گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۴۶

تک و پوی نفس از عالم عبرت فنی دارد
مپرس از بازگشتن قاصد ما رفتنی دارد
تجرد هم دپن محفل خجالت می‌کند سامان
جهان تاگفتگو دارد مسیحا سوزنی دارد
ز هرجا سر برون آری قیامت می‌کند توفان
همین‌در پردهٔ خاک‌است‌ اگر کس‌ مامنی دارد
به‌برکن خرقهٔ تسلیم و ازآفات ایمن زی
بقدر پهلوی لاغر ضعیفی جوشنی دارد
به سامانست درخورد کدورت دعوی هستی
دلیل امتحان این بس ‌که جانداری تنی دارد
گران‌بر طبع‌یکدیگر مباش از لاف‌خودسنجی
ترازوی‌نفس همسنگ‌چندین‌من‌، منی دارد
ندارد سعی مردن آنقدر زورآزماییها
کمال پهلوانی سر به خاک افکندنی دارد
نگین‌خاتم ملک‌سلیمان درکف‌است اینجا
همه‌گر سنگ باشد دل به دست آوردنی دارد
نشان‌ ‌دل نیابی تا طلسم جسم نشکافی
همه‌گنجیم اماگنج جا در مدفنی دارد
زسیر سرنوشت این دشت تنگی‌ کرد بر دلها
به هرجا کسوت ما چین ندارد دامنی دارد
تأمل ‌گر نگردد هر زمان توفیق آزادی
شرر هم در دل سنگ آب در پرویزنی دارد
حیا از طینت‌ما جز ادب چیزی نمی‌خواهد
فضولی‌گر همه از خود برآیی‌ ؟؟دنی دارد
نمی‌دانم ‌چه خرمن‌ می‌کنم زین ‌کشت بیحاصل
نفس تا ریشه‌اش ‌باقی‌ست ‌دل‌برکندنی دارد
زگفتن چرب‌و نرمی خواه و از دیدن‌حیا بیدل
بهار پسته و بادام هریک روغنی دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تک و پوی نفس از عالم عبرت فنی دارد
مپرس از بازگشتن قاصد ما رفتنی دارد
هوش مصنوعی: هوا و نفس انسان از دنیای عبرت و درس آموزی بی‌خبر است، و از آمدن مجدد کسی نپرس زیرا او تنها در حال رفتن است.
تجرد هم دپن محفل خجالت می‌کند سامان
جهان تاگفتگو دارد مسیحا سوزنی دارد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در عین حال که تجرد و عزلت ممکن است باعث خجالت و انزوا شود، اما وجود مسیحا (که نماد شفابخشی و نجات است) در گفتگوها و تعاملات اجتماعی، باعث می‌شود که روح و جان انسان تجدید حیات کند. در حقیقت، ارتباط با دیگران و بهره‌مندی از گفتگو می‌تواند به زندگی و وجود مفهوم ببخشد.
ز هرجا سر برون آری قیامت می‌کند توفان
همین‌در پردهٔ خاک‌است‌ اگر کس‌ مامنی دارد
هوش مصنوعی: هر جا که سر از خود بیرون بیاوری، اتفاقات شگفتی رخ می‌دهد و همه چیز به هم می‌ریزد. این حالتی که در دنیای خاکی وجود دارد، نشان‌دهنده‌ی بی‌ثباتی و ناپایداری است. اگر کسی در این دنیا مکانی آرام و امن دارد، خیلی نادر است.
به‌برکن خرقهٔ تسلیم و ازآفات ایمن زی
بقدر پهلوی لاغر ضعیفی جوشنی دارد
هوش مصنوعی: آستین خود را از لباس تسلیم بالا بزن و از خطرات در امان باش، زیرا به اندازهٔ کمری لاغر و ضعیف، جوشنی وجود دارد.
به سامانست درخورد کدورت دعوی هستی
دلیل امتحان این بس ‌که جانداری تنی دارد
هوش مصنوعی: وجود انسان به گونه‌ای است که برای بررسی وجود و کدورت‌های درونی‌اش، به آزمایش‌هایی نیاز دارد. یکی از نشانه‌های این آزمایش، برخورداری او از جسم و تن است.
گران‌بر طبع‌یکدیگر مباش از لاف‌خودسنجی
ترازوی‌نفس همسنگ‌چندین‌من‌، منی دارد
هوش مصنوعی: از خودپسندی و لاف زدن خودداری کن، زیرا که قضاوت در مورد خود همیشه بی‌پایه و غیرمنصفانه است؛ هیچ کس نمی‌تواند به درستی خود را با دیگران مقایسه کند، چرا که هر فردی ارزش و سنگینی خاص خود را دارد.
ندارد سعی مردن آنقدر زورآزماییها
کمال پهلوانی سر به خاک افکندنی دارد
هوش مصنوعی: انسان در تلاش برای مرگ به اندازه‌ای که برای مبارزه و صداقت می‌کوشد، باید از توانمندی پهلوانی که به زمین می‌افتد، آموخته‌ها را بپذیرد.
نگین‌خاتم ملک‌سلیمان درکف‌است اینجا
همه‌گر سنگ باشد دل به دست آوردنی دارد
هوش مصنوعی: در اینجا، چیزی بسیار ارزشمند و کمیاب در دسترس است که نشان‌دهنده قدرت و عظمت است، اما در عوض دیگران فقط ظواهر را دارند و به چیزی واقعی دست نمی‌یابند. در واقع، دستیابی به چنین دل‌هایی نیازمند تلاش و اراده است.
نشان‌ ‌دل نیابی تا طلسم جسم نشکافی
همه‌گنجیم اماگنج جا در مدفنی دارد
هوش مصنوعی: برای رسیدن به حقیقت و درک عمق وجود، باید به دل و روح خود توجه کنی. بدن خود به تنهایی نمی‌تواند رازهای درونی را فاش کند. اگرچه همه ما به نوعی گنجینه‌ای درون خود داریم، اما این گنجینه در عمق وجود ما نهفته است و برای کشف آن، نیاز به کاوش در دل و روح داریم.
زسیر سرنوشت این دشت تنگی‌ کرد بر دلها
به هرجا کسوت ما چین ندارد دامنی دارد
هوش مصنوعی: سرنوشت این منطقه باعث شده که دل‌ها تنگ و ناراحت شوند. در هر جا که برویم، لباس ما چین و چروک دارد، اما در عوض یک دامن داریم.
تأمل ‌گر نگردد هر زمان توفیق آزادی
شرر هم در دل سنگ آب در پرویزنی دارد
هوش مصنوعی: اگر کسی همواره تأمل و تفکر نکند، هرگز به موفقیت و آزادی نخواهد رسید. حتی سنگ هم می‌تواند در دل خود آبی را جا دهد که قدرت و زیبایی‌اش شگفت‌آور باشد.
حیا از طینت‌ما جز ادب چیزی نمی‌خواهد
فضولی‌گر همه از خود برآیی‌ ؟؟دنی دارد
هوش مصنوعی: حیا در ذات ما تنها به ادب نیاز دارد، اگر به خود مغرور شوی و زیاده‌روی کنی، دنیا را از دست خواهی داد.
نمی‌دانم ‌چه خرمن‌ می‌کنم زین ‌کشت بیحاصل
نفس تا ریشه‌اش ‌باقی‌ست ‌دل‌برکندنی دارد
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چه سودی از این کشت بی‌ثمر می‌برم، تا وقتی که ریشه‌اش باقی است، باید روزی دل را از آن جدا کنم.
زگفتن چرب‌و نرمی خواه و از دیدن‌حیا بیدل
بهار پسته و بادام هریک روغنی دارد
هوش مصنوعی: در این شعر به زیبایی و لطافت کلام اشاره می‌شود و همچنین بر اهمیت حیا و شرم تأکید می‌شود. بهار را به پسته و بادام تشبیه کرده و اشاره می‌کند که هر یک از این پیشه‌ها زیبایی و خاصیت منحصر به فرد خود را دارند. در واقع، بیانگر این است که هر چیزی در طبیعت و زندگی، ویژگی‌های خاص و جذاب خود را دارد.