غزل شمارهٔ ۱۰۳۲
این دور، دور حیز است، وضع متین که دارد
باد و بروت مردی غیر از سرین که دارد
آثار حقپرستی ختم است بر مخنث
غیر از دبر سرشتان سر بر زمین که دارد
هرسو به حرکت نفس مطلق عنان بتازید
ای زیر خرسواران پالان و زین که دارد
زاهد ز پهلوی ریش پشمینه میفروشی
بازار نوره گرم است این پوستین که دارد
رنگ بنای طاعت بر خدمت سرین نه
امروز طرح محراب جز گنبدین که دارد
بر کیسهٔ کریمان چشم طمع ندوزی
جز دست خر در این عصر در آستین که دارد
از منعمان گدا را دیگر چه میتوان خواست
تن دادهاند بر فحش داد اینچنین که دارد
خلقی وسیع خفتهست در تنگی سرینها
جز کام این حواصل دامن به چین که دارد
یک غنچه صد گلستان آغوش میگشابد
مقعد به خنده باز است طبع حزین که دارد
از بس که دور گردون گرداند طور مردم
تا پشت برنتابد بر زن یقین که دارد
ادبار مرد و زن را نگذاشت نام اقبال
یک کاف و واو و نون است تا کاف و سین که دارد
آن خرقهای که جیبش باب رفو نباشد
بردار دامنی چند آنگه ببین که دارد
در چارسوی آفاق بالفعل این منادیست
لعل خوشاب با کیست در ثمین که دارد
جز جوهر گرانسنگ مطلوب مشتری نیست
ساق بلور بنما جنس گزین که دارد
سرد است بیتکلف هنگامهٔ تهور
کر کن تفنگ و خوش باش جز مهر کین که دارد
بیدل به تیغ و خنجر نتوان شدن بهادر
لشکر عمود خواهد تا آهنین که دارد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این دور، دور حیز است، وضع متین که دارد
باد و بروت مردی غیر از سرین که دارد
هوش مصنوعی: این دور، دور حرکتی است که با آرامش خاصی انجام میشود. وضعیت باد و قدرتی که این مرد دارد، متفاوت از شرایطی است که در دیگران دیده میشود.
آثار حقپرستی ختم است بر مخنث
غیر از دبر سرشتان سر بر زمین که دارد
هوش مصنوعی: واژههای درستپرستی و تعهد به اصول و ارزشهای اخلاقی، در نهایت به چنین انسانی ختم میشود که در وجودش، نشانههای واقعی و جاودانه وجود دارد و فقط در خود واقعیاش میتواند سر به زمین بگذارد و تسلیم شود.
هرسو به حرکت نفس مطلق عنان بتازید
ای زیر خرسواران پالان و زین که دارد
هوش مصنوعی: تمامی جوانب وجود را در نظر بگیرید و در زندگی خود به پیش بروید، ای کسانی که سوار بر اسب احساسات و خواستهها هستید و بار و زین بر دوش دارید.
زاهد ز پهلوی ریش پشمینه میفروشی
بازار نوره گرم است این پوستین که دارد
هوش مصنوعی: زاهد کنار ریش پشمینهاش، در حال فروش است و بازار پررونق این پوستین است که به تن دارد.
رنگ بنای طاعت بر خدمت سرین نه
امروز طرح محراب جز گنبدین که دارد
هوش مصنوعی: در این شعر به این نکته اشاره شده که امروزه تمامی زحمات و تلاشها برای عبادت و خدمت بیاساس و بدون معناست، چرا که فقط ظاهر امور باقی مانده و عمق و روح عبادت نادیده گرفته شده است. در واقع به جای اینکه کارها بر پایهی ایمان و صدق باشند، تنها به شکل و ظاهر توجه شده است.
بر کیسهٔ کریمان چشم طمع ندوزی
جز دست خر در این عصر در آستین که دارد
هوش مصنوعی: فکر نکن در این روزگار که فقط دستان نیکوکاران چیزی به تو میدهند، میتوانی از دست خر چیزی بگیری. در واقع، نباید به ثروت و بزرگی افرادی که کریمان هستند، طمع ورزید.
از منعمان گدا را دیگر چه میتوان خواست
تن دادهاند بر فحش داد اینچنین که دارد
هوش مصنوعی: آنانی که به مال و ثروت دسترسی دارند، از گدا چه توقعی دارند؟ آنان به فحش و دشنام عادت کردهاند و این وضعیت را پذیرفتهاند.
خلقی وسیع خفتهست در تنگی سرینها
جز کام این حواصل دامن به چین که دارد
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم در فضای بسته و محدود به خواب رفتهاند و تنها خواستهشان به دست آوردن لذتی است که در زندگی دارند.
یک غنچه صد گلستان آغوش میگشابد
مقعد به خنده باز است طبع حزین که دارد
هوش مصنوعی: یک غنچه که باز میشود، شادی و زیبایی بسیار را به همراه دارد. طبیعت غمگینی که در دل دارد، با این شادی به آرامش میرسد و میخندد.
از بس که دور گردون گرداند طور مردم
تا پشت برنتابد بر زن یقین که دارد
هوش مصنوعی: به خاطر این که زمان و روزگار به شدت بر افراد تأثیر میگذارد و آنها را تحت فشار قرار میدهد، به طوری که دیگر از مشکلات و دردسرها خسته میشوند، انسان به یقین میرسد که باید برای موفقیت و آرامش در زندگی خود تلاش کند و از مأیوس بودن دوری گزینند.
ادبار مرد و زن را نگذاشت نام اقبال
یک کاف و واو و نون است تا کاف و سین که دارد
هوش مصنوعی: هر دو مرد و زن تحت تأثیر بدشانسی قرار دارند و به دنبال خوشبختی هستند. خوشبختی تنها با یک کاف و واو و نون ساخته میشود، نه با کاف و سین که نماد شرایط نامناسب است.
آن خرقهای که جیبش باب رفو نباشد
بردار دامنی چند آنگه ببین که دارد
هوش مصنوعی: یعنی آن پوشش و لباس که قابل تعمیر و ترمیم نیست، ابتدا چند دامن آن را بردار و بعد ببین که چه ویژگیهایی دارد. به عبارت دیگر، اگر چیزی قابلیت اصلاح ندارد، بهتر است از آن دوری کنی تا به کیفیت و ارزش واقعیاش پی ببری.
در چارسوی آفاق بالفعل این منادیست
لعل خوشاب با کیست در ثمین که دارد
هوش مصنوعی: در چهار سوی عالم، صدا و ندا وجود دارد که خبر از لعل خوشاب میدهد. این ندا به چه کسی تعلق دارد که در گلزار ثمرهاش چنین لعل باارزشی را دارد؟
جز جوهر گرانسنگ مطلوب مشتری نیست
ساق بلور بنما جنس گزین که دارد
هوش مصنوعی: تنها چیزی که برای خواستههای انسان ارزشمند است، جوهر گرانبهاست. در میان شفافیت بلور، چیزی را انتخاب کن که حقیقتاً ارزشمند است.
سرد است بیتکلف هنگامهٔ تهور
کر کن تفنگ و خوش باش جز مهر کین که دارد
هوش مصنوعی: در این فضا، هنگامهای بیپروایی و خطر وجود دارد، مثل صدای تیرها که میپیچد. اما باید خوشحال بود و به جز محبت، کینهای وجود ندارد.
بیدل به تیغ و خنجر نتوان شدن بهادر
لشکر عمود خواهد تا آهنین که دارد
هوش مصنوعی: شخصی که با ابزارهای برشنده مثل شمشیر و خنجر میجنگد، نمیتواند بهراحتی به قهرمان میدان تبدیل شود؛ تا زمانی که همچنان به اراده و قدرتی چون آهنین دست نیابد.
حاشیه ها
1390/01/19 07:04
سید ابراهیم هاشم زاده
ابیات این غزل با اشتباهاتی درج شده که اختلاف نسخه نمی تواند باشد چرا که در وزن و معنی ایجاد اشکال می کند. صحیح این ابیات بر اساس نسخه خلیلی چنین است:
1. وضع متین / باد و بروت.
3. زیرِخرسواران.
4. تا پوستین.
11. کاف و واو و نون.