گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۱۱

در بساطی که دم تیغ ادب آخته‌اند
بی‌نیازان سر و گردن به خم افراخته‌اند
نه فلک را به خود افتاده‌سر وکار جدال
عرصه خالی و ز حیرت سپر انداخته‌اند
در مقامی‌که دل و دیده و دیدار یکیست
همه داغند که آیینه نپرداخته‌اند
چه بهار و چه خزان در چمنستان حضور
عرض هر رنگ که دادند همان باخته‌اند
همچو عنقاکه به جز نام ندارد اثری
همه آوازه ی پرواز ز پر ساخته‌اند
بلبلان‌چمن قرب به‌آهنگ‌یقین
می‌سرایند و همان هم سبق فاخته‌اند
از ازل تا به ابد آنچه تماشا کردیم
خود نمایان خیال آینه پرداخته‌ اند
گر به‌ منزل نرسیده ست‌ کسی نیست عجب
کان سوی خویش ندارند ره‌ و تاخته‌اند
چاره ی خودسری خلق چه امکان دارد
شش‌جهت انجمن عیش به غم ساخته‌اند
خودشناسی عرض جوهر یکتایی نیست
بیدل اینها همه خویشند که نشناخته‌اند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در بساطی که دم تیغ ادب آخته‌اند
بی‌نیازان سر و گردن به خم افراخته‌اند
هوش مصنوعی: در جایی که فرهنگ و ادب با قدرت حضور دارد، افرادی که نیاز مالی ندارند، با افتخار و با ارادت سر و گردنشان را بالا می‌گیرند.
نه فلک را به خود افتاده‌سر وکار جدال
عرصه خالی و ز حیرت سپر انداخته‌اند
هوش مصنوعی: آسمان و ستاره‌ها درگیر کار خود نیستند و در این فضای خالی، همه از حیرت و شگفتی دست برداشته‌اند.
در مقامی‌که دل و دیده و دیدار یکیست
همه داغند که آیینه نپرداخته‌اند
هوش مصنوعی: در موقعیتی که دل و چشم و مشاهده یکی شده‌اند، همه احساس درد و غم دارند زیرا آینه نتوانسته است به درستی منعکس کند.
چه بهار و چه خزان در چمنستان حضور
عرض هر رنگ که دادند همان باخته‌اند
هوش مصنوعی: در هر فصل، چه بهار و چه پاییز، در باغ، هر رنگ و جلوه‌ای که به نمایش گذاشته می‌شود، نشان‌دهنده این است که همه چیز در نهایت به همان سرنوشت و تقدیر خود می‌رسد.
همچو عنقاکه به جز نام ندارد اثری
همه آوازه ی پرواز ز پر ساخته‌اند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مانند پرنده‌ای که فقط نامش معروف است و هیچ نشانی از آن وجود ندارد، تمام شهرت او به خاطر صدای پروازش است که از پرهایش به گوش می‌رسد. در واقع، تنها چیزی که از او باقی مانده آوازه‌ای است که درباره‌اش گفته می‌شود.
بلبلان‌چمن قرب به‌آهنگ‌یقین
می‌سرایند و همان هم سبق فاخته‌اند
هوش مصنوعی: پرندگان باغ وقتی به حقیقت و ایمان نزدیک می‌شوند، آواز می‌خوانند و همین آواز نیز نشانی از برتری و زیبایی آنهاست.
از ازل تا به ابد آنچه تماشا کردیم
خود نمایان خیال آینه پرداخته‌ اند
هوش مصنوعی: از آغاز تا پایان، هر چیزی که دیده‌ایم تنها تصاویری هستند که در آینه خیال ما منعکس شده‌اند.
گر به‌ منزل نرسیده ست‌ کسی نیست عجب
کان سوی خویش ندارند ره‌ و تاخته‌اند
هوش مصنوعی: اگر کسی به مقصد نرسیده، جای شگفتی نیست زیرا آن‌ها که به سوی خودشان حرکت می‌کنند، راهی نمی‌شناسند و بی‌هدف پیش می‌روند.
چاره ی خودسری خلق چه امکان دارد
شش‌جهت انجمن عیش به غم ساخته‌اند
هوش مصنوعی: راه حلی برای خودسری و نافرمانی مردم وجود ندارد، زیرا در همه جهات زندگی، خوشی‌ها را به غم تبدیل کرده‌اند.
خودشناسی عرض جوهر یکتایی نیست
بیدل اینها همه خویشند که نشناخته‌اند
هوش مصنوعی: خودشناسی نشان‌دهنده‌ی اصالت و یکتایی فرد نیست. بیدل می‌گوید افرادی که به درستی خود را نشناخته‌اند، در واقع همه از یک ذات مشترک برخوردارند.