غزل شمارهٔ ۱۰۵۱
گرشوق به راهت قدمی پیش برآرد
چون آبله بالیدنم از خویش برآرد
آنجاکه خیال تو دهد عرض تجمل
تنهاییام از هر دو جهان بیش برآرد
مقبولی و اوضاع مخالف چه خیال است
در دیده خلد گر مژهام نیش برآرد
امروز در بسته به روی همه باز است
آیینه مگر حاجت درویش برآرد
از نسخهٔ کیفیت امکان ننوشتند
لفظی که کسی حاصل معنیش برآرد
گر شوخی لیلی نشود دام تحیر
مجنون مراکیست ادبکیش برآرد
فریاد کزین قلزم وحشت نتوان یافت
موجیکه نفس بیغم تشویش برآرد
با برقسواران چهکند سعی غبارم
واماندگیی هست اگر پیش برآرد
نومیدی سودازدگان نیز دعاییست
امید که آن نوخط ما ریش برآرد
بیدل چمن آرای گریبان خیالیست
یارب نشود آنکه سر ازخویش برآرد
غزل شمارهٔ ۱۰۵۰: نقشمکسی از سعی چه فرهنگ برآردغزل شمارهٔ ۱۰۵۲: گر آن خروش جهان یکتا سری به این انجمن برآرد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرشوق به راهت قدمی پیش برآرد
چون آبله بالیدنم از خویش برآرد
هوش مصنوعی: اگر اشتیاق به سمت تو قدمی بردارد، مانند اینکه زخم آبله به من یادآوری میکند که باید از خودم مراقبت کنم.
آنجاکه خیال تو دهد عرض تجمل
تنهاییام از هر دو جهان بیش برآرد
هوش مصنوعی: در جایی که تصور تو به من تجمل و زیبایی میبخشد، احساس تنهاییام از هر دو جهان بیشتر میشود.
مقبولی و اوضاع مخالف چه خیال است
در دیده خلد گر مژهام نیش برآرد
هوش مصنوعی: اگرچه اوضاع زندگی بر وفق مراد نیست و کسی را رضایت ندارم، اما تصور خوشیهایی که در بهشت وجود دارد، هنوز در ذهنم میچرخد، حتی اگر چشمانم به خاطر درد و رنج، تنگ باشد.
امروز در بسته به روی همه باز است
آیینه مگر حاجت درویش برآرد
هوش مصنوعی: امروز در زندگی بر روی همه باز است و همگان میتوانند به آن وارد شوند. شاید فقط نیاز یک درویش باشد که از این آیینه چیزی به دست آورد.
از نسخهٔ کیفیت امکان ننوشتند
لفظی که کسی حاصل معنیش برآرد
هوش مصنوعی: هیچ کلمهای از کیفیت وجودی نمیتواند به گونهای بیان شود که کسی بتواند به درستی معنای آن را درک کند.
گر شوخی لیلی نشود دام تحیر
مجنون مراکیست ادبکیش برآرد
هوش مصنوعی: اگر شوخیهای لیلی پیش نیاید، آنگاه دام حیرت مجنون مرا به وجود نخواهد آورد، چون ادب و تربیت من موجب میشود که از این وضعیت دور باشم.
فریاد کزین قلزم وحشت نتوان یافت
موجیکه نفس بیغم تشویش برآرد
هوش مصنوعی: هیچ فریادی از این دریای خوف و هراس نمیتوان شنید که موجی از آن، آرامش و بینگرانی به همراه داشته باشد.
با برقسواران چهکند سعی غبارم
واماندگیی هست اگر پیش برآرد
هوش مصنوعی: چه کار میتواند کند تلاش من در برابر سواران تند؟ من احساس ناتوانی میکنم اگر بخواهم به پیش بروم.
نومیدی سودازدگان نیز دعاییست
امید که آن نوخط ما ریش برآرد
هوش مصنوعی: نومیدی افرادی که به عشق و علاقه دچار شدهاند، خود نوعی دعا و آرزو است، زیرا امید دارند که آن جوان شجاع روزی بتواند به ابراز عشق خود بپردازد.
بیدل چمن آرای گریبان خیالیست
یارب نشود آنکه سر ازخویش برآرد
هوش مصنوعی: در باغ، عطر گلها و زیبایی آن مانند یک خیال شیرین است، ای کاش کسی نتواند از خود حقیقیاش جدا شود و به آن خیال دست یابد.
حاشیه ها
1395/10/25 15:12