غزل شمارهٔ ۱۲۱۹
بی زنگ درین محفل آیینه نمیباشد
آن دلکه تهی باشد ازکینه نمیباشد
هر جلوه که در پیش است گردش به قفا دریاب
فردایی این عالم بیدینه نمیباشد
مجنون بهکه دل بندد، حسرت به چه پیوندد
در کسوت عریانی این پینه نمیباشد
حیف است کشد فرصت دردسر مخموری
در هفتهٔ میخواران آدینه نمیباشد
یک ریش به صد کوثر ارزان نکنی زاهد
در چارسوی جنت پشمینه نمیباشد
یاران مژه بردارید مفت است فلکتازی
این منظر حیرت را یک زینه نمیباشد
درکارگه تجدید یکدست چمنسازیست
تقویم بهار اینجا پارینه نمیباشد
هر گوهر ازین دریا دارد صدف دیگر
دل درکف دلدار است در سینه نمیباشد
گر اهل سخن بیدل سامان غنا خواهند
چون نسخهٔ اشعارت گنجینه نمیباشد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بی زنگ درین محفل آیینه نمیباشد
آن دلکه تهی باشد ازکینه نمیباشد
هوش مصنوعی: در این محفل، دلهایی که پر از کینه و حسد هستند، مانند آینهای شفاف و روشن نیستند. تنها دلهایی که از کینه خالی هستند، میتوانند جلوهگر شوند و درخشندگی داشته باشند.
هر جلوه که در پیش است گردش به قفا دریاب
فردایی این عالم بیدینه نمیباشد
هوش مصنوعی: هر زیبایی و جلوهای که در برابر تو قرار دارد، باید بفهمی که پشت آن، آیندهای است که این دنیا با بیدینی مواجه نخواهد شد.
مجنون بهکه دل بندد، حسرت به چه پیوندد
در کسوت عریانی این پینه نمیباشد
هوش مصنوعی: مجنون بهتر است که دلش را به کسی ببندد، زیرا در حالتی که هیچ چیز برای او باقی نمانده، حسرت و آرزو چه سودی دارد؟ در این وضعیت، هیچ ارتباطی وجود ندارد.
حیف است کشد فرصت دردسر مخموری
در هفتهٔ میخواران آدینه نمیباشد
هوش مصنوعی: هدر دادن زمان به خاطر مشکلات ناشی از مستی در جمع مینوشیدگان در روز جمعه نادرست است.
یک ریش به صد کوثر ارزان نکنی زاهد
در چارسوی جنت پشمینه نمیباشد
هوش مصنوعی: زاهد، تو که در بهشت هستی و به جاهای مختلف آن سر میزنی، نباید به یک ریش ارزش بالایی بدهی در حالی که صدها نیکی و صفات خوب را نادیده میگیری. ارزش واقعی در رفتار و اعمال نیکو است نه در ظاهر.
یاران مژه بردارید مفت است فلکتازی
این منظر حیرت را یک زینه نمیباشد
هوش مصنوعی: دوستان، حواستان باشد که زمانه با تمام زیباییهایش، کمارزش است. این صحنههای شگفتانگیز به راحتی از بین میروند و ارزشی ندارند.
درکارگه تجدید یکدست چمنسازیست
تقویم بهار اینجا پارینه نمیباشد
هوش مصنوعی: در دنیای زنده و تازهساز چمن، فصل بهار هرگز قدیمی نمیشود و همیشه نو و تازه است.
هر گوهر ازین دریا دارد صدف دیگر
دل درکف دلدار است در سینه نمیباشد
هوش مصنوعی: هر دانه مروارید در این دریا یک صدف دیگر دارد. در دل عاشق، عشق و محبت موجود است اما در سینهاش جای دیگری برای آن نیست.
گر اهل سخن بیدل سامان غنا خواهند
چون نسخهٔ اشعارت گنجینه نمیباشد
هوش مصنوعی: اگر افرادی که به کلام و شعر علاقهمند هستند، به دنبال ایجاد زیبایی و غنا در آثار خود باشند، باید بدانند که اشعار و آثارشان ارزش و گنجینهای ندارند.
حاشیه ها
1396/05/18 18:08
عمر شیردل
در نسخهٔ دیگر کلیات بیدل، بیت اول ، مصرع دوم ، چنین آمده:
آن دل که تهی باشد بی کینه نمی باشد