما می‌گذرد. تا زمانی که نفس می‌کشی، از لذت‌های زندگی غافل نشو و خود را از شادابی و شادی دور نکن.
سرگذشت‌عبرت‌مجنون‌هنوز افسانه‌نیست
محشر آسوده‌ست بر زنجیر ما غلغل مبند
هوش مصنوعی: سرگذشت و داستان عبرت‌آمیز مجنون هنوز تنها یک افسانه نیست. در واقع، روز قیامت دارد با آرامش بر زنجیر ما نظارت می‌کند، بنابراین نباید بی‌جهت شلوغی و سر و صدا ایجاد کرد.
زندگی تاکی کشد رنج تک و تاز هوس
پشت‌ خر ریش ‌است ای ‌گاو از تکلف جل ‌مبند
هوش مصنوعی: زندگی تا چه زمانی باید به رنج و تلاش برای خواسته‌ها ادامه دهد؟ ای گاو، چرا خودت را به زحمت و نامیدی می‌اندازی؟ از ظاهرسازی و تظاهر بپرهیز.
از شکست موج آزاد است استغنای بحر
تهمت نقصان اجزا بر کمال ‌کل مبند
هوش مصنوعی: موج دریا از شکست خود آزاد است، زیرا نقص اجزای آن تاثیری بر کمال و تمامیت دریا ندارد.
نیست بی‌آرایش عشاق استعداد شوق
موی سرکافیست بر دستار مجنون‌ گل مبند
هوش مصنوعی: عشاق بدون زیبایی و آرایش، رغبتی به عشق ندارند. موهای سر برای مجنون کافی است و نباید گل را بر روی دستار او قرار داد.
تا دم حاجت مبادا بگذری از آبرو
اندکی آگاه باش از چشم بستن پل مبند
هوش مصنوعی: تا زمانی که به چیزی نیاز داری، باید حواست به آبرویت باشد و بر این نکته آگاه باش که نباید به راحتی از ارزش‌های خود بگذری.
پیری و لاف جوانی بیدل آخر شرم دار
شیشه چون‌ شد سرنگون‌ جز بر عرق‌ قلقل‌ مبند
هوش مصنوعی: پیری و صحبت‌های غرورآمیز جوانی، بیدل، در نهایت باید خجالت بکشی. وقتی شیشه سرنگون می‌شود، دیگر جز بر قطرات عرقی که چکیده نمی‌شود، نمی‌توانی تکیه کنی.