غزل شمارهٔ ۱۲۴۰
مد بقا کجا به مه و سال میکشد
نقاش رنگ هرچه کشد بال میکشد
واماندگی به قافلهٔ اعتبار نیست
پیش است هرچه شمع ز دنبال میکشد
نگسستنیست رشتهٔ آمال زیر چرخ
چندینکلاوه مغزل این زال میکشد
سنگ همه به خفت فرسودگی کم است
قنطار رفتهرفته به مثقال میکشد
از ریش و فش مپرس که تا قید زندگیست
زاهد غم سلاسل و اغلال میکشد
خشکی به طبع خلق ز شعر ترم نماند
فطرت هنوز از قلمم نال میکشد
تشویش خوب و زشت جهان جرم آگهیست
صیقل به دوش آینه تمثال میکشد
موقعشناس محفل آداب حسن باش
ننگ خطست مو که سر از خال میکشد
معشوقی از مزاج نفس کم نمیشود
پیری ز قد خم شده خلخال می کشد
بیمایهٔ غنا نتوان شد حریف فقر
ادبار نیز همت اقبال میکشد
بیدل تلاشگر مرو وادی جنون
تب میکند گر آبله تبخال میکشد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مد بقا کجا به مه و سال میکشد
نقاش رنگ هرچه کشد بال میکشد
هوش مصنوعی: نقاشی که با رنگهای خود زندگی را ترسیم میکند، نمیتواند در مسیر زمان و زیباییهای گذران توقف کند. او به جای آنکه به جلوههای موقتی توجه کند، به بال و پرهای روح و احساسات میرسد که در زیباییهای واقعی پنهان است.
واماندگی به قافلهٔ اعتبار نیست
پیش است هرچه شمع ز دنبال میکشد
هوش مصنوعی: گاهی در زندگی، عدم موفقیت یا تأخیر در رسیدن به اهداف، به دلیل نداشتن اعتبار یا احترام نیست. مانند شمعی که در پی نور خود حرکت میکند، هر چه قدر هم که به جلو برود، در نهایت، روشنیاش از پشت سرش میتابد و باید از آن تبعیت کرد. در واقع، آنچه اهمیت دارد، حرکت و تلاش است، نه صرفاً اعتبار یا جایگاه اجتماعی.
نگسستنیست رشتهٔ آمال زیر چرخ
چندینکلاوه مغزل این زال میکشد
هوش مصنوعی: رشتهٔ آرزوها در برابر چرخ روزگار که نمیشکند، این انسان سالخورده و ضعیف هم به مراتب مشقتها را تحمل میکند.
سنگ همه به خفت فرسودگی کم است
قنطار رفتهرفته به مثقال میکشد
هوش مصنوعی: حتی سنگ نیز به آرامی و به مرور زمان فرسوده میشود، در حالی که وزن و بار سنگینی که انسان بر دوش میکشد، به تدریج کاهش مییابد و به مقداری ناچیز تبدیل میشود.
از ریش و فش مپرس که تا قید زندگیست
زاهد غم سلاسل و اغلال میکشد
هوش مصنوعی: از ظاهر افراد نپرس که تا زمانی که زندهاند، زاهد درگیر مشکلات و محدودیتهای زندگی است.
خشکی به طبع خلق ز شعر ترم نماند
فطرت هنوز از قلمم نال میکشد
هوش مصنوعی: خشکی نیروی طبیعی انسانها به اثرات شعری من لطمهای نمیزند؛ زیرا ذات وجودم همچنان از قلمم شکایت میکند و احساساتش را ابراز میدارد.
تشویش خوب و زشت جهان جرم آگهیست
صیقل به دوش آینه تمثال میکشد
هوش مصنوعی: نگرانی خوب و بد در دنیا نشانهای از آگاهی است و آینه با دقت تصویرها را نشان میدهد.
موقعشناس محفل آداب حسن باش
ننگ خطست مو که سر از خال میکشد
هوش مصنوعی: در زمانهای خاص و مناسب، باید با دقت و آداب در جمعها حضور پیدا کنی. از خطا و ناپسندیها دوری کن، زیرا جلب توجه یا خودنمایی نابجا میتواند باعث ایجاد مشکل شود.
معشوقی از مزاج نفس کم نمیشود
پیری ز قد خم شده خلخال می کشد
هوش مصنوعی: محبوبی که از روح و انرژیاش کمتر نمیشود، حتی با پیری و خمیده شدن قامتش، باز هم زیباییاش را حفظ کرده و تأثیرش بر دلها کم نمیشود.
بیمایهٔ غنا نتوان شد حریف فقر
ادبار نیز همت اقبال میکشد
هوش مصنوعی: انسانی که توانایی و ثروتی ندارد، نمیتواند با فقر و بدبختی رقابت کند؛ بلکه موفقیت و شانس نیز باید به او کمک کند تا از این وضعیت نجات یابد.
بیدل تلاشگر مرو وادی جنون
تب میکند گر آبله تبخال میکشد
هوش مصنوعی: بیدل، ای تلاشگر، به دره جنون نرو؛ زیرا آنجا همچون بیماری آبله و تبخال، باعث عذاب و رنج میشود.