غزل شمارهٔ ۱۰۴۷
مگر با نقش پایت مژدهٔ جوشیدنی دارد
که همچون مو خط پیشانیام بالیدنی دارد
خیال توست دل را ساغر تکلیف معشوقی
ز پهلوی جمال آیینهام نازیدنی دارد
چه سحر است اینکه دیدم در نیستان از لب نایی
گره هرچند لب بندد نوا بالیدنی دارد
ز سیر لفظ و معنی غافلم لیک اینقدر دانم
کهگرد هرکه گردد گرد دلگردیدنی دارد
چمنها در نقاب خاک پنهان است و ما غافل
اگر عبرت گریبانی کند گل چیدنی دارد
ببند از خلق چشم و هرچه میخواهی تماشاکن
گل این باغ در رنگ تغافل دیدنی دارد
سر و برگ املها میکشد آخر به نومیدی
تو طوماری که انشا کردهای پیچیدنی دارد
ز هر مو صبح گلکردهست و دلافسانه میخواند
به خواب غفلت ما یک مژه خندیدنی دارد
بساط استقامت از تکلف چیدهایم اما
به رنگ شمع سرتا پای ما لغزیدنیدارد
پیامکبریایی در برت واکرده مکتوبی
رگ گردن چه سطر است اینقدر فهمیدنی دارد
بهکفتوگو عرقکردی دگر ای بیادب بشکن
حیا آیینه میبیند، نفس دزدیدنی دارد
ز تسلیم سپهر کینهجو ایمن مشو بیدل
که این ظالم دم تیغ است و بد خوابیدنی دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مگر با نقش پایت مژدهٔ جوشیدنی دارد
که همچون مو خط پیشانیام بالیدنی دارد
هوش مصنوعی: آیا تنها با اثر پاهایت خبر از جوانهزدن و رویش جدیدی میآید که مانند خط مو بر پیشانیام نمایان شده است؟
خیال توست دل را ساغر تکلیف معشوقی
ز پهلوی جمال آیینهام نازیدنی دارد
هوش مصنوعی: دل من تحت تأثیر خیال توست و همچون ساغری که پر از عشق باشد، در کنار زیباییام، معشوقی دارد که به آن مینازد.
چه سحر است اینکه دیدم در نیستان از لب نایی
گره هرچند لب بندد نوا بالیدنی دارد
هوش مصنوعی: چه جادویی است که در نیستان، از صدای نی، مانند گرهای به هم پیوسته، در حالی که هر چند لبها هم بسته باشند، نوا و آهنگی زیبا و بالنده وجود دارد.
ز سیر لفظ و معنی غافلم لیک اینقدر دانم
کهگرد هرکه گردد گرد دلگردیدنی دارد
هوش مصنوعی: از بازی کردن با کلمات و معانی غافلم، اما میدانم که هر کسی که به دور دل بگردد، حتماً نوعی چرخش و حرکت خواهد داشت.
چمنها در نقاب خاک پنهان است و ما غافل
اگر عبرت گریبانی کند گل چیدنی دارد
هوش مصنوعی: چمنها زیر لایهای از خاک پنهان شده و ما بیخبر از آن هستیم؛ اگر روزی عبرتآموز باشد، گل چیدنی در انتظار ماست.
ببند از خلق چشم و هرچه میخواهی تماشاکن
گل این باغ در رنگ تغافل دیدنی دارد
هوش مصنوعی: چشمهات را از مردم ببند و هر چه میخواهی تماشا کن؛ گلهای این باغ در رنگ و حالت نادیدهانگاری، جذابیت خاصی دارند.
سر و برگ املها میکشد آخر به نومیدی
تو طوماری که انشا کردهای پیچیدنی دارد
هوش مصنوعی: در نهایت، ناامیدی شما باعث میشود که تلاشها و آرزوهای شما به شکلی پیچیده و بینتیجه درآید.
ز هر مو صبح گلکردهست و دلافسانه میخواند
به خواب غفلت ما یک مژه خندیدنی دارد
هوش مصنوعی: هر روز صبح گلها باز شدهاند و داستانهای عاشقانهای را میگویند، اما ما در خواب غفلت به سر میبریم و حتی یک مژه میتواند بخندد و نشان از زیبایی داشته باشد.
بساط استقامت از تکلف چیدهایم اما
به رنگ شمع سرتا پای ما لغزیدنیدارد
هوش مصنوعی: ما ظاهراً خود را مقاوم نشان دادهایم و تلاش کردهایم که جدی و محکم باشیم، اما در اصل، درونی تلخ و ناپایدار داریم که مانند شعله شمع، همیشه در خطر فروپاشی و لرزش است.
پیامکبریایی در برت واکرده مکتوبی
رگ گردن چه سطر است اینقدر فهمیدنی دارد
هوش مصنوعی: پیامی از عظمت و بزرگی در وجود تو پنهان است، مانند نوشتهای که در رگ گردن جا دارد و همینقدر قابل درک و فهم است.
بهکفتوگو عرقکردی دگر ای بیادب بشکن
حیا آیینه میبیند، نفس دزدیدنی دارد
هوش مصنوعی: در گفتوگو خود را به زحمت انداختی، ای بیادب؛ حیا را بشکن! آینه آنچه را که هستی میبیند و نمیتوانی به راحتی نفس خود را از آن پنهان کنی.
ز تسلیم سپهر کینهجو ایمن مشو بیدل
که این ظالم دم تیغ است و بد خوابیدنی دارد
هوش مصنوعی: از سر تسلیم به چرخش آسمان که به دشمنی مشغول است، احساس امنیت نکن. بیدل، زیرا این ظالم مانند تیغی است که خوابش عمیق و خطرناک است.