گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۶۶

کار دلها باز از آن مژگان به سامان می‌رسد
ریشهٔ تاکی به استقبال مستان می‌رسد
اشک امشب بسمل حسن عرق توفان‌ کیست
زبن پر پروانه پیغام چراغان می‌رسد
از بهار آن خط نو رسته غافل نیستم
مدتی شد در دماغم بوی ریحان می‌رسد
آب می‌گردد دل از بی‌دست‌وپایی‌های اشک
در کنارم از کجا این طفل‌ گریان می‌رسد
سطر چاکی از خط طومار مجنون خواندنیست
قاصد ما نامه در دست از گریبان می‌رسد
بی‌محبت در وطن هم ناشناسایی‌ست عام
بهر یک دل بوی پیراهن به ‌کنعان می‌رسد
بس که بر تنگی بساط عشق امکان چیده‌اند
صد گریبان می‌درّد تا گل به دامان می‌رسد
فرصت تمهید آسایش در این محفل ‌کجاست
خواب ها رفته‌ ست تا مژگان به مژگان می‌رسد
دل به آفت واگذار و ایمن از توفان برآ
بر کنار این ‌کشتی از هول نهنگان می‌رسد
قطع ‌کن از نعمت الوان‌ که اینجا چرخ هم
می‌نهد صد ریزه برهم تا به یک نان می‌رسد
حاصل غواص این دریا پشیمانی بس است
وصل ‌گوهر گیر اگر دستت به دامان می‌رسد
در کمند سعی نیکی چین ‌کوتاهی خطاست
تا به هر دامن‌ که خواهی دست احسان می‌رسد
خاکساری در مذاق هیچکس مکروه نیست
منّت این وضع بر گبر و مسلمان می‌رسد
پیشه بسیار است بیدل بر خموشی ختم‌ کن
سعی در علم و عمل اینجا به پایان می‌رسد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کار دلها باز از آن مژگان به سامان می‌رسد
ریشهٔ تاکی به استقبال مستان می‌رسد
هوش مصنوعی: کار دل‌ها با زیبایی و ناز مژگان به سرانجام می‌رسد، مانند ریشهٔ تاک که به سوی می‌پرستان جان می‌گیرد.
اشک امشب بسمل حسن عرق توفان‌ کیست
زبن پر پروانه پیغام چراغان می‌رسد
هوش مصنوعی: در کناره‌های شب، اشک‌های من به خاطر زیبایی تو جاری شده است. آیا کسی می‌داند که از زبان پروانه، خبر از روشنایی و زیبایی به کجا می‌رسد؟
از بهار آن خط نو رسته غافل نیستم
مدتی شد در دماغم بوی ریحان می‌رسد
هوش مصنوعی: مدتی است که بوی خوش ریحان در فضا حس می‌شود و من از زیبایی و شادابی بهار غافل نیستم.
آب می‌گردد دل از بی‌دست‌وپایی‌های اشک
در کنارم از کجا این طفل‌ گریان می‌رسد
هوش مصنوعی: آب به خاطر بی‌کسی و نداشتن دست و پا، در دل من می‌چرخد و من می‌پرسم این کودک گریان از کجا به نزدیک من می‌آید؟
سطر چاکی از خط طومار مجنون خواندنیست
قاصد ما نامه در دست از گریبان می‌رسد
هوش مصنوعی: یک بخش از نامه مجنون جالب و خواندنی است، قاصد ما با نامه‌ای در دست، از دل مشکلات به ما می‌رسد.
بی‌محبت در وطن هم ناشناسایی‌ست عام
بهر یک دل بوی پیراهن به ‌کنعان می‌رسد
هوش مصنوعی: بدون محبت، حتی در وطن هم انسان شناخته شده نیست. هر کسی به محض اینکه دلش را به عشق بسپارد، بوی پیراهنش به کنعان می‌رسد.
بس که بر تنگی بساط عشق امکان چیده‌اند
صد گریبان می‌درّد تا گل به دامان می‌رسد
هوش مصنوعی: به خاطر تنگنای عشق، آنقدر مشکلات و دردها پیش می‌آید که به هزار و یک شیوه تلاش می‌شود تا در نهایت محبت و زیبایی به دست آید.
فرصت تمهید آسایش در این محفل ‌کجاست
خواب ها رفته‌ ست تا مژگان به مژگان می‌رسد
هوش مصنوعی: در این جمع، فرصت برای فراهم کردن آرامش کجا است؟ خواب‌ها رفته‌اند و حالا دو چشم به هم می‌رسند.
دل به آفت واگذار و ایمن از توفان برآ
بر کنار این ‌کشتی از هول نهنگان می‌رسد
هوش مصنوعی: دل خود را به خطرات و مشکلات بسپار و نگران طوفان‌ها نباش. در کنار این کشتی، از وحشت نهنگ‌ها نجات خواهی یافت.
قطع ‌کن از نعمت الوان‌ که اینجا چرخ هم
می‌نهد صد ریزه برهم تا به یک نان می‌رسد
هوش مصنوعی: نمی‌توان به راحتی از نعمت‌ها و لذت‌های گوناگون چشم‌پوشی کرد، چرا که در این دنیا حتی چرخ زندگی نیز با وجودی سختی‌ها، به تلاش و کوشش ادامه می‌دهد تا به یک برکت ساده برسد.
حاصل غواص این دریا پشیمانی بس است
وصل ‌گوهر گیر اگر دستت به دامان می‌رسد
هوش مصنوعی: اگر کسی در پی جواهر و زیبایی‌های ارزشمند باشد، باید از درد و رنج غفلت و پشیمانی خود بگذرد. پس اگر به منبع و سرچشمه‌ این زیبایی‌ها دسترسی داری، از آن بهره‌مند شو و غفلت نکن.
در کمند سعی نیکی چین ‌کوتاهی خطاست
تا به هر دامن‌ که خواهی دست احسان می‌رسد
هوش مصنوعی: هر کس باید در تلاش برای انجام کارهای نیک باشد و در این مسیر هیچ گونه کوتاهی نکند، زیرا این تلاش به او این امکان را می‌دهد که به هر فردی که می‌خواهد کمک کند.
خاکساری در مذاق هیچکس مکروه نیست
منّت این وضع بر گبر و مسلمان می‌رسد
هوش مصنوعی: درک این که هیچ‌کس از تواضع و فروتنی بدش نمی‌آید، نشان‌دهندهٔ ویژگی‌ای است که نه تنها برای افراد بی‌اعتبار بلکه برای همه، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، پذیرفته شده است.
پیشه بسیار است بیدل بر خموشی ختم‌ کن
سعی در علم و عمل اینجا به پایان می‌رسد
هوش مصنوعی: بسیاری کارها وجود دارد که در سکوت انجام می‌شود. تلاش برای دانش و عمل اینجا به پایان می‌رسد.