غزل شمارهٔ ۱۱۱۴
تا ساز نفسها کم مضراب نگیرد
آهنگ جنون دامن آداب نگیرد
عاشق که بنایش همه بر دوش خرابی ست
چون دیده چرا خانه به سیلاب نگیرد
بر پای توگر باز شود دیده مخمل
چون آینه هرگز خبر از خواب نگیرد
چون ریگ روان در سفر دشت توکل
باید قدح آبله هم آب نگیرد
بیکینهام از خلق به رنگیکه چو یاقوت
مو از اثر آتش من تاب نگیرد
درویشی من سرخوش صهبای تسلی است
ساحل قدح از گردن گرداب نگیرد
زین خواب گمان وا نشود چشم یقینت
ازتیغ اجل تا بهگلو آب نگیرد
غفلت بهکمین دم پیریست حذرکن
کزپرتو صحبت به شکر خواب نگیرد
آخربهگهر محو شود پیچ وخم موج
تا چند دل از عالم اسباب نگیرد
بیدل به عبادتکدهٔ عجزپرستی
جز نقشکف پای تو محراب نگیرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا ساز نفسها کم مضراب نگیرد
آهنگ جنون دامن آداب نگیرد
هوش مصنوعی: تا هنگامی که تنفسها مختل نشوند و بر نواختن نغمههای دیوانگی تأثیر نگذارد، آداب و رسوم هم از آن تاثیر نخواهد پذیرفت.
عاشق که بنایش همه بر دوش خرابی ست
چون دیده چرا خانه به سیلاب نگیرد
هوش مصنوعی: عاشق واقعی که تمام زندگیاش بر ویرانی بنا شده است، وقتی به خسارت و دردهایش نگاه میکند، میپرسد چرا باید خانهاش در برابر طوفانها و مشکلات در امان بماند؟
بر پای توگر باز شود دیده مخمل
چون آینه هرگز خبر از خواب نگیرد
هوش مصنوعی: اگر چشمانم بر روی تو باز شود، همانند مخمل که همچون آینه صاف و درخشان است، هرگز از خواب و بیخبری آگاه نخواهم شد.
چون ریگ روان در سفر دشت توکل
باید قدح آبله هم آب نگیرد
هوش مصنوعی: برای اینکه در مسیر زندگی به موفقیت و آرامش برسیم، باید مثل ریگهایی که به آرامی در دشت حرکت میکنند، به طور طبیعی پیش برویم. همچنان که ریگها از آب دوری میکنند و تحت تأثیر اتفاقات محیطی قرار نمیگیرند، ما نیز باید به توکل و اعتماد به نفس خود ادامه دهیم و نگران مسائل کوچکی مانند آبله (مشکلات جزئی) نباشیم.
بیکینهام از خلق به رنگیکه چو یاقوت
مو از اثر آتش من تاب نگیرد
هوش مصنوعی: من از مردم به هیچ دلیلی کینهای ندارم، اما موهایم مانند یاقوتی است که تحت تأثیر آتش، تاب و درخشندگی خود را از دست میدهد.
درویشی من سرخوش صهبای تسلی است
ساحل قدح از گردن گرداب نگیرد
هوش مصنوعی: من درویش خوشحالی هستم که مشغول نوشیدن شراب تسلیبخش است و هرگز از عمیقترین مشکلات زندگی دور نمیشوم.
زین خواب گمان وا نشود چشم یقینت
ازتیغ اجل تا بهگلو آب نگیرد
هوش مصنوعی: این خواب باعث نمیشود که چشمان حقیقت تو از تیغ مرگ چیز دیگری را ببیند تا زمانی که به گلو آب نرسد.
غفلت بهکمین دم پیریست حذرکن
کزپرتو صحبت به شکر خواب نگیرد
هوش مصنوعی: حواست را جمع کن، چون غفلت در انتظار است و ممکن است در سن پیری به سراغت بیاید. اینگونه خیال نکن که با گفتوگو و معاشرتهای شیرین، خواب غفلت تو را نمیگیرد.
آخربهگهر محو شود پیچ وخم موج
تا چند دل از عالم اسباب نگیرد
هوش مصنوعی: در نهایت، زیبایی و جذابیت دنیا تحت تأثیر ناپایداری و تغییرات خواهد رفت و تا چه زمان دل انسان نباید به چیزهای مادی و دنیوی وابسته باشد.
بیدل به عبادتکدهٔ عجزپرستی
جز نقشکف پای تو محراب نگیرد
هوش مصنوعی: در جایی که انسانها در برابر ناتوانی خود تسلیم میشوند و عبادت میکنند، فقط رد پای تو میتواند به عنوان نشانهای از پرستش در آنجا باقی بماند.