شمارهٔ ۲۷
شکست دور سپهرم به پایمال زحیر
بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر
همی نفر نفر آید بلا به منزل من
ازین نفر نفر ای دوستان نفیر نفیر
چو چرخ بی سر و پایم چو خاک بی دل و زور
ز خاک دیر نشین و ز چرخ زود مسیر
فلک به تعزیت عمر من درین ماتم
قبای ساده مرکز فرو زده است به قیر
غبار رکضت این ابلق سوار او بار
ببرد خواب و قرارم ز دیدگان قریر
مرا چو صبح نخستین زبان ببست فلک
چگونه حال دل خویشتن کنم تقریر؟
مرا به صنعت اکسیر در تبه شد دل
اگر چه آفت مغزست صنعت اکسیر
عجب شتر دلم از روزگار اشتر فعل
که ریش گاو گرفتم درین خراس زحیر
چو من سلیم مزاجی شکسته دل نه رواست
درین خرابه که یک یوسف است و پنجه پیر
چمانه فلک از صفو خرمی است تهی
خزانه زمی از نقد مردمی است فقیر
پیاز وار به شمشیر هجر مثله شوند
اگر دو دست به یک پیراهن برند چو سیر
مخالفان لجوجند در ولایت طبع
به کاو کاو زمین و هوا و آب و اثیر
چو در سرای خلافی ره وفاق مجوی
چو در ولایت خصمی رفیق و دوست مگیر
زمانه را سر تعذیب تست ساخته باش
که از دو طرف عذارت پدید شد دو نذیر
درین خیال بدین روزها همی دارم
به تنگ و تیر تفکر دماغ را تقطیر
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شکست دور سپهرم به پایمال زحیر
بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به شرایط سخت و ناگواری که در زندگیاش تجربه کرده اشاره میکند. او احساس میکند که زمان و حوادث زندگیاش باعث هدر رفتن جوانیاش شده و این موضوع او را آزار میدهد. در حقیقت، او از اینکه نتوانسته از عمر و جوانیاش به درستی بهرهبرداری کند، متأسف است و این احساس از ناامیدی او سرچشمه میگیرد.
همی نفر نفر آید بلا به منزل من
ازین نفر نفر ای دوستان نفیر نفیر
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که بلا و مشکلات به طور مداوم و با شدت به سوی من میآیند. ای دوستان، بارها و بارها این سختیها به سراغم میآیند.
چو چرخ بی سر و پایم چو خاک بی دل و زور
ز خاک دیر نشین و ز چرخ زود مسیر
هوش مصنوعی: من همچون چرخ بدون محور و پای هستم، مثل خاکی که دل و قدرت ندارد. از خاکی که دیرینه و قدیمی است، بگریز و زودتر از چرخ زندگی عبور کن.
فلک به تعزیت عمر من درین ماتم
قبای ساده مرکز فرو زده است به قیر
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر عزاداری عمر من، روی سادهام را با رنگ سیاه پوشانده و در این سوگ غرق کرده است.
غبار رکضت این ابلق سوار او بار
ببرد خواب و قرارم ز دیدگان قریر
هوش مصنوعی: غبار دویدن این اسب سفید، خواب و آرامش را از چشمانم گرفته و حالتی ناآرام و نگران به من داده است.
مرا چو صبح نخستین زبان ببست فلک
چگونه حال دل خویشتن کنم تقریر؟
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم حال دلم را بیان کنم وقتی که آسمان زبانم را همچون صبح اولی بسته است؟
مرا به صنعت اکسیر در تبه شد دل
اگر چه آفت مغزست صنعت اکسیر
هوش مصنوعی: دل من به خاطر دلبستگی به علم کیمیا و جادوگرانهاش نابود شد، هرچند که این علم میتواند به عقل و فکر آسیب بزند.
عجب شتر دلم از روزگار اشتر فعل
که ریش گاو گرفتم درین خراس زحیر
هوش مصنوعی: روزگار به قدری عجیب و غریب است که دل من مانند شتری در حیرت مانده و در این وضعیت، به مشکلاتی برخورد کردهام که سخت و غیرقابل تحمل به نظر میرسند.
چو من سلیم مزاجی شکسته دل نه رواست
درین خرابه که یک یوسف است و پنجه پیر
هوش مصنوعی: در این ویرانه، که تنها یک یوسف و یک پیرمرد در آن وجود دارد، برای من که دارای روحی آرام هستم و دلم شکسته است، مناسب نیست.
چمانه فلک از صفو خرمی است تهی
خزانه زمی از نقد مردمی است فقیر
هوش مصنوعی: فلک به خاطر خلوص و شادیاش در تنگناست، و زمین نیز از ثروت و سرمایهی انسانها بیبهره است.
پیاز وار به شمشیر هجر مثله شوند
اگر دو دست به یک پیراهن برند چو سیر
هوش مصنوعی: اگر دو نفر بخواهند به یک لباس واحد دست بزنند، همچون پیاز به وسیلهی شمشیر جدایی تکهتکه خواهند شد.
مخالفان لجوجند در ولایت طبع
به کاو کاو زمین و هوا و آب و اثیر
هوش مصنوعی: مخالفان سرسخت و ی stubborn در سرزمین طبیعت به جستجوی هر چیزی در زمین، هوا، آب و فضا مشغولاند.
چو در سرای خلافی ره وفاق مجوی
چو در ولایت خصمی رفیق و دوست مگیر
هوش مصنوعی: در جایی که اختلاف و نزاع وجود دارد، به دنبال توافق و همدلی نرو. در جایی که دشمنی و دشمن در کار است، هرگز دوستان و رفقا را جستجو نکن.
زمانه را سر تعذیب تست ساخته باش
که از دو طرف عذارت پدید شد دو نذیر
هوش مصنوعی: زمانه به طور خاص به خاطر آزارت تو را در آزار قرار داده است، به طوری که از دو سوی درد و رنج تو دو نشانه و علامت پدید آمده است.
درین خیال بدین روزها همی دارم
به تنگ و تیر تفکر دماغ را تقطیر
هوش مصنوعی: من در این روزها درگیر افکار ناراحتکنندهای هستم که باعث میشود ذهنم به شدت تحت فشار قرار گیرد و حتی به خستگی بیفتد.