غزل شمارهٔ ۱۳۴۶
یاران فسانههای تو و من شنیدهاند
دیدن ندیده و نشنیدن شنیدهاند
نامحرمان انجمنستان حسن و عشق
آواز بلبل آنسوی گلشن شنیدهاند
غافل ز ماجرای دل و وحشت نفس
بسمل به پیش چشم و تپیدن شنیدهاند
خلقی نگشته محرم ناموس آبرو
نام چراغ در ته دامن شنیدهاند
گرفیض اشک حاصل موی سفید نیست
از شیر صبح بوی چه روغن شنیدهاند
جز شبههٔ حضور به دوران چه میرسد
زان بت که نام او ز برهمن شنیدهاند
عشاق سرنوشت کلیم و نوای طور
از خامشان قصهٔ ایمن شنیدهاند
رمز تجرد به فلک رفتن مسیح
مستان ز بیزبانی سوزن شنیدهاند
لبخشک میدوند حریفان ز ساز جسم
هرچند شش جهت همه تنتن شنیدهاند
هرجا نوای عین و سوا میخورد به گوش
از پردهٔ تو یا ز لب من شنیدهاند
صور است شور دهر و کسی را تمیز نیست
یکسر کران ترانهٔ الکن شنیدهاند
افسانه نیست آینهدار مآل شمع
آثار تیرگی همه روشن شنیدهاند
جمعی نبرده راه به حرمانسرای عمر
آتش گرفته دامن خرمن شنیدهاند
بیدل شهید طبع ادب را زبان کجاست
حرف سر بریده ز گردن شنیدهاند
غزل شمارهٔ ۱۳۴۵: در غبار هستی اسرار فنا پوشیدهاندغزل شمارهٔ ۱۳۴۷: این ستمکیشان که وهم زندگی را هالهاند
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یاران فسانههای تو و من شنیدهاند
دیدن ندیده و نشنیدن شنیدهاند
هوش مصنوعی: دوستان ما داستانهای تو و من را شنیدهاند، حتی بدون اینکه ما را دیده یا بشنوهاند.
نامحرمان انجمنستان حسن و عشق
آواز بلبل آنسوی گلشن شنیدهاند
هوش مصنوعی: نامحرمان که در محفل عشق و زیبایی حضور ندارند، آواز دلنشین بلبل را از دور، در باغی که پر از گل است، شنیدهاند.
غافل ز ماجرای دل و وحشت نفس
بسمل به پیش چشم و تپیدن شنیدهاند
هوش مصنوعی: در اینجا به فردی اشاره میشود که از ماجرای دلش غافل است و تحت تاثیر ترس و اضطرابی قرار دارد، به گونهای که این احساسات را به وضوح میشود شنید و مشاهده کرد. در واقع، او به جزئیات احساسی خود توجهی ندارد و فقط به وحشت درونش فکر میکند.
خلقی نگشته محرم ناموس آبرو
نام چراغ در ته دامن شنیدهاند
هوش مصنوعی: افرادی به رازداری و حفظ آبرو نرسیدهاند و نمیدانند که چگونه باید در مورد ناموس و حیثیت دیگران رفتار کرد؛ مانند چراغی که در انتهای دامن پنهان شده و نامش شنیده میشود، اما خود آنجا نیست.
گرفیض اشک حاصل موی سفید نیست
از شیر صبح بوی چه روغن شنیدهاند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اشک و اندوه، به خاطر پیری و سفیدی مو نیست؛ بلکه میتواند نشانهای از غمهای عمیق و عشقهای قدیمی باشد. همچنین، بوی شیر صبح و روغن به نوعی به زیبایی و لطافت زندگی اشاره دارد. در واقع، اشک نمیتواند تنها نتیجه پیری باشد، بلکه میتواند ناشی از تجربیات عشق و حسرتهای درونی باشد.
جز شبههٔ حضور به دوران چه میرسد
زان بت که نام او ز برهمن شنیدهاند
هوش مصنوعی: جز شبههٔ حضور در زمان، چه چیزی از آن معشوقی که نامش را از برهمن شنیدهاند به دست میآید؟
عشاق سرنوشت کلیم و نوای طور
از خامشان قصهٔ ایمن شنیدهاند
هوش مصنوعی: عاشقان داستانهایی از کلِیم و نواهای کوه طور را از خاموشها شنیدهاند و به سرنوشت خود امیدوارند.
رمز تجرد به فلک رفتن مسیح
مستان ز بیزبانی سوزن شنیدهاند
هوش مصنوعی: راز خودنگیختگی و عروج حضرت عیسی (مسیح) را اهل عشق و حال، از دلتنگی و بیزبانی خورشید، شنیدهاند.
لبخشک میدوند حریفان ز ساز جسم
هرچند شش جهت همه تنتن شنیدهاند
هوش مصنوعی: رقبا در حالی که بدنشان تاب نمیآورد، با تعداد زیادی درگیری و چالش رو به رو هستند و در این شرایط، همه جانشان را برای مسابقه میگذارند.
هرجا نوای عین و سوا میخورد به گوش
از پردهٔ تو یا ز لب من شنیدهاند
هوش مصنوعی: هر جا که صدای خاصی از تو یا از من به گوش میرسد، نشان میدهد که افراد آن را از پردهٔ موسیقی یا از گفتار من شنیدهاند.
صور است شور دهر و کسی را تمیز نیست
یکسر کران ترانهٔ الکن شنیدهاند
هوش مصنوعی: جهان پر از دلهره و تلاطم است و هیچکس نمیتواند بهخوبی تفاوت را درک کند، چرا که همه فقط صدای ناهماهنگی را شنیدهاند.
افسانه نیست آینهدار مآل شمع
آثار تیرگی همه روشن شنیدهاند
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که آینهای که آینده را نشان میدهد، افسانهای نیست؛ بلکه شمعی است که نشانههای تاریکی را به روشنی نمایان میکند و همه از این حقیقت آگاهند.
جمعی نبرده راه به حرمانسرای عمر
آتش گرفته دامن خرمن شنیدهاند
هوش مصنوعی: گروهی به محفل ناامیدی نرسیدهاند و بیخبر از آتشی که دامن زندگی را سوزانده، در حال زراعت و خوشحالی هستند.
بیدل شهید طبع ادب را زبان کجاست
حرف سر بریده ز گردن شنیدهاند
هوش مصنوعی: شاعر به زبان هنر و ادب اشاره میکند و میگوید که افرادی که جان خود را به خاطر عشق و هنر فدای کردهاند، چگونه میتوانند احساسات عمیق خود را بیان کنند. آنها حرفهایی دارند که به دلیل آزردگی یا فقدان، ناقص و بریده به نظر میرسند، و این احساسات کم از شنیدن صدای تو در دلنگران نیست.
حاشیه ها
1402/08/13 13:11
محمد هادی مؤذن جامی
در مورد معنی بیت اول : چون شعر بیدل سحرآمیز و عمیق و نامتعارف و مشحون از تعابیر مبهم و دوسویه است بسادگی معنی نمی شود
اجمالا قصه انسان و ذات اقدس اله را از جنس غیب می داند که چون فهم این رابطه دیریاب و مشکل است بسان فسانه است که در آن غیب را که از جنس شهود و دیدن است ندیده اند ولی به شنیدن مطالبی که نشاید شنید یعنی نشنیده ها اکتفا کرده اند
تعبیر دیدن ندیدن و نشنیدن شنیدن خاص اوست.
قضیه سوزنی که همراه عیسی(ع )بود و مانع عروج او به بالاتر از آسمان چهارم شد چه زیبا سروده و رمز تجرد از ماسوی الله را باز گفته
وبیت آخر اشاره به سخن گفتن سربریده سیدالشهداست؟