گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۳۶

از غبارم هرچه بالا می‌کشد
سرمه درچشم ثریا می‌کشد
بسکه مد وحشت شوقم رساست
فکر امروزم به فردا می‌کشد
تا خرد باقی‌ست صحرای جنون
دامن‌ از آلایش ما می‌کشد
خوابناکان می‌رمند از آگهی
سایه ازخورشید خود را می‌کشد
سخت بیرنگ است نقش مدعا
عالمی تصویر عنقا می‌کشد
خون دل بی‌پرده است از انفعال
سرنگونی می ز مینا می‌کشد
عقل‌ گو خون شو که تفتیش جنون
یک جهان شور از نفس وامی‌کشد
ما گرانجانان ز خود وامی‌کشیم
کوه از دامن اگر پا می‌کشد
تر زبانی خفت عقل‌ست و بس
صد شکست از موج دریا می‌کشد
محمل رنگ از شکستن بسته‌اند
بسکه بار درد دلها می‌کشد
عالمی را می‌برد حسرت فرو
این نهنگ تشنه دریا می‌کشد
زرپرستی می‌کند دل را سیاه
آخر این صفرا به سودا می‌کشد
بار ما بیدل به دوش عاجزی‌ست
سایه را افتادگی ها می‌کشد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از غبارم هرچه بالا می‌کشد
سرمه درچشم ثریا می‌کشد
هوش مصنوعی: هر چیزی که از من بالاتر می‌رود، مانند سرمه‌ای است که در چشم ستاره‌ای در آسمان می‌درخشد.
بسکه مد وحشت شوقم رساست
فکر امروزم به فردا می‌کشد
هوش مصنوعی: عشق و شور و شوق من به حدی زیاد است که هر لحظه ذهنم را به فردا و آینده می‌برد.
تا خرد باقی‌ست صحرای جنون
دامن‌ از آلایش ما می‌کشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که عقل و فهم ما وجود دارد، جنون و بی‌خودی نتواند ما را به دام خود بیاندازد و از آلودگی‌های درونمان دور نگه‌ماند.
خوابناکان می‌رمند از آگهی
سایه ازخورشید خود را می‌کشد
هوش مصنوعی: در این بیت، بیان می‌شود که افرادی که در خواب و غفلت به سر می‌برند، از آگاهی و شناختی که باید داشته باشند، دور می‌شوند. آن‌ها مانند سایه‌ای که از نور خورشید دور می‌شود، از حقیقت و روشنایی فاصله می‌گیرند. به عبارتی، غفلت و بی‌خبری آن‌ها باعث می‌شود که نتوانند به روشنی و حقیقت زندگی دست یابند.
سخت بیرنگ است نقش مدعا
عالمی تصویر عنقا می‌کشد
هوش مصنوعی: مدعا و ادعای او به شدت بی‌معنا و بی‌رنگ است، چرا که جهانی که به آن اشاره می‌کند فقط تصویر خیالی و دور از دسترسی مانند مرغ العنقا را به نمایش می‌گذارد.
خون دل بی‌پرده است از انفعال
سرنگونی می ز مینا می‌کشد
هوش مصنوعی: عشق و درد درون دل از تاثیرات ناگوار زندگی به‌طور صریح بیان می‌شود و این احساسات به‌صورت ناب می‌جوشند و از طریق شراب مینا به بیرون می‌ریزند.
عقل‌ گو خون شو که تفتیش جنون
یک جهان شور از نفس وامی‌کشد
هوش مصنوعی: عقل را ندا می‌دهد که از خود بگذرد و به صورت شور و حال درآید، زیرا جستجوی دیوانگی و شگفتی باعث می‌شود که یک دنیا از انرژی و زندگی از نفس انسان منتشر شود.
ما گرانجانان ز خود وامی‌کشیم
کوه از دامن اگر پا می‌کشد
هوش مصنوعی: ما افرادی با ارزش و با شخصیت هستیم که اگر مشکل یا چالشی پیش بیاید، قادریم آن را حل کنیم و از پس آن برآییم. اگر چیزی ما را تحت فشار قرار دهد، توانایی ما به ما اجازه می‌دهد که بر موانع غلبه کنیم.
تر زبانی خفت عقل‌ست و بس
صد شکست از موج دریا می‌کشد
هوش مصنوعی: حرف زدن دربارهٔ مسائل عمیق و عقلانی، تنها سبب گیج شدن و ناتوانی در درک می‌شود. مثل این است که انسان در میان امواج دریا غرق شود و بارها آسیب ببیند.
محمل رنگ از شکستن بسته‌اند
بسکه بار درد دلها می‌کشد
هوش مصنوعی: بارها و مشکلاتی که دل‌ها تحمل می‌کنند، باعث شده‌اند که برای حمل این بار، محمل‌های رنگی و زیبا را نابود کنند.
عالمی را می‌برد حسرت فرو
این نهنگ تشنه دریا می‌کشد
هوش مصنوعی: یک عالم به شدت احساس حسرت می‌کند، چون این نهنگ تشنه را می‌بیند که در دریا غوطه‌ور است.
زرپرستی می‌کند دل را سیاه
آخر این صفرا به سودا می‌کشد
هوش مصنوعی: دل به طلاپرستی مشغول است و در نهایت این وسوسه، او را به مشکلات و جنون می‌کشاند.
بار ما بیدل به دوش عاجزی‌ست
سایه را افتادگی ها می‌کشد
هوش مصنوعی: بار سنگین ما بر دوش کسی قرار دارد که ناتوانی را احساس می‌کند، و این احساس باعث می‌شود که سایه نیز به طرز فروتنی دراز شود.