گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۶۵

زین ساز بم و زیر توقع چه خروشد
از گاو فلک صبح مگر شیر بدوشد
آربش‌کر و فر دونان همه پوچ‌ست
زان پوست مجو مغز که از آبله جوشد
تحقیق ز تمثال چه‌گل دسته نماید
حیف است‌ کسی در طلب آینه ‌کوشد
جز جبههٔ ما کز تری آرد عرقی چند
کس آب ز سرچشمهٔ خورشید ننوشد
درکیسهٔ ما مایه خیال است درم نیست
دریا گهر راز به ماهی چه فروشد
یک گوش تهی نیست ز افسون تغافل
حرفی که توان گفت مگر پنبه نیوشد
بیدل به حیا چاره افلاس توان‌کرد
عریانی اگر جامه ندارد مژه پوشد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زین ساز بم و زیر توقع چه خروشد
از گاو فلک صبح مگر شیر بدوشد
هوش مصنوعی: از این ساز و هنری که به آن پرداخته می‌شود، چه خروشی از آسمان برخیزد، مگر اینکه صبح از شیر گاو زندگی بهره‌برداری شود.
آربش‌کر و فر دونان همه پوچ‌ست
زان پوست مجو مغز که از آبله جوشد
هوش مصنوعی: دقت کن که در میان انسان‌ها، کسانی که ظاهر خوبی دارند یا به مقام و جایگاه بالایی دست یافته‌اند، ممکن است در باطن خالی و بی‌ارزش باشند. بنابراین، به دنبال چیزی که در عمق وجود آن‌هاست باش و تنها به ظواهر اکتفا نکن.
تحقیق ز تمثال چه‌گل دسته نماید
حیف است‌ کسی در طلب آینه ‌کوشد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که بررسی و تفکر درباره‌ی زیبایی‌ها و جلوه‌های ظاهری جهان، مانند تماشای گل، بسیار ارزشمند است. اما تلاش کردن برای بدست‌آوردن و درک مناسباتش از طریق آینه، بیهوده و نادرست به نظر می‌رسد. به عبارتی دیگر، نباید تنها به ظواهر توجه کرد و باید به عمق زیبایی‌ها و مضمون آن‌ها پرداخته شود.
جز جبههٔ ما کز تری آرد عرقی چند
کس آب ز سرچشمهٔ خورشید ننوشد
هوش مصنوعی: تنها در میان ماست که از رطوبت وجودمان عرق می‌ریزد، و هیچ‌کس غیر از ما از سرچشمهٔ نورانی خورشید بهره‌ای نمی‌برد.
درکیسهٔ ما مایه خیال است درم نیست
دریا گهر راز به ماهی چه فروشد
هوش مصنوعی: کیسهٔ ما پر از آرزوها و خیالات است، اما هیچ ثروتی در آن نیست. دریا راز و گنج‌های خود را به ماهی نمی‌فروشد.
یک گوش تهی نیست ز افسون تغافل
حرفی که توان گفت مگر پنبه نیوشد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس بدون تأثیر از فریب نادیده‌گرفتن قرار نمی‌گیرد؛ حرفی که بتوان گفت، فقط در صورتی اعتبار دارد که کسی گوش شنوا داشته باشد.
بیدل به حیا چاره افلاس توان‌کرد
عریانی اگر جامه ندارد مژه پوشد
هوش مصنوعی: شاعر به نشان دادن حیا و احتیاط در برابر فقر و ناداری اشاره می‌کند. او می‌گوید که اگر کسی لباس و دارایی ندارد، می‌تواند با استفاده از زینت‌هایی مانند مژه، خود را بپوشاند و از عریانی جلوگیری کند. در واقع، حتی در شرایط سخت هم می‌توان با حفظ شرافت و حیا، به زندگی ادامه داد.