گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۲۱

ذره تا خورشید امکان جمله حیرت زاده‌اند
جز به دیدار تو چشم هیچکس نگشاده اند
خلق آنسوی فلک پر می‌زند اما هنوز
چون نفس از خلوت دل پا برون ننهاده‌اند
یکدل اینجا فارغ از تشویش نتوان یافتن
این منازل یکسر از آشفتگیها جاده‌اند
چون حباب آزاداصعان هم دپن دریای وهم
در ته باری‌که بر دل نیست دوشی داده‌اند
جلوهٔ او عالمی را خودپرست وهم‌ کرد
حسن پرکار است و این آیینه‌ها پر ساده اند
شمع‌سان داغ وگداز و اشک و آه و سوختن
هم به پایت تا ز پا ننشسته‌ای استاده اند
این طربهایی که احرام امیدش بسته‌ای
چون طلسم رنگ گل یکسر شکست آماده‌اند
مطلب عشاق نافهمیده روشن می‌شود
در پر عنقاست مکتوبی که نفرستاده اند
راز مستان‌ کیست تا پوشد که این حق‌مشربال
خون منصوری دو بال جوش چندین باده اند
پرسش احوال ما وصف خرام ناز تست
عاجزان چون سایه هرجا پا نهی افتاده‌اند
بی‌سیاهی نیست بیدل صورت ایجاد خط
یک قلم معنی‌طرازان تیره‌بختی زاده‌اند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ذره تا خورشید امکان جمله حیرت زاده‌اند
جز به دیدار تو چشم هیچکس نگشاده اند
هوش مصنوعی: هر ذره‌ای که به خورشید نزدیک می‌شود، شگفتی خاصی را به وجود می‌آورد و هیچ چشمی جز با دیدن تو، باز نشده است.
خلق آنسوی فلک پر می‌زند اما هنوز
چون نفس از خلوت دل پا برون ننهاده‌اند
هوش مصنوعی: مخلوقاتی که در آسمان‌ها هستند، آزادانه پرواز می‌کنند، اما هنوز نتوانسته‌اند از دنیای درونی خود خارج شوند و به آرزوهایشان دست یابند.
یکدل اینجا فارغ از تشویش نتوان یافتن
این منازل یکسر از آشفتگیها جاده‌اند
هوش مصنوعی: در اینجا نمی‌توان کسی را یافت که دلش آرام و بدون نگرانی باشد، زیرا همه‌ی اینجا به یکجانشینی از آشفتگی‌ها و مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
چون حباب آزاداصعان هم دپن دریای وهم
در ته باری‌که بر دل نیست دوشی داده‌اند
هوش مصنوعی: مانند حبابی که بر روی آب حوض شناور است، انسان‌ها نیز در دنیای وهم و خیال زندگی می‌کنند. این حباب‌ها به دلیل ناپایداری و زودگذر بودن، در عمق وجود خود هیچ چیزی را نمی‌‌یابند و بار سنگینی که بر دل دارند، آنها را به جایگاه واقعی‌شان نمی‌رساند.
جلوهٔ او عالمی را خودپرست وهم‌ کرد
حسن پرکار است و این آیینه‌ها پر ساده اند
هوش مصنوعی: نمایش زیبایی او باعث شده که جهانیان خودخواه و مغرور شوند. زیبایی او بسیار کارآمد است و این آینه‌ها بی‌خبر از این جذبه، ساده و بی‌کرانند.
شمع‌سان داغ وگداز و اشک و آه و سوختن
هم به پایت تا ز پا ننشسته‌ای استاده اند
هوش مصنوعی: همچون شمعی که در حال ذوب شدن و سوزاندن خود است، من نیز به خاطر تو گدازانده‌ام و اشک و آه می‌ریزم، اما همچنان پایدار و استوار ایستاده‌ام.
این طربهایی که احرام امیدش بسته‌ای
چون طلسم رنگ گل یکسر شکست آماده‌اند
هوش مصنوعی: این شادی‌هایی که به امیدش خود را در قید و بند گذاشته‌ای، مانند جادوی رنگ گل، به‌طور کامل از بین رفته و آزاد شده‌اند.
مطلب عشاق نافهمیده روشن می‌شود
در پر عنقاست مکتوبی که نفرستاده اند
هوش مصنوعی: عشاقی که درک درستی ندارند، به حقیقت عشق پی خواهند برد، ولی زمانی که متن عشق برایشان نوشته نشده باشد، مانند پرنده‌ای افسانه‌ای می‌ماند که در دنیای خیال پرواز می‌کند.
راز مستان‌ کیست تا پوشد که این حق‌مشربال
خون منصوری دو بال جوش چندین باده اند
هوش مصنوعی: راز کسی که در مستی قرار دارد چیست که این حقیقت را پنهان کند؟ که این شراب ناب و خالص، همچون دو بال پرواز، چندین جام از باده را به جوش آورده است.
پرسش احوال ما وصف خرام ناز تست
عاجزان چون سایه هرجا پا نهی افتاده‌اند
هوش مصنوعی: احوال ما را از ناز و زیبایی تو می‌پرسند. آنهایی که در عشق تو مجنون شده‌اند، مانند سایه‌ای هستند که هر جا بروی، به دنبال تو آمده و در آنجا حضور دارند.
بی‌سیاهی نیست بیدل صورت ایجاد خط
یک قلم معنی‌طرازان تیره‌بختی زاده‌اند
هوش مصنوعی: درد و غم جزو جدایی‌ناپذیر زندگی هستند و بدون وجود آنها روشنایی و زیبایی معنا ندارد. کسانی که در زندگی با سختی‌ها و مشکلات مواجه می‌شوند، به نوعی به وجود این تیره‌بختی‌ها متصل شده‌اند و آنچه را که می‌نگارند، بازتابی از این تجربه‌هاست.

حاشیه ها

1396/11/05 16:02
س

بیت 4:
چون حباب آزادوضعان هم درین دریای وهم ...
به پیروی از شما در سراسر اینترنت این مصراع غلظ ثبت شده است