غزل شمارهٔ ۱۱۸۵
محبت ستمگر نباشد نباشد
وفا زحمتآور نباشد نباشد
دل جمع مهریست برگنج اقبال
اگرکیسه پر زر نباشد نباشد
شکوهی که دارد جهان قناعت
به خاقان و قیصر نباشد نباشد
دلی میگدازم به صد جوش مستی
میام گر به ساغر نباشد نباشد
در افسردنم خفته پرواز عنقا
چو رنگم اگر پر نباشد نباشد
هوس جوهر تربیت نیست همت
فلک سفلهپرور نباشد نباشد
چه حرف است لغزش به رفتار معنی
خطی گر به مسطر نباشد نباشد
به جایی که باشد عروج حقیقت
اگر چرخ و اختر نباشد نباشد
چنان باش فارغ ز بار تعلق
که بر دوش اگر سر نباشد نباشد
یقینی که از شبههٔ دوربینی
لب یار کوثر نباشد نباشد
به خویش آشنا شو چه واجب چه ممکن
عرض را که جوهر نباشد نباشد
پیامیست این اعتبارات هستی
که هرجا پیمبر نباشد نباشد
از آن آستان خواه مطلوب همت
که چیزی بر آن در نباشد نباشد
ز اعداد خلق آن چه وامیشماری
اگر واحد اکثر نباشد نباشد
اثر نامدارست، ز آیینه مگذر
گرفتم سکندر نباشد نباشد
چه دنیا چه عقبا خیالست بیدل
تو باش این و آن گر نباشد نباشد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
محبت ستمگر نباشد نباشد
وفا زحمتآور نباشد نباشد
محبت هرگز باعث ستم و وفا هرگز باعث زحمت نمیشود.
دل جمع مهریست برگنج اقبال
اگرکیسه پر زر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: دل انسان در واقع مثل یک گنجینه از محبت و دوستی است، و اگرچه ممکن است ظاهراً ثروت و دارایی نداشته باشد، ولی باز هم ارزشمند و پر از شادی و عشق خواهد بود.
شکوهی که دارد جهان قناعت
به خاقان و قیصر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: شکوه و عظمت جهانی که قناعت و رضایت به چیزی جز مقام پادشاهی و قدرتهای بزرگ ندارد، وجود ندارد.
دلی میگدازم به صد جوش مستی
میام گر به ساغر نباشد نباشد
در دلم شور و شوق زندگی هست و انگار که این شور و شوق در دلم میگدازد. حالا اگر در ساغر شراب ندارم، باکی ندارم.
در افسردنم خفته پرواز عنقا
چو رنگم اگر پر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: در حالت افسردگی من پرواز پرنده افسانهای خوابیده است، زیرا اگر من رنگ نداشته باشم، پرواز هیچ مفهومی نخواهد داشت.
هوس جوهر تربیت نیست همت
فلک سفلهپرور نباشد نباشد
هوش مصنوعی: خواستههای نفس، نشانهی تربیت صحیح نیستند و آن همت وسیع که از آسمان سرچشمه میگیرد، به کسی که خود را پایین نگه میدارد، تعلق ندارد.
چه حرف است لغزش به رفتار معنی
خطی گر به مسطر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که اگر رفتاری اشتباه یا نادرست باشد، نباید آن را به سادگی نادیده گرفت. همچنین، اگر رفتار یا گفتاری دارای معنا و معانی عمیق باشد، کاملاً مشخص است که در صورت عدم وجود حالتی مشخص، نمیتوان آن را به درستی ارزیابی کرد. به عبارت دیگر، هر رفتار و گفتار باید با دقت و توجه بررسی شود تا بتوان به درک بهتری از آن رسید.
به جایی که باشد عروج حقیقت
اگر چرخ و اختر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: به جایی که حقیقت در آن به اوج میرسد، اگرچه ستارهها و گردونه آسمان وجود نداشته باشند، باز هم آنجا هست.
چنان باش فارغ ز بار تعلق
که بر دوش اگر سر نباشد نباشد
آنقدر از بار تعلق و خواستن دور باش که حتی اگر بر روی دوشت سر نداشته باشی، برایت مهم نباشد!
یقینی که از شبههٔ دوربینی
لب یار کوثر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: اگر یقین تو از تردید ناشی از دوربینی باشد، لب یار همچون کوثر نخواهد بود.
به خویش آشنا شو چه واجب چه ممکن
عرض را که جوهر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: با خودت آشنا شو، زیرا شناخت خود ضروری و ممکن است. اگر چیزی وجود نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد.
پیامیست این اعتبارات هستی
که هرجا پیمبر نباشد نباشد
اعتبارات و جزئیات دنیا خود به خود پیامهای بسیاری دارد. حالا اگر در جایی پیامبری وجود نداشت، مهم نیست!
از آن آستان خواه مطلوب همت
که چیزی بر آن در نباشد نباشد
هوش مصنوعی: از آن درگاه خواستهات را بخواه که هیچ چیزی بر آن در نباشد.
ز اعداد خلق آن چه وامیشماری
اگر واحد اکثر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: از میان اعداد، آنچه را که میشماری، اگر واحد در بیشتر آنها وجود نداشته باشد، وجود نخواهد داشت.
اثر نامدارست، ز آیینه مگذر
گرفتم سکندر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: نام و اثر انسانها بر جانشینان آنها باقی میماند، پس از آنچه در آینه میبینیم (خودمان) نباید گذشت، چرا که سکندر بزرگ و معروف هم بیمانند نیست.
چه دنیا چه عقبا خیالست بیدل
تو باش این و آن گر نباشد نباشد
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت هر دو خیال و فکری هستند. تو فقط باید در اینجا و اکنون زندگی کنی و به این و آن فکر نکنی، چرا که اگر چیزی نباشد، وجود نخواهد داشت.
حاشیه ها
1403/12/19 14:03
امیر عباس طیبی
چنان باش فارغ ز بار تعلق
که بر دوش اگر سر نباشد نباشد