گنجور

شمارهٔ ۲۶

هر دوست که اختیار ما بود
واندر بد و نیک یار ما بود
از غایت لطف و مهربانی
غمخواره و حق گزار ما بود
از طبع لطیف و طلعت خوب
در فصل خزان بهار ما بود
ما خرم و خوش به صحبت او
او شاد به روزگار ما بود
در هر کاری که باز جستیم
دیدیم که دوستدار ما بود
وز صحبت هر یکی ازیشان
شادی همه شب شکار ما بود
وز همدمی و صفای هر یک
در عشرت کار کار ما بود
رفتند چنانکه هر یکی را
غم در دل بی قرار ما بود
کردیم شمار چون بدیدیم
این حال نه در شمار ما بود
چون غم نخوریم چون شد از دست؟
هر دوست که غمگسار ما بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر دوست که اختیار ما بود
واندر بد و نیک یار ما بود
هوش مصنوعی: هر دوستی که بر زندگی‌مان تأثیر دارد، در خوبی‌ها و بدی‌ها در کنار ما بوده است.
از غایت لطف و مهربانی
غمخواره و حق گزار ما بود
هوش مصنوعی: به خاطر نهایت مهربانی و لطف، احساس غم و اندوه را به یاد ما می‌آورد و حق‌گزار ما بود.
از طبع لطیف و طلعت خوب
در فصل خزان بهار ما بود
هوش مصنوعی: لطافت و زیبایی چهره‌اش در فصل پاییز، مانند بهار زندگی ما بود.
ما خرم و خوش به صحبت او
او شاد به روزگار ما بود
هوش مصنوعی: ما خوشحال و شاداب در کنار او هستیم و او نیز از لحظات با ما لذت می‌برد.
در هر کاری که باز جستیم
دیدیم که دوستدار ما بود
هوش مصنوعی: هرگاه که به دنبال دلیلی برای دوستی و محبت رفتیم، متوجه شدیم که او همواره حامی و دوست ما بوده است.
وز صحبت هر یکی ازیشان
شادی همه شب شکار ما بود
هوش مصنوعی: از صحبت هر کدام از آن‌ها، شادی تمام شب برای ما فراهم می‌شد.
وز همدمی و صفای هر یک
در عشرت کار کار ما بود
هوش مصنوعی: ما از دوستی و صمیمیت یکدیگر در لذت و خوشی‌های زندگی بهره‌مند بودیم.
رفتند چنانکه هر یکی را
غم در دل بی قرار ما بود
هوش مصنوعی: رفتند به گونه‌ای که هر کدام از آن‌ها در دل خود اندوهی برای ما داشتند و نمی‌توانستند آرامش پیدا کنند.
کردیم شمار چون بدیدیم
این حال نه در شمار ما بود
هوش مصنوعی: وقتی حال و وضعیت ما را دیدیم، متوجه شدیم که دیگر نمی‌توانیم خود را با شمارش و تعدادی از افراد مقایسه کنیم.
چون غم نخوریم چون شد از دست؟
هر دوست که غمگسار ما بود
هوش مصنوعی: وقتی که دیگر نمی‌توانیم غم و اندوهی را تحمل کنیم، چه فایده‌ای دارد؟ هر دوستی که در کنار ما بود و به ما دلگرمی می‌داد، حالا چه معنا دارد؟