گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۹۶

شب‌ که دل از یأس مطلب باده‌ای در جام‌ کرد
یک جهان حسرت به توفان داد و آهش نام‌کرد
برنمی‌آید سپند من به استیلای شوق
از جرس باید دل بی‌انفعالم وام‌ کرد
چشم من شد پرده ی زنبور و بیداری ندید
غفلت آخر حشر من درکسوت با دام‌کرد
آبم از شرم عدم‌ کز هستی بیحاصلم
آرمیدن‌کوشش و بیمطلبی ابرام‌کرد
شعله‌ای بودم‌کنون خاکسترم مفت طلب
سوختن عریانی‌ام راجامهٔ احرام کرد
در پریشانی کشیدیم انتقام از روزگار
خاک ما باری طواف دیدهٔ ایام کرد
قرب هم در خلوت تحقیق‌گنجایش نداشت
دوربین افتاد شوق و وصل را پیغام‌ کرد
از تعلق سنگسار شهرت آزادی‌ام
الفت نقش نگین آخر ستم بر نام کرد
اینقدر در بند خویش از ناتوانی مانده‌ایم
عشق رنگ ما شکست و اختراع دام کرد
دل به یاد مستی چشم حجاب‌آلوده‌ای
آب‌گردید از حیا چندانکه می در جام‌ کرد
جادهٔ سرمنزل ما صد بیابان سعی داشت
بیدماغیهای فرصت چون شرر یک گام کرد
عشرت‌ما چون نگه از بس تنک‌سرمایه است
سایهٔ مژگان تواند صبح ما را شام‌ کرد
می‌رود صبح و اشارت می‌کندکای غافلان
تا نفس باقیست نتوان هیچ جا آرام‌کرد
یک قلم بیدل غبار وحشت نظاره‌ایم
عشق نتوانست ما را بی‌تحیر رام‌ کرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب‌ که دل از یأس مطلب باده‌ای در جام‌ کرد
یک جهان حسرت به توفان داد و آهش نام‌کرد
هوش مصنوعی: در شب، وقتی که دل از ناامیدی دور شد و مشغول نوشیدن ماجرایی در لیوان بود، یک دنیا حسرت و اندوه به طوفان درآورد و صدای آهش مشهور شد.
برنمی‌آید سپند من به استیلای شوق
از جرس باید دل بی‌انفعالم وام‌ کرد
هوش مصنوعی: آتش عشق در وجود من چنان فراگیر شده که نمی‌توانم آن را کنترل کنم. به همین خاطر باید دل بی‌حالم را به کسی قرض دهم که بتواند آن را به دست آورد.
چشم من شد پرده ی زنبور و بیداری ندید
غفلت آخر حشر من درکسوت با دام‌کرد
هوش مصنوعی: چشم من مانند پرده‌ای است که زنبور بالای آن نشسته و متوجه بیداری نیست. غفلت من در نهایت به این نتیجه می‌رسد که در این حالت، مانند کسی هستم که در دام افکنده شده‌ام.
آبم از شرم عدم‌ کز هستی بیحاصلم
آرمیدن‌کوشش و بیمطلبی ابرام‌کرد
هوش مصنوعی: من به خاطر نبودن و عدم وجودم از شرم، در حالتی از عدم رضایت هستم و می‌کوشم تا به هدفم برسم، اما هنوز به چیزی دست نیافته‌ام.
شعله‌ای بودم‌کنون خاکسترم مفت طلب
سوختن عریانی‌ام راجامهٔ احرام کرد
هوش مصنوعی: من همچون شعله‌ای درخشنده بودم، اما اکنون به خاکستر تبدیل شده‌ام. به دنبال حداقل‌هایی هستم و در عریانی‌ام، لباس احرامی به خود پوشانده‌ام.
در پریشانی کشیدیم انتقام از روزگار
خاک ما باری طواف دیدهٔ ایام کرد
هوش مصنوعی: ما در دوران سختی و چالش‌ها، انتقام‌مان را از روزگار گرفتیم و به نوعی بر زمین‌زمان خود چرخیدیم و به دور آن گشتیم.
قرب هم در خلوت تحقیق‌گنجایش نداشت
دوربین افتاد شوق و وصل را پیغام‌ کرد
هوش مصنوعی: در نزدیکی محبوب، حتی در تنهایی و آرامش، امکان احساس کردن عشق و وصل وجود نداشت. اما ناگهان شوق و اشتیاق به وصال، خود را نشان داد و پیامی فرستاد.
از تعلق سنگسار شهرت آزادی‌ام
الفت نقش نگین آخر ستم بر نام کرد
هوش مصنوعی: به خاطر وابستگی به شهرت، آزادی‌ام مورد آزار و سنگسار قرار گرفته و در نهایت ستم بر نام من نقش بسته است.
اینقدر در بند خویش از ناتوانی مانده‌ایم
عشق رنگ ما شکست و اختراع دام کرد
هوش مصنوعی: ما به خاطر ناتوانی‌امان آنقدر درگیر خودمان شده‌ایم که عشق و زیبایی‌امان را از دست داده‌ایم و به دام مشکلات افتاده‌ایم.
دل به یاد مستی چشم حجاب‌آلوده‌ای
آب‌گردید از حیا چندانکه می در جام‌ کرد
هوش مصنوعی: دل به یاد شوق و خوشی ناشی از مستی چشم کسی که حجاب دارد، به وضوح شگفت‌زده شد و به اندازه‌ای شرم‌سار شد که دیگر نتوانست در جام شراب قرار بگیرد.
جادهٔ سرمنزل ما صد بیابان سعی داشت
بیدماغیهای فرصت چون شرر یک گام کرد
هوش مصنوعی: جاده‌ای که ما را به هدف می‌رساند، در برابر ما بیابان‌های زیادی قرار دارد که باید با تلاش و کوشش از آن‌ها عبور کنیم. این کار شبیه به شعله‌ای است که با سرعت و قدرت پیش می‌رود.
عشرت‌ما چون نگه از بس تنک‌سرمایه است
سایهٔ مژگان تواند صبح ما را شام‌ کرد
هوش مصنوعی: عیش و خوشی ما به خاطر کمی منابع و امکاناتی که داریم، به قدری کم است که سایهٔ مژگان محبوب‌مان می‌تواند صبح ما را به شب تبدیل کند.
می‌رود صبح و اشارت می‌کندکای غافلان
تا نفس باقیست نتوان هیچ جا آرام‌کرد
هوش مصنوعی: صبح در حال نزدیک شدن است و به ما هشدار می‌دهد که ای غافلان، تا زمانی که نفس در بدن دارید، نمی‌توانید در هیچ جا آرامش پیدا کنید.
یک قلم بیدل غبار وحشت نظاره‌ایم
عشق نتوانست ما را بی‌تحیر رام‌ کرد
هوش مصنوعی: ما تحت تأثیر درد و وحشت عشق قرار گرفته‌ایم و این احساسات به قدری عمیق‌اند که عشق نتوانسته ما را بدون حیرت و شگفتی آرام کند.

حاشیه ها

1401/04/19 21:07
سینا

به نظر میرسد در بیت نهم، "خویش" بجای خوابش صحیح باشد