غزل شمارهٔ ۱۱۳۴
دل مپرسید چرا سوخته یا میسوزد
هرچه شد باب وفا سوخته یا میسوزد
برق آن جلوهگراین استکه من میبینم
خانهٔ آینهها سوخته یا میسوزد
سوز عشق و دل افسرده زاهد هیهات
از شرر سنگ کجا سوخته یا میسوزد
اثر از نالهٔ ارباب هوس بیزار است
برق تصویر که را سوخته یا میسوزد
غره صبر مباشید کزین لالهرخان
هرکه گردید جدا سوخته یا میسوزد
برق سودای تو در پرده اندیشهٔ ما
کس چه داند که چها سوخته یا میسوزد
رشحهٔ فیض قناعت بطلب کاتش حرص
خرمن عمر ترا سوخته یا میسوزد
ساز هستی که حریفان نفسش میخوانند
تا شود گرم نوا سوخته یا میسوزد
ای شرر ترک هوس گیر که تا دم زدهای
نفس هرزه درا سوخته یا میسوزد
کیست پرسد ز نمکدان لب او بیدل
کز چه زخم دل ما سوخته یا میسوزد
غزل شمارهٔ ۱۱۳۳: آنکه ما را به جفا سوخته یا میسوزدغزل شمارهٔ ۱۱۳۵: تو شمشیر حقی هر کس ز غفلت با تو بستیزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل مپرسید چرا سوخته یا میسوزد
هرچه شد باب وفا سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: دل را از علت سوختن نپرسید، چرا که هرچه در این دنیا مربوط به وفاداری و عشق است، به نوعی دچار زخم و رنج شده است.
برق آن جلوهگراین استکه من میبینم
خانهٔ آینهها سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: نور و زیبایی که من میبینم، مربوط به چیزی است که باعث شده است خانهای که پر از آینهها بود، یا در حال سوختن باشد یا قبلاً سوخته باشد.
سوز عشق و دل افسرده زاهد هیهات
از شرر سنگ کجا سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: اشتیاق و غم دل زاهدِ بیخبر از عشق، به هیچ وجه با آتش سنگ قابل مقایسه نیست. جایی برای سوختن وجود ندارد، ولی دل او در عشق میسوزد.
اثر از نالهٔ ارباب هوس بیزار است
برق تصویر که را سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: نالههای کسی که از عشق و هوس ناخشنود است، تأثیرش در تصویر روشن شدهای باقی مانده که یا خود را سوخته یا در حال سوختن است.
غره صبر مباشید کزین لالهرخان
هرکه گردید جدا سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: فریب نخورید و فکر نکنید که با صبر کردن میتوانید از عشق این صورتهای زیبا فرار کنید، زیرا هرکس که از آنها جدا شود یا دلتنگ میشود یا در آتش عشق میسوزد.
برق سودای تو در پرده اندیشهٔ ما
کس چه داند که چها سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: برق آرزوی تو در ذهن ما مانند یک پرده است که کسی نمیداند چه چیزی را سوزانده یا در حال سوختن است.
رشحهٔ فیض قناعت بطلب کاتش حرص
خرمن عمر ترا سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: به دنبال بهرهمندی از قناعت باش، زیرا حرص و طمع میتواند عمر تو را تباه کند یا به درد و رنج دچار نماید.
ساز هستی که حریفان نفسش میخوانند
تا شود گرم نوا سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: وجود انسان مانند سازی است که دیگران به آن نغمه میزنند تا به زندگی و احساساتش جان ببخشند. این ساز ممکن است از عشق و آرزوها شاداب و پرانرژی شود یا اینکه در قلبش آتش عشق بسوزد.
ای شرر ترک هوس گیر که تا دم زدهای
نفس هرزه درا سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: ای شعلهی عشق، به این خواستهها چنگ بزن، زیرا تا زمانی که نفس میکشی، این دل بیقرار یا در آتش عشق سوخته یا در حال سوختن است.
کیست پرسد ز نمکدان لب او بیدل
کز چه زخم دل ما سوخته یا میسوزد
هوش مصنوعی: کیست که از نمکدان لب او بپرسد، ای بیدل، که چرا دل ما سوخته یا هنوز میسوزد؟