غزل شمارهٔ ۱۲۰۲
چشمی که بر آن جلوه نظر داشته باشد
یارب به چه جرات مژه برداشته باشد
هر دلکه ز زخم تو اثر داشته باشد
صد صبحگل فیض به بر داشته باشد
عمریست دکان نفس سوختهگرم است
ازآه من آیینه خبر داشته باشد
با پرتو خورشید کرم سهل حسابیست
گر شبنم ما دامن تر داشته باشد
دل توشهکش وهم حبابست درین بحر
امید که آهی به جگر داشته باشد
جا بر سر دوش استکسی راکه درین بزم
با ما چو سبو دست به سر داشته باشد
ازتیغ نگاهت دل آیینه دو نیم است
هرچند ز فولاد سپر داشته باشد
ما را به ادبگاه حضورت چه پیام است
قاصد مگر از خویش خبر داشته باشد
از وحشت ما بر دل کس نیست غباری
یک ذره تپیدن چقدر داشته باشد
ای بیخبر از عشق مجو ساز سلامت
جز سوختن آتش چه هنر داشته باشد
ناکام فسردیم چو خون در رگ یاقوت
رنگی ندمیدیمکه پر داشته باشد
بیدل خلف سلسلهٔ عبرت امکان
جز مرگ چه از ارث پدر داشته باشد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشمی که بر آن جلوه نظر داشته باشد
یارب به چه جرات مژه برداشته باشد
هوش مصنوعی: چشمی که زیبایی و جذابیت را تماشا کند، چگونه میتواند بدون تردید پلک بزند؟
هر دلکه ز زخم تو اثر داشته باشد
صد صبحگل فیض به بر داشته باشد
هوش مصنوعی: هر دلی که از زخم تو نشانهای داشته باشد، باید صبحهایی پر از گل و زیبایی را تجربه کرده باشد.
عمریست دکان نفس سوختهگرم است
ازآه من آیینه خبر داشته باشد
هوش مصنوعی: سالهاست که به خاطر تالمات درونی و حسرتهای خود، در این دکان دلم داغان و سوخته هستم و بگذار که آینهام رنجها و دردهایم را بشناسد.
با پرتو خورشید کرم سهل حسابیست
گر شبنم ما دامن تر داشته باشد
هوش مصنوعی: وقتی خورشید درخشان است، محاسبه و اندازهگیری آسان میشود، حتی اگر دامن شبنمزده باشد.
دل توشهکش وهم حبابست درین بحر
امید که آهی به جگر داشته باشد
هوش مصنوعی: دل تو مانند یک کشتی در دریای امید است که تنها یک آه از عمق جان میتواند آن را به حرکت درآورد.
جا بر سر دوش استکسی راکه درین بزم
با ما چو سبو دست به سر داشته باشد
هوش مصنوعی: کسی که در این مجلس با ماست و مانند سبوی پر از نوشیدنی، سرش را بالا نگه داشته، مقام و جایگاهی دارد که بر دوش اوست.
ازتیغ نگاهت دل آیینه دو نیم است
هرچند ز فولاد سپر داشته باشد
هوش مصنوعی: نگاه تو چنان بر دل تاثیر میگذارد که گویا دل مانند آینهای شکسته شده است، هرچند که خود را با سپری از فولاد محافظت کند.
ما را به ادبگاه حضورت چه پیام است
قاصد مگر از خویش خبر داشته باشد
هوش مصنوعی: قاصد چه پیامی برای ما از ادبگاه تو دارد، مگر اینکه خودش از احوال خود باخبر باشد؟
از وحشت ما بر دل کس نیست غباری
یک ذره تپیدن چقدر داشته باشد
هوش مصنوعی: در دل هیچکس از ترس ما نشانی نیست، حتی اگر به اندازه یک ذره هم ضربان داشته باشد.
ای بیخبر از عشق مجو ساز سلامت
جز سوختن آتش چه هنر داشته باشد
هوش مصنوعی: اگر کسی از عشق بیخبر باشد، نمیتواند به هیچ هنری دست یابد مگر اینکه درد و رنج عشق را تجربه کند. فقط در آتش عشق است که انسان واقعی خود را میشناسد.
ناکام فسردیم چو خون در رگ یاقوت
رنگی ندمیدیمکه پر داشته باشد
هوش مصنوعی: ما در ناامیدی و یأس فرو رفتهایم، مانند خونی که در رگ یاقوت وجود ندارد و نتوانستهایم رنگ و زیبایی زندگی را به خود بگیریم.
بیدل خلف سلسلهٔ عبرت امکان
جز مرگ چه از ارث پدر داشته باشد
هوش مصنوعی: بیدل نشان میدهد که فرزند زنجیرهٔ عبرت و پندهای زندگی، جز مرگ، چه چیزی بیشتری را از پدر به ارث خواهد برد.