غزل شمارهٔ ۱۰۷۵
ز سختجانی من عمر تنگ میگذرد
شرار من به پر و بال سنگ میگذرد
جهان ز آبلهپایان دل جنون دارد
ز گرد عجز مگو فوج لنگ میگذرد
چه لغزش است رقمزای خامهٔ فرصت
که تا شتابنویسی درنگ میگذرد
در آن چمنکه به دستت نگار میبندد
غبار اگر گذرد گل به جنگ میگذرد
متاز درپی زاهد به وهم حور و قصور
حذرکه قافلهسالار بنگ میگذرد
عقوبت است صدف تا محیط پیش گهر
دلگرفته ز هرکوچه تنگ میگذرد
کجاست امن که در مرغزار لیل و نهار
به هر طرف نگری یک پلنگ میگذرد
غبار دهر غنیمت شمر که آینه هم
ز خویش میگذرد گر ز زنگ میگذرد
ستم به خوبش مکن رنگ عاجزان مشکن
پر شکسته ز چندین خدنگ میگذرد
تامل تو، پلکاروان عشرت توست
مژه به خم ندهی سیل رنگ میگذرد
دماغ فقر سزاور لاف حوصله نیست
چون بحر شد تنک آب از نهنگ میگذرد
هسزار مرحله آنسوی رنگ دارد عشق
هنوز قافلهها از فرنگ میگذرد
کسی به درد دلکش نمیرسد بیدل
جهان خفته چه مقدار دنگ میگذرد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز سختجانی من عمر تنگ میگذرد
شرار من به پر و بال سنگ میگذرد
هوش مصنوعی: عمر من به خاطر استقامت و تحمل سختیها به سرعت میگذرد و درد و رنج من مانند آتش، به سر و بال من فشار میآورد.
جهان ز آبلهپایان دل جنون دارد
ز گرد عجز مگو فوج لنگ میگذرد
هوش مصنوعی: جهان به خاطر افرادی که ناتوان و عاجز هستند، دچار آشفتگی و جنون گشته است. در این میان، گروهی از کسانی که ناتوانی دارند، به آرامی در حال عبور هستند و این وضعیت را تحت تاثیر قرار میدهند.
چه لغزش است رقمزای خامهٔ فرصت
که تا شتابنویسی درنگ میگذرد
هوش مصنوعی: این جمله به ما میگوید که هرگونه نادرستی یا اشتباهی که در نوشتن یا انتخاب فرصتها پیش میآید، در واقع به دلیل سهلانگاری یا تأخیر در اقدام است. وقتی که فردی در استفاده از فرصتی کندی کند، احتمالاً دچار لغزشها و اشتباهاتی میشود که ممکن است بر سرنوشت او تأثیر بگذارد. بنابر این، باید به اهمیت سرعت و دقت در تصمیمگیری و عمل توجه کرد.
در آن چمنکه به دستت نگار میبندد
غبار اگر گذرد گل به جنگ میگذرد
هوش مصنوعی: در آن چمنی که عشق تو را دربر میگیرد، اگر غبار و آلودگیای هم بیفتد، باز هم گلهای زیبا در آنجا میرویند و حس شگفتی و زیبایی را به نمایش میگذارند.
متاز درپی زاهد به وهم حور و قصور
حذرکه قافلهسالار بنگ میگذرد
هوش مصنوعی: در پی زاهدان و کسانی که به دنبال بهشت و زیباییهای آن هستند نرو، زیرا رهبر مسیر مستی و شادی است و او در حال حرکت است.
عقوبت است صدف تا محیط پیش گهر
دلگرفته ز هرکوچه تنگ میگذرد
هوش مصنوعی: صدف به عنوان یک نماد به عاقبت و سختیهای زندگی اشاره دارد. در این متن، نشان میدهد که هر چه محوطه و محیط اطراف تنگتر باشد، دستیابی به گوهر و ارزشهای درونی دشوارتر خواهد بود. در این صورت، صدف به رغم محافظت از جواهر درونش، به خاطر شرایط محیطی مجبور است از میان کوچههای تنگ عبور کند و این خود میتواند به معنای چالشها و دشواریهای زندگی باشد.
کجاست امن که در مرغزار لیل و نهار
به هر طرف نگری یک پلنگ میگذرد
هوش مصنوعی: در کجا میتوان امنیت داشت وقتی که در دشت و بیابان، به هر سو که نگاه کنیم، یک پلنگ در حال عبور است؟
غبار دهر غنیمت شمر که آینه هم
ز خویش میگذرد گر ز زنگ میگذرد
هوش مصنوعی: زندگی را فرصتی ارزشمند بدان که حتی آینه نیز بر اثر گذر زمان تحت تأثیر قرار میگیرد و تغییر میکند. پس به پلیدیها و ناامیدیها توجه نکن و از فرصتهای خوب آن بهره ببر.
ستم به خوبش مکن رنگ عاجزان مشکن
پر شکسته ز چندین خدنگ میگذرد
هوش مصنوعی: به دیگران لطمه نزن و دل آنها را نشکن، زیرا این درد و زخم ناشی از تیرهای جفا و بدی، بر دلهای حساس و آسیبپذیر تاثیر میگذارد.
تامل تو، پلکاروان عشرت توست
مژه به خم ندهی سیل رنگ میگذرد
هوش مصنوعی: تفکر و تأمل تو، راهی به سوی خوشی و لذتهای زندگی است. اگر به چشمانت که پر از زیبایی است، بیتوجهی کنی، خوشیها و زیباییها به سرعت از دستانت عبور میکنند.
دماغ فقر سزاور لاف حوصله نیست
چون بحر شد تنک آب از نهنگ میگذرد
هوش مصنوعی: فقر هیچ وقت نمیتواند ادعای بزرگی و حوصله کند، زیرا اگرچه که انسان ممکن است در ظاهر با دیگران مقایسه شود، اما در واقعیت او از عمق مسائل و بحرانها مانند دریا که آبش با وجود نهنگها کم میشود، فاصله دارد.
هسزار مرحله آنسوی رنگ دارد عشق
هنوز قافلهها از فرنگ میگذرد
هوش مصنوعی: عشق دارای مراحل و عمقهای فراوانی است که فراتر از هر ظاهری میباشد، همچنین همچنان کاروانها و دستهها از دنیای دیگر و زرق و برق آن میگذرند.
کسی به درد دلکش نمیرسد بیدل
جهان خفته چه مقدار دنگ میگذرد
هوش مصنوعی: هیچکس به درد و دل دلتنگ او نمیرسد، در این جهان آرامی که چه مدت باید منتظر بماند.