غزل شمارهٔ ۱۳۲۵
غفلت آهنگان که دل را ساز غوغا کردهاند
از نفس بر خانهٔ آیینه، در واکردهاند
از سر بیمغز این سوداپرستان امل
بیضهها پنهان به زیر بال عنقا کردهاند
آنقدر ارزش ندارد نقد و جنس اعتبار
محرومان بیرون این بازار سودا کردهاند
درخور ترک علایق منصب آزادگیست
هر چه بیرون رفتهاند از خاک صحرا کردهاند
دعوی عشق و سلامت دستگاه خنده است
این هوسناکان به کشتی سیر دریا کردهاند
کارگاه بینیازی بستهٔ اسباب نیست
شیشهسازان از نفس ایجاد مینا کردهاند
هیچکس اینجا نمیباشد سراغ هیچکس
خانهٔ خورشید از خورشید پیدا کردهاند
برنمیآید هوس با شوکت اقبال درد
شد علمها سرنگون تا ناله برپا کردهاند
بیتأمل سر مکن حرف کتاب احتیاج
معنی اظهار مطلب سکته انشا کردهاند
هرچه دارد محفل تحقیق امروزست و بس
خاک بر فرق دو عالم دی و فردا کردهاند
بیتمیزی چند بر ایوان و قصر زرنگار
نازها دارند گویا در دلی جا کردهاند
کس مبیناد از نفاق اختلاط عقل و حس
داغ این ظلمی که ما را از تو تنها کردهاند
جیبها زد چاک چرخ و صبح دامنها درید
تا تو زین کسوت برون آیی جنونها کردهاند
اندگی بیدل بههوش آ، وهم و ظن درکار نیست
هرچه میبینی، نیاز عبرت ما کردهاند
غزل شمارهٔ ۱۳۲۴: روزگاری شد که از اهل وفا دل بردهاندغزل شمارهٔ ۱۳۲۶: اینکه در دیر غمت دم سرد پیدا کردهاند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غفلت آهنگان که دل را ساز غوغا کردهاند
از نفس بر خانهٔ آیینه، در واکردهاند
هوش مصنوعی: در غفلتها، صداها و نواهایی ایجاد شده که دل را مشغول و پرهیاهو کردهاند. این صداها از تنفس خود به سمت خانهٔ آیینه میوزند و همه چیز را تحت تأثیر قرار دادهاند.
از سر بیمغز این سوداپرستان امل
بیضهها پنهان به زیر بال عنقا کردهاند
هوش مصنوعی: سوداگران بیفکر و نادان به دنبال منفعتهای خود هستند و در این میان، چیزهایی را که ارزشمند است، پنهان کردهاند و به دور از چشم دیگران نگه داشتهاند.
آنقدر ارزش ندارد نقد و جنس اعتبار
محرومان بیرون این بازار سودا کردهاند
هوش مصنوعی: اینقدر اهمیت ندارد که دارایی و اعتبار کسانی که زحمتکش و محروم هستند، در این بازار تجارت به حراج گذاشته شود.
درخور ترک علایق منصب آزادگیست
هر چه بیرون رفتهاند از خاک صحرا کردهاند
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آزادی و رهایی از وابستگیها و خواستههای دنیوی، باید از موقعیتهای محدود و بندهای دنیوی فاصله گرفت. هر کسی که از خاک و ریشههای معمولی و عادی خود دور شده، به فضای بیشتری برای زندگی آزاد و بیقید و شرط دست یافته است.
دعوی عشق و سلامت دستگاه خنده است
این هوسناکان به کشتی سیر دریا کردهاند
هوش مصنوعی: درست است که ادعای عشق و سلامت به نظر زیبا و دلنشین میآید، اما در واقعیت این تنها یک بازی و سرگرمی است. افرادی که هوسها و تمایلات خاصی دارند، در حقیقت در حال گشت و گذار در دنیای عواطف و احساسات هستند.
کارگاه بینیازی بستهٔ اسباب نیست
شیشهسازان از نفس ایجاد مینا کردهاند
هوش مصنوعی: کارگاهی که در آن به استقلال و بینیازی پرداخته میشود، تنها محلی برای ابزار و وسایل نیست. بلکه هنرمندان شیشهساز با نفس و وجود خود، زیباییهایی چون مینا را خلق میکنند.
هیچکس اینجا نمیباشد سراغ هیچکس
خانهٔ خورشید از خورشید پیدا کردهاند
هوش مصنوعی: هیچکس در اینجا نیست و نمیتوانیم از کسی خبر بگیریم، تنها خانهای که به خورشید مربوط است را پیدا کردهاند.
برنمیآید هوس با شوکت اقبال درد
شد علمها سرنگون تا ناله برپا کردهاند
هوش مصنوعی: درد و غم باعث شده که هیچچیز از عظمت و خوشبختی لذت نبرد و علم و دانش هم در حال سقوط و نابودی هستند. در این میان، ناله و فریاد از دلها برمیخیزد.
بیتأمل سر مکن حرف کتاب احتیاج
معنی اظهار مطلب سکته انشا کردهاند
هوش مصنوعی: بدون فکر و تأمل چیزی را بیان نکن. سخن کتاب برای بیان مفهوم نیاز به شرح و توضیح دارد؛ در غیر این صورت، صحبت کردن مانند لکنت زبان خواهد بود.
هرچه دارد محفل تحقیق امروزست و بس
خاک بر فرق دو عالم دی و فردا کردهاند
هوش مصنوعی: محفل پژوهش و جستجو تنها در همین امروز است و بس. کسانی که به مسائل گذشته و آینده پرداختهاند، خود را بیهوده مشغول کردهاند.
بیتمیزی چند بر ایوان و قصر زرنگار
نازها دارند گویا در دلی جا کردهاند
هوش مصنوعی: بهنظر میرسد که ناپاکیها و بینظمیها در فضای زیبا و مجلل کاخها، بهنوعی نشاندهنده این است که ناز و زیبایی بهظاهر باشند و در حقیقت در قلبها جای دارند.
کس مبیناد از نفاق اختلاط عقل و حس
داغ این ظلمی که ما را از تو تنها کردهاند
هوش مصنوعی: هیچکس از نفاق و دوگانگی عقل و حس خبر ندارد، و این درد بزرگ ظلمی است که ما را از تو دور کرده است.
جیبها زد چاک چرخ و صبح دامنها درید
تا تو زین کسوت برون آیی جنونها کردهاند
هوش مصنوعی: چرخ زندگی جیبها را میدرد و صبح دامنها را باز میکند تا تو از این لباس بیرون بیایی، که جنونها را به وجود آوردهاند.
اندگی بیدل بههوش آ، وهم و ظن درکار نیست
هرچه میبینی، نیاز عبرت ما کردهاند
هوش مصنوعی: به اندکی بینش نیاز داری؛ در اینجا جایی برای شک و تردید نیست. هر آنچه را که میبینی، به عنوان درس و پند برای ما فراهم کردهاند.
حاشیه ها
1399/08/11 00:11
معصوم
سوداپرستان به اشتباه سوادپرستان تایپ شده