غزل شمارهٔ ۱۰۵۷
احتیاجی که سر مرد به خم میآرد
آبرو میبرد و جبههٔ نم میآرد
همه کس گرسنهٔ حرص به ذوق سیریست
رنج باریکهکشد پشت شکم میآرد
ترک سیم و درم از خلق چه امکان دارد
پشت دست استکه ناخن ز عدم میآرد
کامجویان طلب همت از افسوسکنید
که ز اسباب جهان دست بهم میآرد
گل این باغ ز نیرنگ شکفتن افسرد
باخبر باش که شادی همه غم میآرد
در وفا منکر انجام محبت نشوی
برهمن آتشی از سنگ صنم میآرد
بلبلان دعوت پروانه به گلشن مکنید
رنگگل تاب پر سوختهکم میآرد
جرس قافلهٔ عشق خروش هوس است
نیست جز گرد حدوث آنچه قدم میآرد
آن سوی خاک نبردیم سراغ تحقیق
قاصد ما خبر از نقش قدم میآرد
ای بنایت هوس ایجاد کن دوش حباب
نفست گر همه بار است که خم میآرد
تو دلی جمع کن این تفرقهها اینهمه نیست
سر صد رشته همین عقده بهم میآرد
همه جا مفت بر خال زیادی بیدل
طاس این نرد برایتو چهکم میآرد
غزل شمارهٔ ۱۰۵۶: نگاهت جوش صد میخانه از ساغر برون آردغزل شمارهٔ ۱۰۵۸: در احتیاج نتوان بر سفله التجا برد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
احتیاجی که سر مرد به خم میآرد
آبرو میبرد و جبههٔ نم میآرد
هوش مصنوعی: وقتی که انسان برای کسب آبرو و احترام، سرش را خم میکند و تسلیم میشود، در واقع خودش را و ارزشش را کم میکند و در عین حال نشانههایی از خستگی و ضعف بر چهرهاش نمایان میشود.
همه کس گرسنهٔ حرص به ذوق سیریست
رنج باریکهکشد پشت شکم میآرد
هوش مصنوعی: همه افراد به دنبال لذت و خوشی هستند، اما در این مسیر برای رسیدن به این لذت، بار سنگینی را بر دوش خود میکشند.
ترک سیم و درم از خلق چه امکان دارد
پشت دست استکه ناخن ز عدم میآرد
هوش مصنوعی: ترک مال و ثروت از دست مردم چگونه ممکن است؟ چون پشت دست است که ناخن از عدم به وجود میآید.
کامجویان طلب همت از افسوسکنید
که ز اسباب جهان دست بهم میآرد
هوش مصنوعی: کسانی که به دنبال خواستههای خود هستند، از کسانی که نگران و ناامیدند بخواهند که از امکانات و وسایل دنیا بهرهبرداری کنند.
گل این باغ ز نیرنگ شکفتن افسرد
باخبر باش که شادی همه غم میآرد
هوش مصنوعی: در این باغ، گل به خاطر نیرنگهایی که در اطرافش هست، پژمرده شده است. پس بهتر است که بدانی شادیها همواره با خود غمهایی به همراه دارند.
در وفا منکر انجام محبت نشوی
برهمن آتشی از سنگ صنم میآرد
هوش مصنوعی: به وفاداری خود ادامه ده و محبت را فراموش نکن، زیرا حتی خدای آتش نیز از سنگی که نماد معشوق است، آتش را به وجود میآورد.
بلبلان دعوت پروانه به گلشن مکنید
رنگگل تاب پر سوختهکم میآرد
هوش مصنوعی: بلبلان، به پروانهها نگویید که به باغ بیایند، چرا که رنگ گل زیر تأثیر آتش عشق، کم رنگ میشود.
جرس قافلهٔ عشق خروش هوس است
نیست جز گرد حدوث آنچه قدم میآرد
هوش مصنوعی: صدای جرس، نشانه و علامت عشق است که ناشی از تمایل و شوق به آنچه جدید و تازه وارد میشود، میباشد.
آن سوی خاک نبردیم سراغ تحقیق
قاصد ما خبر از نقش قدم میآرد
هوش مصنوعی: در آن سوی دنیا به دنبال تحقیق نمیرویم؛ زیرا پیامآور ما از آثار و نشانهها خبر میآورد.
ای بنایت هوس ایجاد کن دوش حباب
نفست گر همه بار است که خم میآرد
هوش مصنوعی: دیشب نفست مانند حبابی است که اگر حسرت و آرزویی برای ساخت و ایجاد چیزی را داشته باشی، میتواند همزمان بار سنگینی را احساس کند که تو را خم میکند.
تو دلی جمع کن این تفرقهها اینهمه نیست
سر صد رشته همین عقده بهم میآرد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که باید دلها را به هم نزدیک کنیم و از تفرقه و جداییها پرهیز کنیم، زیرا این مشکلات و دردها تنها به خاطر عدم هماهنگی و جدایی است که برای ما ایجاد شده. با هم بودن و اتحاد میتواند بسیاری از این مشکلات را حل کند.
همه جا مفت بر خال زیادی بیدل
طاس این نرد برایتو چهکم میآرد
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که در هر جا اوضاع و احوال خوبی نیست و بیدل، که به شخصی اشاره دارد، اگر طاس و بیمو باشد، باز هم در این بازی، او هیچ کمبودی برای تو ندارد. به عبارت دیگر، در شرایط نابرابر و سخت، هر کس میتواند به نوعی برتری داشته باشد و نیازی به نگرانی نیست.