غزل شمارهٔ ۱۲۱۷
دماغ وحشتآهنگان خیالآور نمیباشد
سر ما طایران رنگ زبر پر نمیباشد
خیال ثابت و سیار تا کی خواند افسونت
سلامت نقشبند طاق این منظر نمیباشد
خیالش در دل است اما چه حاصل غیر نومیدی
پری در شیشه جز در عالم دیگر نمیباشد
به سامان جهان پوچ تسکین چیدهایم اما
به این صندل که ما داریم دردسر نمیباشد
حواس آواره افتاده است از خلوتسرای دل
وگرنه حلقهٔ صحبت برون در نمیباشد
بلد از عجز طاقتگیر و هر راهی که خواهی رو
خط پیشانی تسلیم بیمسطر نمیباشد
زترک مطلب نایاب صید بینیازی کن
دل جمعی که میخواهی درین کشور نمیباشد
کدورتگر همه باد است بر دل بار میچیند
نفس در خانهٔ آیینه بیلنگر نمیباشد
سواد هر دو عالم شسته است اشکی که من دارم
رواج سرمه در اقلیم چشم تر نمیباشد
مروتسختمخمور است در خمخانهٔ مطلب
جبین هیچکس اینجا عرق ساغر نمیباشد
جنون فطرتی در رقص دارد نبض امکان را
همه گر پا به گردش آوری بیسر نمیباشد
تأمل بیکمالی نیست در ساز نفس بیدل
اگر شد رشتهات لاغر گره لاغر نمیباشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دماغ وحشتآهنگان خیالآور نمیباشد
سر ما طایران رنگ زبر پر نمیباشد
هوش مصنوعی: ذهن و خیال ما تحت تأثیر زنجیرهای آهنی و محدودیتها نیست، زیرا روح ما مانند پرندگان آزادی که رنگ و زیبایی دارند، از قید و بندها رهاست.
خیال ثابت و سیار تا کی خواند افسونت
سلامت نقشبند طاق این منظر نمیباشد
هوش مصنوعی: خیال ثابت و سیار تا چه زمانی میتواند افسون و جادوگری تو را بخواند؟ سلامت و شادابی در این تصویر در واقع وجود ندارد.
خیالش در دل است اما چه حاصل غیر نومیدی
پری در شیشه جز در عالم دیگر نمیباشد
هوش مصنوعی: تفکر و یاد او در دل وجود دارد، اما در نهایت چه نتیجهای جز ناامیدی میتواند داشته باشد؟ مانند پرندهای در شیشه، که تنها در دنیای دیگری میتواند پرواز کند و آزاد باشد.
به سامان جهان پوچ تسکین چیدهایم اما
به این صندل که ما داریم دردسر نمیباشد
هوش مصنوعی: ما تلاش کردهایم تا در دنیای بیمعنا آرامش ایجاد کنیم، اما این صندل که داریم، برای ما مشکلساز نیست.
حواس آواره افتاده است از خلوتسرای دل
وگرنه حلقهٔ صحبت برون در نمیباشد
هوش مصنوعی: حواس ما از آرامش و سکوت درون دل دور شدهاند و اگر اینطور نبود، هیچ ارتباطی با دنیای بیرون وجود نداشت.
بلد از عجز طاقتگیر و هر راهی که خواهی رو
خط پیشانی تسلیم بیمسطر نمیباشد
هوش مصنوعی: توانایی انسان از مختصات او در برابر چالشها و مشکلات است. هر راهی که بخواهی در مسیر پذیرش و تسلیم به زندگی وجود ندارد و همیشه باید با اراده و تلاش پیش بروی.
زترک مطلب نایاب صید بینیازی کن
دل جمعی که میخواهی درین کشور نمیباشد
هوش مصنوعی: از سخن نایاب و ارزشمند، خود را بینیاز کن و قلبت را به یک جمع و اجتماع متمرکز کن، چون در این سرزمین، چیزی که میخواهی وجود ندارد.
کدورتگر همه باد است بر دل بار میچیند
نفس در خانهٔ آیینه بیلنگر نمیباشد
هوش مصنوعی: سختیها و مشکلات زندگی مانند بادی هستند که بر دل انسان سایه میافکنند و روح را غمگین میکنند. نفس و وجود انسان نیز در چنین شرایطی به آرامش نمیرسد و احساس ثبات و استقامت نمیکند مانند آئینهای که بیتکیهگاه مانده است.
سواد هر دو عالم شسته است اشکی که من دارم
رواج سرمه در اقلیم چشم تر نمیباشد
هوش مصنوعی: اشکی که من دارم، تمام دانش و علم دو جهان را شستوشو داده است، و چشم تر من جایی برای دیدن زیباییهای دیگر ندارد.
مروتسختمخمور است در خمخانهٔ مطلب
جبین هیچکس اینجا عرق ساغر نمیباشد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که رفتار شایسته و بزرگمنشی در مکانی که انسانها مینوشند، تحت تأثیر قرار میگیرد و افراد در این مکان هیچکس به صرف نوشیدنی توجه نمیکند. به نوعی، لاابالی بودن در ارتباط با خویشتن و روحیات انسانی در این فضا مشهود است.
جنون فطرتی در رقص دارد نبض امکان را
همه گر پا به گردش آوری بیسر نمیباشد
هوش مصنوعی: جنون یک طبیعت خاصی دارد که در رقص و حرکت زندگی نمایان میشود. اگر همه چیز را به گردش و تکاپو درآوری، بدون هدف و هدفمندی نمیتوان به نتیجهای دست یافت.
تأمل بیکمالی نیست در ساز نفس بیدل
اگر شد رشتهات لاغر گره لاغر نمیباشد
هوش مصنوعی: درنگ در ناپختگی ساز روح، اگر رشتهات نازک شد، به این معنا نیست که گره ضعیفی دارد.