گنجور

شمارهٔ ۲

نیست روزی که به من از تو جفایی نرسد
وز فراقت به دلم رنج و عنایی نرسد
دل به درد تو اگر خوش نکنم خوش نبود
چون یقین شد که مرا از تو دوایی نرسد
من زنم با تو گر از بخت خطایی نرود
میکنم جهد گر از چرخ قضایی نرسد
به دل من که به صد گونه غم آزرده تست
سالها شد که ز تو بوی وفایی نرسد
عمر در کار وصال تو کنم ترسم از آنک
برسد عمرم و این کار به جایی نرسد
ساز وصل تو به بخت من از آن رفت ز ساز
تا به گوش من ازو بانگ نوایی نرسد
گر به من گوهر وصلت نرسد نیست عجب
ملک سنجر چه عجب گر به گدایی نرسد؟
چمن جان، رخ گلرنگ تو شد لیک چه سود؟
که به دست کس ازو مهر گیایی نرسد
در زبانم به شب و روز دعای لب تست
چکنم دست من الا به دعایی نرسد؟
نظر شاه جهان بر سر خوبی تو باد
تا به رویت نظر بی سر و پایی نرسد
نصرت الدین که ازو شیر فلک را بیم است
مالک شش جهت و خسرو هفت اقلیم است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیست روزی که به من از تو جفایی نرسد
وز فراقت به دلم رنج و عنایی نرسد
هوش مصنوعی: هیچ روزی نیست که از تو به من آسیب یا نارضایتی نرسد و از نبود تو دلم به رنج و نگرانی نمی‌افتد.
دل به درد تو اگر خوش نکنم خوش نبود
چون یقین شد که مرا از تو دوایی نرسد
هوش مصنوعی: اگر دل به درد تو آرام نگیرد، خوشایند نیست. چرا که وقتی می‌دانم که هیچ راهی برای درمان درد من از تو وجود ندارد.
من زنم با تو گر از بخت خطایی نرود
میکنم جهد گر از چرخ قضایی نرسد
هوش مصنوعی: من زن هستم و اگر تقدیر خطایی داشته باشد، تلاشم را می‌کنم و حتی اگر سرنوشت به من نرسد، باز هم کوشش می‌کنم.
به دل من که به صد گونه غم آزرده تست
سالها شد که ز تو بوی وفایی نرسد
هوش مصنوعی: دل من سال‌هاست که از انواع غم‌ها رنج می‌برد و دیگر بوی وفا و صداقت از تو به مشامم نمی‌رسد.
عمر در کار وصال تو کنم ترسم از آنک
برسد عمرم و این کار به جایی نرسد
هوش مصنوعی: من تمام عمرم را در راه رسیدن به تو صرف می‌کنم، اما نگرانم که عمرم تمام شود و هیچ نتیجه‌ای از این تلاش‌ها نگیرم.
ساز وصل تو به بخت من از آن رفت ز ساز
تا به گوش من ازو بانگ نوایی نرسد
هوش مصنوعی: اتصال من به تو قطع شد و از آن زمان دیگر صدای خوشی به گوشم نمی‌رسد.
گر به من گوهر وصلت نرسد نیست عجب
ملک سنجر چه عجب گر به گدایی نرسد؟
هوش مصنوعی: اگر به من جوهر وصال تو نرسد، جای تعجب نیست. چه شگفتی دارد اگر ملک سنجر هم به خواسته‌اش نرسد؟
چمن جان، رخ گلرنگ تو شد لیک چه سود؟
که به دست کس ازو مهر گیایی نرسد
هوش مصنوعی: چمن جان، چهره گل رنگ تو زیبا شده است، اما چه فایده دارد؟ چرا که کسی نمی‌تواند از این زیبایی عشق و محبت را به دست آورد.
در زبانم به شب و روز دعای لب تست
چکنم دست من الا به دعایی نرسد؟
هوش مصنوعی: در حرف‌های من همیشه دعای تو وجود دارد، ولی آیا جز دعای تو، دست من به چیزی نمی‌رسد؟
نظر شاه جهان بر سر خوبی تو باد
تا به رویت نظر بی سر و پایی نرسد
هوش مصنوعی: امیدوارم نگاه شاه‌جهان همیشه بر زیبایی تو باشد تا هیچ نگاهی به تو نرسد که بدون احترام و توجه باشد.
نصرت الدین که ازو شیر فلک را بیم است
مالک شش جهت و خسرو هفت اقلیم است
هوش مصنوعی: نصرت‌الدین به قدری قدرتمند و با نفوذ است که حتی شیر آسمان از او می‌ترسد. او فرمانروای تمامی جهات و پادشاه هفت اقلیم جهان است.